اطلاع از بروز شدن
چهارشنبه 88 تیر 3
دیشب داشتم کنار آکواریوم قرآن میخواندم.. یک حرکت ناگهانی توجهم را جلب کرد.. تا نگاه کردم دیدم یکی از پنگوسیها ( نوعی کوچک از نژاد کوسه ماهی) یک ماهی دیگر را تا نیمه بلعیده و دارد بقیه ی بدنش را هم با زور اما با اشتها قورت میدهد.. فریادهای مظلومانه و کمکخواهی ماهی قربانی را میشنیدم.. دست و پا نداشت اما میدیدم چطور برای زندگی دست و پا میزند.. ناگهان تور را داخل آب کردم و به طرف شکارچی حمله بردم.. آن شکمو هم ترسید و شام خوشمزهاش را رها کرد.. استرس و ترس را در چشمان ماهی نگونبخت میدیدم و حسش را درک میکردم.. منتظر بودم حداقل از ترس سکته کند.. اما هنوز زنده است.. انگار عمرش به دنیا بود.
تنازع بقا همین است؟ نمیدانم .. اما از دیشب صحنهی اضطرار ماهی بدبخت و چشمان مضطربش از جلوی چشمم دور نمیشود..
پ ن1: یا رب المضطر بحق المضطر اجب المضطر...
پ ن2: یا من ارجوه لکل خیر... ماه رجبتان مبارک.. رجبی باشید
نگید عکسش خرابه.. چند تا دلیل داره: ناواردی عکاس.. تجهیزات عکاسی که یک موبایل ساده بوده.. تحرک بیش از حد این جناب کوسه که مجال تمرکز و فوکوس نمیداد و عکس را خراب کرد..