سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لوگوی سایت
http://labgazeh.persiangig
.com/image/13lab.jpg

نقل مطلب از این وبلاگ با ذکر منبع موجب سپاسگزاری است .
بازدید امروز: 113
بازدید دیروز: 65
بازدید کل: 1382465
دسته بندی نوشته ها شعر گونه ‏هایم
بـی‏ خیال بابـا
دیار عاشقی ها
دل نوشتـــه ‏ها
شعــرهای دیگران
خاطـــرات
پاسخ به سوالات
فرهنگی‏ اجتماعی
اعتقـادی‏ مذهبی
سیاست و مدیریت
قــرآن و زنـدگــی
انتقــــادی
مناسبت ها
حکایــــات
زنانـه هـــا
دشمن شناسی
رمان آقای سلیمان!
همراه با کتاب
بازتاب سفرهای نهادی


اطلاع از بروز شدن

 



گزارش های خبری
گفت‌وگو با خبرگزاری فارس
بخش خبری شبکه یک
روایتی متفاوت از حضور خدا
باز هم خبرگزاری فارس
خدای مریم! کمکم کن
ارتش مهد ادب است
سوم شعبان. جهرم
خبرگزاری کتاب ایران
سوال جالب دختر دانشجو
رضا امیر خانی و آقای سلیمان
فعالیت قرآنی ارتش
خبرگزاری ایکنا
چاپ چهارم آقای سلیمان
برگزیدگان قلم زرین
گزارش: جهاد دانشگاهی
گزارش: سانجه مشهد و دادپی
مصاحبه: خبرگزاری ایسنا
مصاحبه: سبک زندگی دینی
گزارش: همایش جهاد دانشگاهی
مصاحبه: وظیفه طلاب
پیشنهاد یک بلاگر
شور حسینی ـ شهرزاد


زخمه بر دل.. ناله از جان



خدای من !
اگر مرا ببخشی
          کسی در بخشش
                شایسته‌تر از تو نیست


و اگر هم عذابم کنی
          کسی در قضاوت و حکم
                     عادل‌تر از تو نیست

مولای من!
       در این دنیا به غریبی‌ام رحم کن

       و هنگام مرگ، به بیچارگی‌ام
       و در قبر، به تنهایی‌ام
       و در لحد، به وحشتم
       و در محشر و وقت حساب‌رسی، به خواری‌ام

پرودرگارم!
در آن هنگام که بر بستر مرگ افتاده‌ام

             و نزدیکانم تر و خشکم می‌کنند
                      رحمتت را شامل حالم کن

            
و در آن هنگام که روی تخت مغتسل خوابیده‌ام

      و اطرافیانم برای غسل زیر و رویم می‌کنند
                              فضلت را بر من سرازیر کن


و در آن هنگام که خویشانم زیر جنازه‌ام را گرفته‌اند
                                        محبتت را نصیبم کن
 

و در آن هنگام که غریب و تنها
       به حفره‌ی قبر وارد می‌شوم
                          با لطفت مرا بنواز
            

و در این خانه‌ی نو
         بر بیچارگی‌ام رحم کن

           تا غیر از تو نبینم و نشناسم

پ ن: التماس دعا از همه‌ی دوستان عزیز در این شب‌های رحمت و مغفرت..
                           شب‌هایی که میهمانان دست پر به خانه می‌رسند..
                           و میزبان عاشقانه نگاه‌شان می‌کند..



فرازی از دعای افتتاح

چهارشنبه 90 مرداد 19

الهی!
تنها
گوشه‌ای از لطف فراوان تو را درخواست می‌کنم
 و نعمت‌هایی را می‌طلبم که سخت بدان نیازمندم..
                 ولی تو هیچگاه به آنها نیاز نداشته‌ای
نعمت‌هایی که برای من بسیار ارزشمند است

                 ولی ادای آنها، بر تو بسیار راحت و آسان..

خدایا! 
گذشت تو از گناهان و خطاهایم
..
و چشم پوشی‌ات از ستمگری‌ام
..
و پرده پوشی‌ات بر کارهای زشتم
..
و بردباری‌ات بر بزه‌های فراوانم
ـ که چه بسا از روی عمد بوده است ـ
مرا به طمع انداخت تا از درگاهت چیزهایی بخواهم
                       که هرگز شایستگی آن را ندارم

پ ن: چه غوغایی است این دعای افتتاح..


فرازی از دعای ابو حمزه

یکشنبه 90 مرداد 16

خدایا!
باور دارم
    که همه‌ی راه‌ها به سوی تو،

            برای بندگانت
هموار است
            و چشمه های امید به تو جوشان...

