اطلاع از بروز شدن
سه شنبه 85 اسفند 15
نوشته شده در وبلاگ قبلی ... یعنی لبگزه ی بلاگفا
پنجشنبه بیست و پنجم آبان 1385 ساعت 11:6
سلام دوستان
مدتی این مثنوی یعنی آپ کردن وبلاگ تاخیر شد .. طاعات و عبادات قبول
در مباحثی که شب های گذشته در فرهنگسرای دانشجو داشتیم، دو جلسه و نصفی را اختصاص دادیم به بررسی تاریخی پدران پیامبر از حضرت آدم تا حضرت عبدالله... زیرا این یک بحث ریشه ای در عقاید است که آیا معصومان باید از نژادی پاک و شایسته به دنیا بیایند یا اینکه نطفه های ناپاک و رحم های آلوده نیز می توانند ــ معاذالله ــ پیامبری را بپرورانند؟
شیعه بر خلاف اهل سنت ، ناپاکی و آلودگی را در حق پدران و مادران پیامبران نیز روا نمی دارد و معتقد است که رسول خدا و بلکه تمامی پیامبران باید از نژادی شایسته، پدرانی موحد و مادرانی پاکدامن ولادت یافته باشند.
ما در این چند شب با صرف نظر از اعتقاد و باور شیعی خود، نگاهی به پدران پیامبر اعظم داشتیم تا این شجره ی طیبه را در بستر تاریخ نظاره گر باشیم و زمینه های تاریخی، وراثتی و ژنیتیکی پیدایش نور محمد صلی الله علیه و آله و سلم را بررسی کنیم.
حالا یک نگاهی به چندتا از اسلایدهای ارائه شده در بحث بیندازید. این توضیح هم لازم است که تمام آنچه در جلسه با اسلاید های مختلف که چند برابر این اسلایدها بوده، گفته شده است را نمی توان اینجا و در یک پست نوشت.
این یک شمای کلی از پدران پیامبر...
دقت کنیم که حضرت آدم نفر اول است و حضرت خاتم نفر 47
1- آدم 13- شالخ 25- ادد 37- غالب
2- شیث 14- هود 26- عدنان 38- لوی
3- آنوش 15- فالغ 27- معد 39- کعب
4- قینان 16- آرغو 28- نزار 40- مره
5- مهلائیل 17- ساروغ 29- مضر 41- کلاب
6- یرد 18- ناحور 30- الیاس 42- قصی
7- ادریس 19- تارخ 31- مدرکه 43- عبدمناف
8- متوشلخ 20- ابراهیم 32- خزیمه 44- هاشم
9- لمک 21- اسماعیل 33- کنانه 45- عبدالمطلب
10- نوح 22- قیدار 34- نضر 46- عبدالله
11- سام 23- همیسع 35- مالک 47- محمدص
12- ارفخشذ 24- اد 36- فهر
حضرت ابراهیم با ساره دختر عمویش هاران ازدواج می کند ولی ساره بچه دار نمی شود. سپس با هاجر که کنیز اهدایی فرعون مصر به ساره بود و خود ساره او را به ابراهیم بخشیده بود، ازدواج می کند و اسماعیل به دنیا می آید. پس از ولادت اسماعیل ساره از ابراهیم می خواهد که مادر و فرزند را دور از او و در شهر دیگری اسکان دهد. ابراهیم به فرمان خدا آنها را به وادی لم یزرع مکه می برد.
سال ها می گذرد و فرشتگانی که برای عذاب قوم لوط ( برادر زاده ی ابراهیم ) آمده بودند، سر راه مدتی را در خانه ی ابراهیم توقف می کنند و آنجا بشارت تولد اسحاق را به ساره می دهند.
اسحاق در 97 سالگی ابراهیم به دنیا می آید و به اسرائیل یعنی بنده ی خدا یا همان عبدالله لقب می یابد. همه ی بنی اسرائیل از طریق فرزندان دوازده گانه ی یعقوب بن اسحاق به او بر می گردند.
