اطلاع از بروز شدن
پنج شنبه 92 اسفند 15
رمان جایی برای پیرمردها نیست، اثر کارمک مک کارتی را هرجور بود تمام کردم.
رمان داستانهای مجزایی از کلانتر اد تام بل، لیولین ماس و آنتوان شیگور است که در مواردی از روایت داستان به هم پیوند میخورد. یعنی سه شخصیتی که هر کدام گوشهای از حوادث رمان را رقم میزنند و گاهی افراد یا اشیایی مثل کیف پر از پولی که ماس برداشته یا ماشینی که از خود برجا گذاشته، آنها را به هم ربط میدهد.
بگذریم... راستش با زور تمامش کردم که کار نیمه تمام نداشته باشم وگرنه برای من هیچ جذابیتی نداشت و چندان به دلم ننشست که بخواهم در موردش بیشتر بنویسم.
رمانی که حتی اگر ندانیم نویسندهاش آمریکایی است، از خشونت بی حد و حصر و بی نتیجهی آن میفهمیم که آمریکایی است. شنیدهام که فیلمی هم از روی آن تهیه شده و برندهی اسکار هم شده است.