اطلاع از بروز شدن
سه شنبه 88 اردیبهشت 15
یکبار بهمناسبت عدم درک درست برخی از مسئولان از مقولهی مهندسی فرهنگی که مورد اصرار رهبر معظم انقلاب است نوشتم که دلم به حال تنهایی ایشان میسوزد. مدتی است دارم به رفتار مسئولان در مورد اسامی که رهبری برای سالها میگذارند میاندیشم و میبینم انگار این تنهایی انتهایی نخواهد داشت.
گاهی که نظریه پردازیها و بعضاً دستورالعملهای مقطعی و احساسی حضرات را میبینم بیشتر افسوس میخورم از اینکه دوستان ما چقدر ساده انگارانه با تفکرات و نگاههای راهبردی رهبری برخورد میکنند و به یک سری کارهای روبنایی و فورمالیته و نشست و برخاست های بیخاصیت اداری اکتفا میکنند..
آیا شأن رهبری همین است که یک اسمی را انتخاب کند و ما هم برای خالی نبودن عریضه یک سری اقداماتی بکنیم؟ آیا هنوز باور نداریم که تعیین این اسامی، یک کار تشریفاتی و تبلیغاتی ساده نیست؟ آیا وقت آن نرسیده تا بفهمیم که این اقدام رهبری، تبیین راهبردهایی است که مدتها فکر ایشان را به خود مشغول کرده است؟ آیا نمیدانیم که این الگوهایی که ایشان معرفی میکند مربوط به یک سال خاص نمیشود و هرکدامشان سالها برنامهریزی و مدیریت میخواهد تا به نتیجهی مطلوب برسد؟ چقدر خوب بود که به جای برگزاری سمینار و ریخت و پاش اداری و چاپ آگهی و تراکت و بنر، در مورد این مقولات کار علمی کاربردی میکردیم تا به عنوان ارزشهایی فرهنگی، نهادینه ی زندگی فردی و اجتماعیمان میشدند.
اینکه میگویم کار تشریفاتی و بی محتوا تعجب نکنید. همین چند وقت پیش یک سازمانی روی کارت دعوتش برای مراسمی که هیچ ربطی هم به موضوع اصلاح الگوی مصرف نداشت و همه ساله این مراسم را برگزار میکند، نوشته بود: خوشحالیم که در سال اصلاح الگوی مصرف شما را به شرکت در مراسم... دعوت کنیم.
نهاد دیگری که همه ساله هم در نمایشگاه کتاب تهران شرکت میکند در تراکت تبلیغاتیاش نوشته بود: به مناسبت سال اصلاح الگوی مصرف از غرفهی ما در نمایشگاه کتاب تهران بازدید کنید..
قضیه گاهی اینقدر شکل طنز به خود میگیرد که سال گذشته در سال نوآوری و شکوفایی میگفتند: یکی از سازمانها در بیلان کارهای مبتکرانه و نوآورانهاش نوشته بود: بازدید از خانوادهی شهدا با شروع از شهرستانها.. وقتی اعتراض شد که این کار نویی نبوده است گفتند: ما همه ساله از تهران شروع میکردیم و یه شهرستانها ختم میکردیم اما امسال از شهرستانها شروع کردهایم..
یا آن سازمان دیگری که به مناسبت سال نوآوری و شکوفایی طرح لوگوی مجله یا انتشاراتش را عوض کرده بود و این را با افتخار جزو کارهای مبتکرانه و شکوفایانه!! میدانست...
واقعا خندهدار نیست؟ حالا در مورد سال اصلاح الگوی مصرف، موضوع پیچیدهتر و خندهدارتر هم میشود. بعضی از سازمانها میآیند بخشنامههای عریض و طویلی صادر میکنند که سهمیهی قند و چای آبدارخانهها اینقدر کم بشود و نور اتاق ها اینقدر کم بشود و آب و بنزین و .. اینجوری استفاده شود.. بعضی از سازمانهای دیگر که عمقی ندارند و خودآرایی و نمایش را کافی میبینند میآیند و فقط جملهی رهبری در مورد اصلاح الگوی مصرف را با هزینه های گزاف چاپ و تکثیر میکنند و با زرق و برق به در و دیوار میزنند تا از غافلهی پیروی از ایشان!! عقب نیفتاده باشند.
من به یقین میگویم که هردوی این واکنشها نشانهی درک نادرست از منظور رهبری است. در این زمینه باز هم خواهم نوشت.. انشاءالله