اطلاع از بروز شدن
پنج شنبه 92 دی 19
پخش خبر بچهدار شدن خاله شادونه در بخش خبری مهم سیمای جمهوری اسلامی ایران یعنی چی؟
با تمام احترامی که برای این مجری با انگیزهی کودک داریم، آیا واقعاً این خبر چندان اهمیت دارد و مورد دغدغهی ملت ایران است که صدا و سیما آن را چنین با آب و لعاب نقل کند و با وی مصاحبه کند؟
آقایان صدا و سیما! شما را به خدا به خود بیایید... در میان این همه خبر از موفقیتهای علمی و اخلاقی کسانی که زندگیشان میتواند الگوی جوانان قرار گیرد و نیز اخبار زاد و ولد و مرگ و میر شخصیتهای فرهیخته، اساتید دانشگاه، علمای حوزههای علمیه، رزمندگان دوران دفاع مقدس که در اوج غربت و گمنامی اتفاق میافتد، جایگاه زایمان خاله شادونه کجای فرهنگ این مرز و بوم قرار میگیرد؟
من کاری به خاله شادونه ندارم و حتماً ایشان ـ بر خلاف عدهای از همکارانشان ـ از پس الطاف صدا و سیما برمیآید و الگوی مناسبی برای جوانان ما خواهد شد یا اگر هم الگو نشود حداقل سعی میکند نمک نشناسی نکند و پشت پا به تمام ارزشهای فرهنگی و دینی و اخلاقی این مردم نزند... خاله شادونه برای ما هم بزرگ است و برایش احترام زیادی قائلیم. اما خبر زایمان او تنها بهانهای شد برای درد دلی که سالهاست با صدا و سیما داریم و آنچه البته به جایی نرسد فریاد است...
آقایان صدا و سیما! به دست خودمان کسانی را با آب و تاب بزرگ میکنیم که هیچ تضمینی برای فردایشان نداریم و چه بسا اتفاقات بعدیای که هرگز نمیتوانیم جمع و جورش کنیم. کم بودند آدمهایی که همین صدا و سیما الکی بزرگشان کرد و یک روز هم تقشان در آمد و به انواع گوناگون مجبور شدیم سانسورشان کنیم؟
برای ما هنرمندان و ورزشکاران جایگاه محترم و ویژهای دارند، اما نه به اندازهای که در تلویزیون ما آنقدر مهم و اثرگذار مطرح شوند که حتی رنگ مویشان هم الگوی جوانان شود و حتی نوع پوششان هم مورد تقلید قرار گیرد... این عزیزان برای ما جایگاه محترمی دارند و تا وقتی ارزشهای ما را به سخره نگیرند، دوستشان داریم اما نه به اندازهی شخصیتهای تاثیرگذار فرهنگی و معنوی که متاسفانه خود صدا و سیما هم از آنان خبر ندارد یا اگر داشته باشد نگه داشته که وقتی مردند فقط خبر مرگشان را بدهد. آن هم آیا بدهد یا ندهد؟ همین...