سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لوگوی سایت
http://labgazeh.persiangig
.com/image/13lab.jpg

نقل مطلب از این وبلاگ با ذکر منبع موجب سپاسگزاری است .
بازدید امروز: 118
بازدید دیروز: 42
بازدید کل: 1381469
دسته بندی نوشته ها شعر گونه ‏هایم
بـی‏ خیال بابـا
دیار عاشقی ها
دل نوشتـــه ‏ها
شعــرهای دیگران
خاطـــرات
پاسخ به سوالات
فرهنگی‏ اجتماعی
اعتقـادی‏ مذهبی
سیاست و مدیریت
قــرآن و زنـدگــی
انتقــــادی
مناسبت ها
حکایــــات
زنانـه هـــا
دشمن شناسی
رمان آقای سلیمان!
همراه با کتاب
بازتاب سفرهای نهادی


اطلاع از بروز شدن

 



گزارش های خبری
گفت‌وگو با خبرگزاری فارس
بخش خبری شبکه یک
روایتی متفاوت از حضور خدا
باز هم خبرگزاری فارس
خدای مریم! کمکم کن
ارتش مهد ادب است
سوم شعبان. جهرم
خبرگزاری کتاب ایران
سوال جالب دختر دانشجو
رضا امیر خانی و آقای سلیمان
فعالیت قرآنی ارتش
خبرگزاری ایکنا
چاپ چهارم آقای سلیمان
برگزیدگان قلم زرین
گزارش: جهاد دانشگاهی
گزارش: سانجه مشهد و دادپی
مصاحبه: خبرگزاری ایسنا
مصاحبه: سبک زندگی دینی
گزارش: همایش جهاد دانشگاهی
مصاحبه: وظیفه طلاب
پیشنهاد یک بلاگر
شور حسینی ـ شهرزاد


زخمه بر دل.. ناله از جان



آزاده باشیم...

شنبه 89 آبان 1

سلام دوستان عزیز..

واقعا مایه‌ی تاسف است وقتی شرایط اجتماعی ما طوری شده است که وقتی می‌خواهی یک حقیقتی را بگویی اول باید کلی مقدمه چینی کنی که به خدا قسم این حرف‌ها از روی تعصب و هواداری نیست.. باید ده بار اعتراف کنی که من طرف‌دار فلانی یا مخالف آن یکی نیستم.. باید کلی توصیه کنی که بیایید کلان‌تر فکر کنیم و افق دیدمان را گسترش دهیم.. بیایید منافع ملی را دستخوش خوش‌آمدن‌ها و بدآمدن‌های مقطعی نکنیم.. بیایید به داشته‌هایمان ببالیم و از آنها برای به دست‌آوردن ناداشته‌هایمان استفاده کنیم نه اینکه داشته‌هایمان را به خاطر اینکه در اختیار ما نیست با دست خود نابود کنیم و..

هفته‌ی گذشته می‌خواستم از استقبال با شکوه مردم لبنان از رییس جمهوری بنویسم.. می‌خواستم بنویسم صرف نظر از اینکه رئیس جمهورمان کیست این استقبال، استقبال و تجلیل از تفکر انقلابی مردم ایران و ادای احترام به آرمان‌های امام بود.. می‌خواستم بنویسم این عظمت جمهوری اسلامی ایران را نشان می‌دهد و به دنیا می‌فهماند که ما تنها نیستیم.. می‌خواستم بنویسم به عنوان یک ایرانی با غیرت، نباید برایمان مهم باشد که مخالف آقای احمدی نژاد هستیم یا نیستیم.. مهم این است که جایگاه بین‌المللی کشور عزیزمان را به جشن بنشینیم.. می‌خواستم بنویسم حالا که چه که هی می‌گویید لبنانی‌ها برای آقای احمدی نژاد نیامده بودند؟ خب قبول که برای او نیامده بودند و برای ایران آمده بودند.. خب همین خوشحالی ندارد؟ و بر فرض هم که برای شخص وی آمده باشند آیا باز مایه‌ی خوشحالی نیست؟ شاید شما از قیافه‌ی احمدی نژاد خوشتان نیایید اما به هرحال او در حال حاضر، نماد دولت و ملت ایران است..

می‌خواستم از تعصبات کور بنویسم که معتقد است اگر دیگی برای من نمی‌جوشد بگذار سر سگ در آن بجوشد.. یادم نمی‌رود روز قدس داشتم با دوستی اخبار تلویزیون و تصاویر حضور ملیونی مردم روزه‌دار را در خیابان‌های شهرهای کشور می‌دیدیم.. وقتی خیابان‌های مملو از جمعیت تهران را نشان می‌داد گفت: اینها مردم بیچاره و پاپتی هستند که با پول و هدیه از شهرستان‌ها جمعشان کرده و به تهران آورده‌اند..
البته چون می‌دانست مردم روزه هستند از ساندیس و کیک سخنی نگفت..
وقتی دوربین‌ها سایر شهرستان‌ها را یکی یکی نشان دادند که انبوه جمعیتشان، چیزی کمتر از تراکم راه‌پیمایان تهرانی نبود پرسیدم اینها را از کجا آورده‌اند؟ حتما می‌گویید از تهران..