باور دارم
    که تکیه بر بزرگواری تو
         برای آرزومندان رواست
         و درهای دعا برای دادخواهان باز
...

باور دارم
     که رفتار تو با امیدواران،
                 از موضع محبت و اجابت است
      و با پریشان خاطران،
                 از موضع دست‌گیری و دادرسی...


باور دارم
      که پناه بردن به سایه‌ی لطف تو
                         و رضایت به قضای تو
                                بهترین جای‌گزین برای بخل بخیلان است
                                و بهترین زمینه‌ی بی نیازی از دنیاداران...

باور دارم
      مسافری که به سمت تو می‌آید
                  راهی بسیار نزدیک دارد
                       که تو برای بندگانت
                               هرگز پرده نشینی نمی‌کنی..
                       و این رفتار بندگان است
                               که چون پرده‌ای بین تو و آنان قرار می‌گیرد...


من را به رمضان چه کار؟

شنبه 90 مرداد 8

رمضان می‌آید..
با تمام زیبایی‌هایش..
برای من با تمام پلیدی‌هایم..
رمضان همه‌ بندگی است و من همه‌ خودخواهی..
رمضان همه اوج ست و من همه‌ پستی..


اگر خدایم اجازه‌ام نمی‌داد..
نفس متعفن من را چه کار با روح عطرآگین رمضان..؟

خدایا آدمم کن..


دین خواران مدرن

دوشنبه 90 مرداد 3

ای خدای محمد! تو شاهد باش که ما از روحانیون و قاریان قرآن و مداحانی که برای سخن‌رانی یا اجرای مراسم دینی، پول می‌طلبند و نرخ مشخص می‌کنند متنفریم و بیزار..

در گزارشی ‌خواندم بعضی از روحانیون سرشناس، که گاه این سرشناسی و شهرت‌شان حاصل الطاف رسانه‌ی ملی است، برای هر سخن‌رانی، نرخی نجومی دارند و برای میزبان و دعوت کننده، شرایطی سخت از جمله نوع رفت و آمد و پذیرایی و محل اقامت تعیین می‌کنند..

البته این مشکل فرهنگی ماست که هرکس مدتی در رسانه آمد و رفت کرد و شهرتی به هم زد، چنان خریدار پیدا می‌کند که مردم و نهادها برای رونق مجالس‌شان آنان را دعوت می‌کنند و هزار جور نازشان را می‌کشند و خروار خروار پول بادآورده‌ی هیئت‌های مدهبی یا نهادهای دولتی را به آنها می‌دهند تا بیایند و یک ساعت برایشان افاضه کنند..

من خودم درگیر مراسم فرهنگی هستم و با عده‌ای از این حضرات از نزدیک و دور ارتباط دارم.. گروهی از مجریان تلویزیونی نیز از این دسته‌اند که برای یک برنامه، بین یک تا سه ملیون مطالبه می‌کنند تا یکی دو ساعت به مجلسی یا همایشی بروند و برنامه اعلام کنند و مثلا بگویند خب حالا کی سخنرانی می‌کند و حالا این کلیپ را ببینید و حالا این موسیقی را بشنوید.. جالب است که بسیاری از اینان حتی تحصیلات معتنابهی هم ندارند که بگوییم زحمتی کشیده‌اند و حالا دارند نان دود چراغ‌ها را می‌خورند.. بسیاری از اینان مدیون تهیه‌ کنندگانی هستند که برای کمتر پول دادن، به کارشان گرفته‌اند و اینها هم که فهمیده‌اند حضور در حعبه‌ی جادویی چه مزایا و منافعی دارد،‌ برای تهیه کنندگان، به طور
مجانی به تلویزیون می‌روند تا جای دیگری جبران مافات کنند..

