اطلاع از بروز شدن
شنبه 86 اردیبهشت 1
این مطلب را چهارشنبه سی ام آذر 1384ساعت 18:35 در وبلاگ قبلی ام ( لبگزه ی بلاگفا ) نوشته بودم ... امروز به اینجا منتقل شده است
گویند ... این هرمه بر منصور دوانیقی وارد شد و زبان به توصبف و مدح او گشود .. منصور به او گفت: هر چه دوست داری از من بخواه ...
ابن هرمه گفت: چیزی نمی خواهم جز آنکه به حاکم مدینه بنویسی که هرگاه مرا در حال مستی دیدند از من درگذرند و حد بر من جاری نسازند.
منصور گفت: این گونه نمی توانم بنویسم که حد شرابخواری حکم خداست و نباید بر خلاف آن دستوری داد.
آن گاه به کاتبش دستور داد که به حاکم مدینه چنین بنویسد: هر گاه ابن هرمه را مست گرفتند و نزد تو آوردند، به او هشتاد ضربه تازیانه بزن و به آن کس که او را آورده صد ضربه ...
و اینگونه ابن هرمه آزادانه مستی می کرد .. و مگر کسی می توانست ... ؟؟؟؟