اطلاع از بروز شدن
یکشنبه 86 خرداد 6
تهرانی ها چقدر از حضرت عبدالعظیم می دانند؟
به مناسبت سالروز وفات این شخصیت برجسته مطالب زیر را می نویسم تا تهرانی ها و اهالی این دیار با شناخت عمیق تر از شخصیت وی ، قدر این گوهر خاندان علوی را بدانند و از زیارت آنحضرت بهره های لازم را ببرند...
حضرت عبدالعظیم فرزند عبداله بن علی و نسبش با چهار واسطه به امام دوم شیعیان امام حسن مجتبی علیه السلام می رسد و به همین دلیل به وی حسنی می گویند. ایشان در سال ۱۷۳ هجری در مدینه به دنیا آمد و ۷۹ سال زندگی کرد. او دوران امامت چهار امام یعنی امام موسی کاظم، امام رضا، امام محمد تقی و امام علی النقی علیهم السلام را درک و احادیث بسیاری از آن بزرگواران نقل کرده است. او فردی عابد، زاهد و پرهیزگار و مورد اعتماد امامان بوده است و از محدثان عالیقدر شیعه به شمار می آید.
از بیانات ائمه اطهار پیرامون عبدالعظیم حسنی فهمیده می شود که وی دارای شخصیتی علمی و مورد علاقه و اعتماد بوده است. مثلاً امام هادی او را از دوستان حقیقی خویش معرفی می کردند و بعضاً اشخاصی را که سؤال داشتند راهنمایی می فرمود که به عبدالعظیم حسنی مراجعه کنند؛ به گونه ای که به نظر می رسد وی وکیل و نمایندهی آن حضرت در شهر ری بوده است.
اوضاع سیاسی و اجتماعی و فشار خلفای عباسی به خاندان پیامبر باعث شد که آن حضرت از مدینه کوچ کنند. او در دورهی متوکل عباسی می زیست. همانطور که می دانید متوکل از سرسخت ترین دشمنان خاندان عصمت و طهارت و وابستگان آنها بود. به گونه ای که در زمان خلافت او برای جلوگیری از زیارت امام حسین علیه السلام چندین بار مزار پاک آن حضرت در کربلا تخریب و با خاک یکسان شد.
مهاجرت وی از آنجا آغاز شد که چون در سامرا با حضرت امام هادی ملاقات کرد، دستور تعقیب و دستگیری او از ناحیهی متوکل صادر شد. آن حضرت نیز برای مصون ماندن از دست دشمنان، خود را پنهان می کرد و به صورت نا شناس از شهری به شهر دیگر می رفت تا اینکه به ری رسید و آنجا را برای سکونت انتخاب کرد. او به صورت یک ناشناس در محلهی ساربانان و در منزل یکی از شیعیان می زیست و کمتر از خانه خارج می شد.
رفته رفته شیعیان با وی آشنا شدند و با نهایت تلاش بر فاش نشدن هویت او، خدمتش می رسیدند و از علوم وی و روایاتی که از امامان معصوم داشت استفاده می کردند و مسائل شرعی و اعتقادی خود را حل و فصل می نمودند.
حضرت عبدالعظیم در اواخر عمر شریف از بیماری رنج می برد و در بستر افتاده بود . شبی یکی از شیعیان وی در خواب، رسول گرامی اسلام را دید که به وی فرمودند: فردا یکی از فرزندان من در محله ی سکه المولی از دار دنیا می رود. شیعیان او را بر دوش می گیرند و به باغ عبدالجبار می برند و نزدیک درخت سیب به خاک می سپارند.
آن مرد پس از بیدار شدن از خواب ، شتابان به محل مزبور رفت تا آن باغ را از صاحبش بخرد. عبدالجبار صاحب باغ که خود نیز خوابی مشابه دیده بود ، برای شرکت در این امر بزرگ و کسب افتخار حضور پیکر مطهر آن حضرت در اراضی خود، آن باغ را وقف کرد تا هم حضرت عبدالعظیم و هم دیگربزرگان شیعه آنجا دفن شوند .
و همان روز این حادثه ی عظیم اتفاق افتاد و حضرت عبدالعظیم حسنی که از بزرگ علویان و گرامی عالمان فقه و حدیث شیعی به شمار می رفت به دیدارحق شتافت و نزدیک همان درخت سیب در باغ عبدالجباربه خاک سپرده شد.
در روایت از امام رضا علیه السلام نقل است که فرمود:
من زار عبدالعظیم الحسنی بالری کمن زار ابا عبد الله الحسین ( بکربلا ) یعنی هر کس که عبدالعظیم را در ری زیارت کند، مانند کسی است که امام حسین را در کربلا زیارت کرده است.
این روایت، شأن و مقام آن حضرت را می رساند که شایسته است دوستداران حریم اهل بیت و عاشقان حرم حسینی از زیارت وی در شهر ری غفلت نداشته باشند.
درود و رحمت بیکران الهی بر روح او باد