اسلاید بعدی این نسب را بیشتر روشن می کند و ملاحظه می فرمایید اینکه می گویند ابراهیم پدر ادیان توحیدی است به خاطر همین است که هم اسماعیل و پیامبر اسلام به وی بر می گردند و هم تمام انبیای بنی اسرائیل که کم هم نیستند.
تاریخ نویسان در تعداد و اسامی افراد از حضرت آدم تا اسماعیل و از حضرت عدنان تا خود پیامبر هیچ تردیدی ندارند و تنها ابهامی که وجود دارد در تعداد و اسامی این زنجیره از قیدار فرزند اسماعیل تا عدنان می باشد. ما در این نسب به روایت ام سلمه از پیامبر استناد کرده ایم و بر اساس نقل او ردیف های 22 تا 25 را ذکر کرده ایم. اسلایدی که مشاهده می فرمایید مؤید ما در این انتساب است:
عبدمناف یعنی ردیف 43 و جد چهارم نبی اکرم سه فرزند دارد. هاشم و عبدالشمس دو برادر دو قلو و به هم چسبیده بودند که به وسیله ی شمشیر ( یعنی جراحی ) از هم جدا شدند. کاهنان و پیشگویان آن روز پیش بینی کردند که چون بین این دو برادر با خون جدایی ایجاد شده تا همیشه بین تبارشان جنگ و خون ریزی خواهد بود.
هر چند ما به این پیشگویی ها اعتماد و اعتقاد نداریم ولی این موضوعی بود که اتفاقاً صورت گرفت و بین دو تیره ی بنی هاشم و بنی امیه ( امیه فرزند عبدالشمس است ) همواره درگیری وجود داشته است. البته به گواهی تاریخ معمولا بنی هاشم انسان های مومن و صالح بودند و بنی امیه از روی حسادت به مقام و موقعیت و تبعیت از باطل با آنان درگیر می شدند.
دقت در شجره ی این دو برادر گویای خیلی چیزهاست که با اندکی دقت روشن می شود:
به مهمترین حوادث تاریخ بشر نیز نیم نگاهی داشته ایم
و بالاخره عمر بشر را از آغاز تا امروز نتیجه گیری کرده ایم:
ممکن است سؤال شود که به گفته ی باستان شناسان یا زیست شناسان عمر انسان باید خیلی بیشتر از این حرف ها باشد؛ چون گاهی گفته می شود که مثلاً فسیل انسانی را کشف کرده اند که مربوط به ملیون ها سال پیش است.
جواب این است که صرف نظر از درستی این نظریه ها از مجموع اخبار و روایات می توان استفاده کرد که آدم و تبار وی یعنی همین انسان های فعلی تنها انسان های مخلوق روی زمین نبوده اند و قبل از آنان نیز تیره هایی از انسان روی زمین زندگی می کرده اند.
روایتی از امام صادق علیه السلام هست که راوی می پرسد: فرشتگان که هنگام آفرینش انسان (آدم) به خدا اعتراض کردند و گفتند آیا موجودی را می آفرینی که روی زمین به فساد و خونریزی می پردازد، آنها از کجا می دانستند که انسان چنین موجودی است؟
امام صادق بر اساس آن روایت فرمود: قبل از آدم نیز انسان های دیگری زندگی می کردند که به فساد و تباهی گرفتار شده بودند و ملائکه با توجه به آن سابقه ی ذهنی و شناختی که از انسان داشتند، به خداوند چنان گفتند.
بنابر این هیچ منافاتی با عمر انسان جدید یعنی فرزندان آدم و وجود سنگواره های انسانی متعلق به بیش از این تاریخ وجود ندارد.
این بود خلاصه ای از بحث ما در این چند شب .. و البته باور دارید که آنچه در جلسه گفته شده است را نمی توان به تمام و کمال اینجا نوشت.