البته از مجری و خواننده‌ی ترانه و بازیگر سینما و تئاتر و فوتبالیست هیچ انتظاری نیست؛ اما شنیدن چنین مطلبی از جماعت دینی مثل مداحان و قاریان قرآن و به خصوص عناصر روحانی  ـ هرچند تعدادشان کم باشد ـ  واقعاً تاسف‌بار و دردناک است.. شاید عده‌ای از دوستان این مطلب من را برنتابند و گلایه کنند که چرا آبرو ریزی می‌کنی؟ و شاید عده‌ای از هم‌صنفان و بچه‌‌های مذهبی این سخنم را پای تضعیف جامعه‌ی دین‌مداران و روحانیت بگذارند.. اما مطمئن باشید که نه تضعیف است و نه آبروی‌ریزی.. اگر هم آبرو ریزی باشد بگذار آبروی کسانی که دین را وسیله‌ی ارتزاق و انباشتن سرمایه کرده‌اند برود تا آبروی دین خدا و مبلغان پاک و بی ادعای آن حفظ شود.. بگذار مردم بدانند که دین خدا این نیست که اینها مبلغانش هستند.. بگذار مردم بدانند که عده‌ای هرچند قلیل چگونه با آبروی انبوهی خدمت‌گزار واقعی و مخلص بازی می‌کنند و متاسفانه همیشه همین عده‌ی اندک، ملاک قضاوت مردم در مورد بقیه هستند که فراوانند و منیع الطبع..

آن وقت هی می‌نشینیم و آسیب شناسی می‌کنیم که چرا گرایش جوانان به دین کمتر شده‌ است؟ یکی نیست بگوید برادر من! گرایش مردم و جوانان به دین کمتر نشده است.. مردم دین‌شان را دوست دارند اما گرایش‌شان به این عده از دین‌خواران کم شده است و از آنان بیزار و متنفرند.. از طرف دیگر وقتی یک روحانی برای سخن‌رانی دینی و مذهبی نرخ تعیین کند و اگر کمتر پرداخت شود برمی‌آشوبد،
چه انتظاری دارید که سخنانش در روح و جان مردم تاثیر داشته باشد؟

خداوندا! حفظ دین‌مان را به دست عنایت تو می‌سپاریم و دین‌خواران را به دست عدالتت..

الان مطلع شدم که سایت تابناک گزارش مربوطه را حذف کرده است..  البته زرنوشت گرامی این لینک را هم معرفی کرده‌اند


آب..

چهارشنبه 90 تیر 15

با تبریک ایام و اعیاد شعبانیه،‌ امروز سال‌روز ولادت سقای وفادار کربلاست.. سایت تابناک عکس‌های جریان آب زلال و گوارا در زیرزمین بارگاه ملکوتی حضرت عباس را گذاشته بود.. دلم رفت و بی‌تاب شدم که در کربلا توفیق زیارت این زیرزمین را نداشتم چون آن روزها داشتند تعمیرش می‌کردند.
غزلی به نام "آب" که به پیشگاه مبارکش تقدیم شده است را برایتان می‌نویسم.. این غزل از دومین مجموعه‌ی شعرم "ادامه‌ی دلواپسی" است که اتفاقا در جشنواره‌ی قلم زرین به عنوان کتاب برگزیده‌ی سال در حوزه‌ی شعر انتخاب شد و دیروز در مراسم معرفی برگزیده‌های چشنواره، جایزه‌ی کتاب سال را دریافت کرد.

دریا میان دست تو در اضطراب سوخت
آنجا که آب تشنه‌تر از تو به آب سوخت

دریا که از دو دست تو سررفت.. آب شد
از دست رفت، آب شد از شرم، آب سوخت

دریا که دست رد زده بودی به سینه‌اش

در حسرتی که از چه نشد انتخاب سوخت

آبی که تر نکرد لب تشنه‌ی تو را
حیرت‌زده به بادیه مثل سراب سوخت

سقا ! لب تو حسرت جاوید آب‌ها
چشم فرات،‌ در تب این التهاب سوخت

پ ن: با تشکر از دوستانی که به وسیله‌ی تلفن، پیامک یا کامنت تبریک گفته‌اند..



قلم زرین

شنبه 90 خرداد 28

امروز به این خبــر خیلی اتفاقی برخورد کردم..  مجموعه‌ی شعرم به نام " ادامه‌ی دلواپسی" نامزد دریافت جایزه‌ی جشنواره‌ی قلم زرین شده است.. اصلا فکر نمی‌کردم.. اینجا هم هست..



مردانگی را چه شده است؟

پنج شنبه 90 خرداد 26

سالروز ولادت مولای متقیان و ابرمرد بی‌نظیر عالم بر همه‌ی عاشقان مرد و زنش مبارک..

امروز ایوان نجف را بیش از همیشه حس می‌کنم.. انگار در مقابل آن ایستاده‌ام دست بر سینه گذاشته‌ام و السلام علیک یا اسدالله می‌گویم.. السلام علیک یا اخا رسول الله را سرمی‌دهم
..

