اطلاع از بروز شدن
پشت پرده ی بازی های رایانه ای (2)
سه شنبه 87 اردیبهشت 24
پشت پرده ی بازی های رایانه ای ـ قسمت دوم
امیدوارم برای ثابت شدن ادعای فوق، حوصله کنید و این مقاله و به ویژه چند سطر آینده که شاید تکراری به نظر بیاید، را با دقت مطالعه کنید:
افزون خواهی، کشورگشایی مدرن و عشق سلطه بر جهان، همواره بخشی جدایی ناپذیر از فرهنگ دولت آمریکا بوده و می رود تا به فرهنگ ملی آمریکاییان نیز بدل شود. لشکرکشی و تجاوز های نظامی امریکا به دیگر کشورها که تحت عناوینی جذاب و فریبنده ای مانند برقراری صلح، دفاع از حقوق بشر و نیز آزادی انسان صورت می گیرد، تنها یک ادعا نیست که کسی بتواند آن را انکار کند. طبق مدارک اداره پژوهش کنگره ی امریکا، این کشور طی سال های 1789 تا 1993 میلادی 245 بار علیه کشورهای دیگر لشکرکشی کرده است. این آمار بدون احتساب کودتاها، براندازی ها، شورش ها، کمک به دولت های دیکتاتور و انقلاب های رنگی است.
پشت پرده ی بازی های رایانه ای(1)
شنبه 87 اردیبهشت 21
یادم نمی رود همان روزها به شدت با این بازی مقابله می کردم و هرجایی که سخنی پیش می آمد پسامدها ونتیجه ی آن را بازگو می کردم. می گفتم اینها با این کار دارند دو هدف را پی گیری می کنند: یکی اینکه در میان مردم خود، زمینه ی حمله به ایران یا هر کشور اسلامی را فراهم می کنند و با این قهرمان سازی ها انگیزه ی جوان امریکایی را برای کشتار مسلمانان فراهم و تقویت می کنند. دیگر اینکه در ذهن و اندیشه ی نا خودآگاه بچه های ما رسوخ می کنند. یعنی یک کودک مسلمان که طبیعی است می خواهد در بازی طرف پیروز باشد چاره ای ندارد که بسیجی ها و سربازان مسلمان و هموطن خود را بکشد و بازی را به نفع خود تمام کند. جالب این است که هر رزمنده ی مسلمانی که در مقابل کماندوی آمریکایی قرار می گرفت فریاد یا مهدی و یاحسین و الله اکبر سر می داد اما بازیگری که بچه ی من و شما بود باید با شلیک یک تیر، فریاد او را در گلو خفه می کرد.
سه شنبه 86 بهمن 9
بخوانید و خودتان تحلیل کنید:
نزدیک به هیجده هزار شبکه ی ماهواره ای بر فراز ایران فعالیت می کنند. بسیاری از این ها، شبکه های معمولی و رسمی کشورها و گروه های مختلف هستند که شاید فرهنگشان با ما سازگاری نداشته باشد اما کار خودشان را می کنند و برنامه سازی هایشان با هدف تخریب سنت های ما نیست؛ اما تعداد زیادی از آن ها فرهنگ ملی و ارزش های دینی این مردم را هدف قرار داده اند. در کشور ما حدود دو هزار شبکه به راحتی دریافت می شود که در زمینه های زیر فعالیت می کنند:
تعداد 419 شبکه در زمینه ی ورزش
تعداد 380 شبکه در موضوع موسیقی
تعداد 273 شبکه در ادیان و بررسی تاریخ ادیان
تعداد 259 شبکه در زمینه ی کودکان و نوجوانان
تعداد 225 شبکه در زمینه ی اروتیک
تعداد 92 شبکه در موضوع های اقتصادی
تعداد 81 شبکه در امر پرونوگرافی
تعداد 74 شبکه در زمینه ی مد لباس و آرایش و ...
