اطلاع از بروز شدن
هدف و وسیله ( سوال عبدالله رضایی )
سه شنبه 85 اسفند 15
نوشته شده در وبلاگ قبلی ... یعنی لبگزه ی بلاگفا
پنجشنبه بیست و پنجم آبان 1385 ساعت 11:10
ارتباط هدف و وسیله مسأله ای بود که در ضمن صحبت هایم در فرهنگسرای دانشجو بیان کرده بودم که عبدالله رضایی گرامی در باره ی آن توضیح بیشتری خواسته و نوشته بود :
راستی سید جان بنده یه سوال اساسی برام پیش اومده ، شما یکی از جلسات گفتین که هدف وسیله رو توجیه نمی کنه تو منطق اسلام ، بعدش یکی از جلسات دیگر دکتر در جواب یکی از دوستان گفت که خوب یا بد بودن اتفاق رو خود اتفاق معلوم می کنه ، یعنی یه اتفاقی مثل آدم کشتن بعضی موقع ها بد و مضمومه ، مثل زندگی اجتماعی خودمون ، و بعضی موقع ها هم مثل جهاد در راه خدا ، کشتن آدم ها خوبه و حتی سفارش هم شده ، بنا بر این اینجا به این نتیجه می رسیم که هدف وسیله رو توجیه می کنه دیگه نه ؟ البته و صد البته که به شر طها و شروطها ! مثلا هدف اگه رضای خدا باشه ، این وسیله آدم کشتن رو تو جنگ توجیه می کنه دیگه! ، در هر حال منتظر پاسختون می مونم!
موضوع هدف و وسیله، یکی از مباحث مهم است که از دیرباز ذهن دانشمندان را به خود مشغول کرده است. بعضی معتقدند که هدف متعالی، در هر صورت و هر جا وسیله ی رسیدن به خود را توجیه می کند و استفاده از آن را مباح می دارد. یعنی برای رسیدن به یک خواسته ی اخلاقی استفاده از ابزارهای غیر اخلاقی اشکالی ندارد. می گویند وقتى زن و بچه ی انسان گرسنهاند و منتظر یک لقمه نان، ارتکاب دزدی و حتی جنایت برای سیر کردن آنان چه اشکالى دارد؟
اما قرآن، روایات و رفتار پیشوایان دینی ما و همینطور فطرت الهی و عقل سلیم، این سخن را یک سفسطه می دانند و معتقدند که نمی توان براى رسیدن به هدفى درست، از وسیله ای نادرست بهره برد.
مثلاً عده ای در فتنه ى طلحه و زبیر، به امام علی علیه السلام مىگفتند: چه اشکال دارد که براى ساکت کردن افراد سرشناس، به آنها باج بدهید تا در سایه سکوت آنها، بناى حکومت استحکام یابد؟
یا معتقد بودند که باید تا پایه های حکومتشان محکم می شد، معاویه را در حکومت شام ابقاء می کردند و وقتی به ثبات و استقرار رسید او را عزل می کردند تا از همان ابتدا شام از مرکزیت اسلامی جدا نشود.
اما آن حضرت زیر بار نمی رفت زیرا بر اساس رهنمودهای دینی نمی بایست حتی برای اقامه ی حکومت عدل، بر گمراهان تکیه کند و از آنان یاری جوید. اصولاً حرکت و رفتار امامان ما بر مبنای عدالت، صداقت و راستى بود و گرنه چنانچه لحظهاى به سردمداران غاصب روى خوش نشان مىدادند، بهترین وضعیت برایشان فراهم مىشد و لازم نبود این همه درگیری، رنج و سختی را تحمل کنند.
آنچه مسلم است اینکه از دیدگاه اسلام در اغلب موارد، برای رسیدن به یک هدف مشروع، وسیله نیز باید مشروع باشد چرا که تفکیک هدف و وسیله از یکدیگر دشوار است.
از طرف دیگر این موضوع، یک قضیه ى کلى نیست که بتوان براى همه ی موارد آن حکم قاطعى ( چه مثبت و چه منفی ) ارائه نمود و آن را در همه ی امور و موارد سارى و جارى دانست. زیرا دین مبین و روح حاکم بر آن هویتی را ایجاد کرده است که در صورت توجیه شدن هدف به وسیله ی وسیله، چیزى از روح حاکم و هویت دینی باقى نخواهد ماند.
قانون أهم و مهم نیز از اصولى است که جایگاه ویژه ی خود را دارد. مثلاً دروغ مصلحت آمیز مجاز شمرده شده است؛ چون مسأله مهمترى مثل حفظ جان و آبروی انسانی در کار است که عقل و شرع بر مهمتر بودن آن گواهى مىدهند. البته تشخیص اهم و مهم کارى ساده نیست بلکه نیازمند آگاهى و تسلط کامل بر معیارها و موازین دینی و روح حاکم بر احکام آن است.
بنابراین مقاصدى را که یک انسان در فرایند زندگى دنبال میکند همه یکسان نیستند، برخى از این هدفها، هدفهاى مقدماتى، آلى و زمینهساز براى نیل به هدفهاى بالاترند و برخى هدف نهایى و اصلی به شمار مىروند.
مثلاً عبادت هدف زندگى است؛ اما از سوی دیگر همین عبادت، یک هدف مقدماتى است. به تعبیر دیگر وسیله ای است براى رسیدن به هدف برتر که عبارت از کمال انسان و شکوفا شدن استعدادهاى جان آدمى است که اوج آن رسیدن به قرب پروردگار مىباشد. یعنی مقامى که انسان به ذات اقدس الهى رهنمون مىشود و در جوار رحمت الهى استقرار مىیابد.
خلاصه سخن آن که هدف نهایى انسان کمال است و کمال انسان به معرفتالله مىباشد و معرفت هر شخص به میزان قرب او به خداست و تقرب با سیر الى الله ممکن است وعبادت (بندگى و سرسپردگى محض در برابر خدا) مسیر سیر الى الله است.
البته دوستان می توانند در این زمینه به کتاب های مفصل تر مراجعه کنند. سیری در سیره ی نبوی شهید مطهری نیز در این مقوله مفصل بحث کرده است.