اما دلم گرفته است.. هرگز مظلومیت علی از یادم نمی‌رود..  و شاید همین می‌شود که عید علی هم دلگیر است.. یاد مدینه افتادم.. یاد غربت علی در دیار خودش.. یاد غربت علی در مکه.. یادتان هست طواف‌های گرد آن مکعب مشکی را..؟ یادتان هست همه جا برایمان آزاد بود اما تا به مستجار می‌رسیدیم و می خواستیم متبرک شویم یکی از وهابیان مانع می‌شد و آنجا را مقدس نمی‌‌دانست و مردم را به حجر الاسود و رکن یمانی هدایت می‌کرد.. چرا؟ چون زادگاه علی بود و درگاه میزبانی خدا از فاطمه بنت اسد
..

یا علی جان! و گاهی بار این مظلومیت را اعمال و رفتار ما که ادعا می‌کنیم شیعه‌ی تو هستیم بیشتر می‌کند.. کمکمان کن مولا.. گاهی خجالت می‌کشم که بگویم شیعه‌ام.. مظلومیت علی امروز کمتر از زمان خودش نیست.. و تنها  آن یادگار صالحان می‌تواند این مظلومیت را از چهره‌ی نام و یاد علی بزداید
.. کشت این انتظار ما را.. همین است که شیعه همواره و حتی در عیدها هم دلش گرفته است و تا نیاید آن منتظر غائب.. دل شیعه باز نمی‌شود..

به ما گفته‌اند که پنجشنبه‌ها پرونده‌ی اعمالتان به محضر فرزندش امام زمان عرضه می‌شود.. گاهی خحالت می‌کشم وقتی پنجشنبه می‌شود و من امروز هم غرق خجالت بودم و نا امید از خود.. گاهی دلم بیش از همیشه می‌گیرد.. نه برای آنان و مظلومیتشان که برای خودم و محرومیتم.. دعایمان کنید دوستان..

پ ن:‌ یادش به خیر... پسرهای قدیم با ذغال برای خودشان سبیل می‌گذاشتند و ادای باباها را درمی‌آوردند تا مرد به حساب آیند.. امروز بر سر مردانگی چه آمده است که پسرهایمان زیر ابرو برمی‌دارند تا شبیه مادرانشان شوند..


تقصیر کیست؟

چهارشنبه 90 خرداد 18

اینکه یک روحانی مظلوم به خاطر دفاع از یک دختر بدحجاب چشم خود را از دست بدهد تقصیر کیست؟
به نظر من عمده‌ی تقصیر به گردن همان دختر بدحجابی است که ساعت ده شب با آن وضع در خیابان راه می‌رود و زمینه‌ی تعرض و مزاحمت اراذل و اوباش به خود را فراهم می‌آورد.
یکی می‌گفت: برادر من! خدا خیرت بدهد دختری که با آن وضع رفت و آمد می‌کند دیگر دفاع ندارد.. اگر هم بلایی به سرش آمد خب خواهد دانست که خود کرده را تدبیر نیست.

من البته این حرف را به طور مطلق نمی‌پذیرم و نقل آن را به معنای تایید تجاوز و تعدی اراذل و اوباش به زنان و دختران بدحجاب نمی‌دانم که آنها هم ناموس ما و مورد حمایت ما هستند؛ اما وقتی با آرایش و پوشش عجیب و غریب شهوت انگیز در شهر جولان می‌دهند و دل جوانان را می‌برند، باید بدانندکه گاهی نمی‌توان عواقبش را کنترل کرد..

خدا خیرت دهد روحانی غیرتمند و با شهامتی که در دفاع از ناموس مردم چشمت را بخشیدی..
چشمت را بخشیدی تا چشم خانواده‌ای گریان نشود.. چشمت را بخشیدی تا چشم جامعه پاک باشد..

متن خبــــــر را اینجا بخوانید..


روز زن

جمعه 90 اردیبهشت 30

روز زن می‌آید..
یک مادر داریم..
یک همسر..
و یک دختر..
برای هرکدام چه باید بگیریم..

از هم اکنون منتظر یاری سبز شما هستیم..
البته اشتباه نشه.. فقط کمک فکری نیاز است..

پ ن: مورد دوم فقط یکی بیشتر نیست.. باور کنید
پ ن: روز ولادت عصمت الهی.. فاطمه زهرا علیها السلام بر همه شما گرامیان مبارک
پ ن: روز مادر و روز زن بر همه‌ی خانوم‌های گرامی مبارک چون به هرحال یا مادرن یا دختر یا خواهر یا مادر زن یا خواهر زن و یا...


<   <<   11   12   13   14   15   >>   >