تعداد 32 شبکه در مسایل سیاسی، قومیت گرایی و تجزیه طلبی
دوشنبه 86 آبان 21
درخواست همیاری از کلیه هموطنان برای دفاع از حق بودن
یاهو و هاتمیل از شرکت های اقماری کمپانی مایکروسافت، اخیرا در سرویس میل خود نام کشور عزیزمان ایران را از لیست کشورهای جهان برداشته است. ما ملت ایران بر این باوریم که این حرکت بر خلاف اصول انسانی و اخلاقی و ناقض حقوق بشر به هر دلیل سیاسی بین ایالات متحده و دولت جمهوری اسلامی ایران است.
بدینوسیله از یاهو می خواهیم تا مجددا نام کشور عزیزمان ایران را به فهرست کشورهای دنیا برگرداند و ازهزاران کاربر ایرانی به خاطر حذف نام کشورشان عذرخواهی نماید.
کشور ایران کشوری است با تاریخ هفت هزار ساله و تمدنی غنی و بسیار قدیمی که تاریخ بشر به دانشمندان و هنرمندان این مرزوبوم افتخار می کند. ما ایرانیان نیز افتخار می کنیم که با تمام گرایش های فرهنگی، سیاسی، مذهبی و حتی زبانی یک ملت واحد و متحد هستیم که در برابر بیگانگان همیشه یک پارچه دست در دست هم نهاده ایم و از استقلال و شرف خود دفاع کرده ایم.
از کلیه دوستان عزیز درخواست می شود این متن را به وب سایت یا وبلاگ خود اضافه کنید یا از طریق ایمیل، کامنت و .... برای دوستان ارسال کنید تا تنها با کلیک بر روی این لینک و افزایش نرخ مراجعه به آن، این نوشته در موتورهای جستجو رتبه مناسب برای نمایش در مقابل چشمان میلیونها انسان را بدست آورد و اعتراض ایرانیان نسبت به حذف نام کشور خود به گوش همه ساکنین دنیای مجازی برسد.
یکشنبه 86 مرداد 21
صلیبی ها در خدمت صهیونیست ها
جریان های تبشیری مسیحیت را درمیان مسلمانان که می شناسید ... متمرکز شدن این جریان ها بر ذهن و اندیشه ی جوانان ایرانی با استفاده از انواع ترفند ها از جمله ترویج ازدواج های اخیر مسلمان مسیحی را که خبر دارید... الفرقان الحق را که در همین وبلاگ تحت عنوان قرآن قرن بیست و یکم برایتان نوشتم یادتان که هست..
این هم نمونه ی دیگر از کارهای این جریان تبشیری که بسیار هدفمند در راستای یک هدف جهانی صورت می گیرد:
موسسه ی ایلام در انگلستان توسط شخصی به نام سامیق نظر اداره می شود و با هدف مسیحی ساختن مسلمانان ایران (ایلام) کلیه ی محصولات خود را برای مردم ایران مننتشر می کند.
این موسسه اخیرا اقدام به چاپ و توزیع کتابی با عنوان " جرأت کردم او را پدر بخوانم" نوشته ی یک خانم مسلمان پاکستانی به نام بلقیس کرده است.
این کتاب حاوی رمانی از اتفاقات دوران 50 سالگی وی می باشد که به بیان مشکلات زندگی در محیط های اسلامی، احکام سخت اسلام و برداشت های متعصبانه مسلمانان پرداخته است.
قهرمان این رمان مسلمانی است که با مراجعه به قرآن و شرایطی که مسلمانان ایجاد کرده اند مشکلاتش حل نمی شود و به آرامشی که دنبالش می گشته است نمی رسد .. اما در نهایت با مطالعه ی انجیل گم شده ی خود را پیدا می کند و به آرامش می رسد.
این کتاب مثل دهها نمونه از آن که به دستور سرفرماندهی سازمان مخفی ناتوی فرهنگی تولید می شوند، با هدف قرار دادن باورهای دینی، در پی ایجاد تزلزل و سست کردن پایه های اعتقادی مسلمانان ایرانی است... و البته این مقدمه ای است برای مر حله ی بعد ...