البته آن روز دوستمان جوابی نداشت و خودش فهمید که نباید چنین اظهار نظرهای گنجشک الممالکی را نقل کند.. اما شاید اگر امروز بود می‌گفت: از لبنان..
آخر شنیده‌ام که بعضی از همین بیخودی الممالک‌ها که از استقبال پرشور مردم لبنان از رییس جمهوری اسلامی ایران خشمگین شده بودند گفته‌اند: اینها ایرانی‌هایی بوده‌اند که با قطار و اتوبوس و هواپیما به لبنان اعزام شده‌اند..
امروز استقبال تاریخی مردم قم از رهبر معظم انقلاب چه حسی را در یک شیعه‌ی علاقمند به کشورش ایجاد می‌کند؟‌ سخنرانی بسیار راهبردی ایشان در جمع روحانیون حوزه که هم چشم انداز بود و هم هدف بود و هم ارائه‌ی برنامه و راه‌کارهای کارشناسانه.. واقعا مایه‌ی غرور نیست؟ انصافاً آیا ایشان امروز پرچمدار عزت شیعی در دنیا هستند یا نه؟ اگر بگوییم نیستند که قطعا کم لطفی کرده‌ایم و چشم به روی واقعیت‌ها بسته‌ایم.. و اگر بگوییم هستند که طبیعتا باید خوشحال باشیم هم از علاقه‌ی مردم به خودشان و هم از استقبال لبنانی‌ها از نماینده‌ی ایشان و نماینده‌ی جمهوری اسلامی ایران.. با این حال نمی‌خواهم رفتارهای متملقانه‌ی بعضی از افراد را تایید کنم و هاله‌ای از قداست به ایشان بدهم که بخواهم تا مقام عصمت همراهی‌شان کنم..

امروز دوستی داشت خاطره‌ای از یک هم‌وطن ارمنی که در دوران دفاع مقدس اسیر شده بود تعریف می‌کرد.. بعثی‌ها از او یعنی آقای سورن هاکوپیان می‌خواهند که به امام خمینی توهین کند اما او زیر بار نمی‌رود.. به او می‌گویند تو که مسیحی هستی و خمینی که رهبر تو نیست؛ پس چرا این کار را نمی‌کنی؟ و او بی‌درنگ می‌گوید: درست است مسیحی هستم اما او رئیس مملکت و رهبر کشور من است.. چگونه می‌توانم به او توهین کنم؟ 
یادتان می‌آید مک کین را؟ کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا که وقتی با اختلافی باریک‌تر از مو به ریاست جمهوری نرسید و رقیبش بوش با حمایت دادگاه رییس جمهوری شد؛ با اینکه به شدت نسبت به نتیجه اعتراض داشت در مصاحبه‌ای گفت: از امروز آقای بوش رییس جمهوری ماست و من آماده‌ام همه گونه همکاری را با وی داشته باشم..

این از آن مسیحی.. آن هم از آن آمریکایی.. آنورتر هم از علمای شیعه که در طول تاریخ چگونه از حکومت‌های شیعی حمایت کردند و با اینکه انتقادهای اساسی به روش‌ها و نوع کارهای حاکمان داشتند اما هدفی کلان‌تر و مصلحت ملی و منافع استراتیژیک باعث می‌شد که نه تنها حقایق را ببینند که حتی گاهی از خواسته‌های خود دست برمی‌داشتند و به حمایت از دولتی که شیعی و حتی اسلامی نبود و فقط عناصر شیعی آن را اداره می‌کردند می‌پرداختند.

ما باید تکلیف خودمان را با خودمان روشن کنیم برادر.. ببینیم از کدام دسته‌ایم و پیرو کدام فرقه.. یا نکند گمان می‌کنیم که ما از همه‌ی اینها بهترترتریم که دلمان می‌خواهد به هیچ اصلی پایبند نباشیم..
اینجاست که می‌فهمیم دین و گرایش سیاسی و مسلک فقهی و حزب‌گرایی و.. در آزادگی نقش ندارد.. می‌توان مسلمان بود و آزاده نبود.. و می‌توان آزاده بود و مسلمان نبود.. و چه زیبا گفت امام آزادگان که اگر دین ندارید و از معاد نمی‌هراسید دست کم در دنیایتان آزاده باشید.

پ ن: با تشکر از دوستانی که در طرح پیشنهادی روز جهانی قرآن همراهی و همکاری کردند.. لوگوهای کنار وبلاگمان را برمی‌داریم..