اطلاع از بروز شدن
پنج شنبه 86 خرداد 10
پروانه ، هنوز از گرد راه نرسیده بود که به معشوق راه یافت و من ، هنوز اندر خم یک کوچه بودم.
او لحظه ای آرام نداشت و پیوسته بر گرد رخ یار می گشت ... ولی من در استراحت بودم.
دیشب پروانه به عشق پاسخ گفت ... ومن فقط بدان می اندیشیدم.
دیشب پروانه عنان از کف داد ... دل به دریا ... نه ، نه ، که دل به آتش زد ؛ سوخت و به وصال ره یافت .... ولی من جانب احتیاط ، رها نکردم و فقط از دور ... آری از دور به یارم پیغام دادم که دوستش دارم .
دیشب من و پروانه هر دو از پرواز باز ایستادیم ... اما او بال و پر به آتش دوست باخت ... و من از ترس آتش، بال و پر بستم تا اصلاً پروازی نداشته باشم .
آخر، او دیوانه شده بود ... ولی من ، عقل خود را نباخته بودم.
و بالأخره او به وصال رسید و خود را به پای شمع افکند ... و من عاقلانه از خطرات راه منزل لیلی فرار کردم .
و امروز .. او سال هاست که در اوج طراوت ، از آن سوها بر من -- یعنی عاقل آن روز -- می نگرد و بر سفاهت همیشگی ام می خندد ...
روحش شاد و روانش آرام باد ...
تقدیم به هم درس ، هم دوره و همرازم شهید محمد تقی شرعی
که با یاد زهرای اطهر و با عشق بانو ، در عملیات کربلای پنج
از ناحیه ی پهلو زخمی و ... شهید شد.
به مناسبت هفته ی دفاع مقدس