کتاب دیگری توسط همین موسسه منتشر شده است که مقدمه سازی مراحل بعدی پروژه ی صهیونیست هاست. این کتاب با نام " خدا یکی راه یکی " نوشته ی کوین جی و بازنویسی ریما میناسیان است که با پرداختن به داستان زندگی انبیا و اهداف آنان ، نتیجه می گیرد که هدف و مسیر همه ی انبیای الهی به مسیح ختم می شود تا با بذل جان خود انسان ها را از گناه نجات دهد.
آیا این چیزی غیر از همان اعتقادات مسیحی صهیونیزم است که معتقد است برای ظهور عیسای مسیح باید با یهودیان اسرائیلی نهایت همکاری را کرد و حتی در تخریب بیت المقدس و بر پایی جنگ بزرگ آرماگدون علیه مسلمانان آنان را یاری نمود.. زیرا اگر این چنگ برپا نشود و در آن یک ملیون مسلمان از بین نروند عیسای مسیح ظهور نخواهد کرد.
در این باره حرف زیاد است و مجال کم ... و العاقل تکفیه الاشاره
شنبه 86 اردیبهشت 1
این مطلب را سه شنبه پانزدهم فروردین 1385ساعت 18:37 در وبلاگ قبلی ام ( لبگزه ی بلاگفا ) نوشته بودم ... امروز به اینجا منتقل شده است
با سلام به شما همراهان همیشگی و تبریک سال نو
و با احترام به پیشگاه مقدس نبی اکرم
صلی الله علیه و آله
اولین پست امسال که سال پیامبر اعظم است را تقدیم حضورتان می کنم
واقعا آیا هیچ فکر کرده ایم که چرا در فرهنگ سیاسی دو دهه ی گذشته کشورهای غربی یا بهتر بگوئیم ضد اسلامی، واژه ی تروریسم اسلامی یا تروریست مسلمان این همه تکرار می شود؟
چرا وقتی از گروه های تروریستی در گوشه گوشه ی دنیا صحبت می شود، نام ملیت آنها برده می شود و هیچ اشاره ای به دین و آئین شان نمی رود؟ اما وقتی حرف از مبارزان لبنانی، فلسطینی، افغانی، عراقی و هر مسلمانی که در جهت آزاد سازی کشورش مبارزه می کند ــ بر فرض هم که تروریست بودنشان را بپذیریم ــ به جای آنکه بگویند مثلاً تروریست های لبنانی و عراقی و ... می گویند تروریست های مسلمان لبنان، یا بنیاد گرایان اسلامی عراق و ...
البته من مدت ها روی این موضوع فکر کرده ام و به نتایجی هم رسیده ام ... اما امروز به مطلبی برخوردم که با نتیجه گیری من تقریباً شباهت دارد ...
بهتر است سخن را کوتاه کنم و پاسخ این پرسش را از زبان یک ناظر بی طرف بشنویم:
هارون یشایایی رئیس انجمن یهودیان تهران در سخنانی تحت عنوان جمع بندی مذاکرات جلسه ی گفتمان ادیان گفت:
نازی ها تحت عنوان ثروت اندوزی دست به کشتار یهودیان زدند. من نگران هستم که امروز همان نقشه برای مسلمانان با مطرح کردن ابزاری « تروریسم » به اجرا گذارده شود و مسلمان کشی راه بیندازند...
وی افزود:
مگر در عصر ما تروریست های دیگر نبوده و نیستند؟
در ژاپن مگر مسلمانان متروی شهر را شیمیایی کردند؟ چطور تروریست های بودایی و مسیحی فراموش می شوند ولی مسلمانان به شدت بزرگ نمایی می شوند؟ من نگران این توطئه هستم.
وی ادامه داد:
من اگر می خواستم در سال های 1920 به اروپا بیایم باید یهودی بودنم را انکار می کردم؛ برای اینکه در همین اروپا، پدر یهودیان را در می آوردند... الآن وقتی وارد انگلیس شدم، براحتی از محل بازرسی رد شدم ولی با بقیه ی هیأت که مسلمان بودند، با بیشترین مشکل برخورد کردند.