سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لوگوی سایت
http://labgazeh.persiangig
.com/image/13lab.jpg

نقل مطلب از این وبلاگ با ذکر منبع موجب سپاسگزاری است .
بازدید امروز: 107
بازدید دیروز: 24
بازدید کل: 1381732
دسته بندی نوشته ها شعر گونه ‏هایم
بـی‏ خیال بابـا
دیار عاشقی ها
دل نوشتـــه ‏ها
شعــرهای دیگران
خاطـــرات
پاسخ به سوالات
فرهنگی‏ اجتماعی
اعتقـادی‏ مذهبی
سیاست و مدیریت
قــرآن و زنـدگــی
انتقــــادی
مناسبت ها
حکایــــات
زنانـه هـــا
دشمن شناسی
رمان آقای سلیمان!
همراه با کتاب
بازتاب سفرهای نهادی


اطلاع از بروز شدن

 



گزارش های خبری
گفت‌وگو با خبرگزاری فارس
بخش خبری شبکه یک
روایتی متفاوت از حضور خدا
باز هم خبرگزاری فارس
خدای مریم! کمکم کن
ارتش مهد ادب است
سوم شعبان. جهرم
خبرگزاری کتاب ایران
سوال جالب دختر دانشجو
رضا امیر خانی و آقای سلیمان
فعالیت قرآنی ارتش
خبرگزاری ایکنا
چاپ چهارم آقای سلیمان
برگزیدگان قلم زرین
گزارش: جهاد دانشگاهی
گزارش: سانجه مشهد و دادپی
مصاحبه: خبرگزاری ایسنا
مصاحبه: سبک زندگی دینی
گزارش: همایش جهاد دانشگاهی
مصاحبه: وظیفه طلاب
پیشنهاد یک بلاگر
شور حسینی ـ شهرزاد


زخمه بر دل.. ناله از جان



چون پرده برافتد..

سه شنبه 88 دی 8

برای مسلمان‌های معتقد و بچه شیعه‏های دلسوخته می‌نویسم وگرنه با آنان که روز عاشورا آشوب می‌کنند و سنگ به نماز جماعت حسینی پرتاب می‌کنند و درست هنگام کشته شدن حسین علیه السلام، کف و سوت می‌زنند و هلهله می‌کنند کاری ندارم.. آنها که تکلیفشان روشن است.. هرچند در میان آنان هم کسانی هستند که احساسشان بر عقلشان غلبه دارد و اگر در محیطی دور از هیاهو و تاثیرات دیگران، کلاهشان را قاضی کنند می‌بینند که به بی‌راهه رفته‌اند..
برای کسانی می‌نویسم که آخرتشان را بیش از دنیایشان دوست دارند و حاضر نیستند دینشان را برای دنیای دیگران یا حتی دنیای خودشان بفروشند.. برای آنان که معتقدند روز قیامت برای اعمال و گفتارشان نیاز به حجت شرعی و دفاع قابل قبول دارند.. برای بچه مسلمان‏هایی می‏نویسم که به همه این حرف‏ها اعتقاد دارند، اما به خاطر علاقه به کشورشان و به خاطر اینکه ته دلشان دلخوری‌هایی دارند و نگرانی‌هایی.. انتقادهایی دارند و گلایه‌هایی.. گاهی از کوره درمی‏روند و اختلافات دوستانه و حتی دعواهای خانوادگی را با دشمنی و مخالفت قاطی می‏کنند..

علی علیه السلام انسان‌ها را سه دسته می‌داند:
1- عالم ربانی: یعنی عالمی که به مبانی دینی، حقایق امور، احکام الهی و تکالیف اجتماعی آشناست؛ قدرت تشخیص حق از باطل را دارد و برای شناخت سره از ناسره دارای ملاک و معیاری مشخص و ضابطه‏مند است. همین مسایل باعث می‏شود که رفتار و گفتارش بر مبنای حجت الهی و ملاک‌های شرعی استوار باشد.
2- متعلم علی سبیل نجات: یعنی کسی که برای شناخت حق از باطل، دنبال علم و آگاهی و قدرت تشخیص است؛ کسی که برای نجات از فتنه‏ها و نرفتن به راه باطل، دنبال افزایش آگاهی‌های دینی و وجدانی است و بی‌گدار، یعنی نفهمیده و نسنجیده، از روی احساسات و شنیده‌ها و حدسیات به آب نمی‌زند. به عبارت دیگر تا علم قابل اطمینان یا همان حجت شرعی نیافته به تایید یا تکذیب کسی یا چیزی نمی‌پردازد.
3- همج رعاء: یعنی حزب بادی‌هایی که از علم و دانش بهره‏ای ندارند.. بر اساس شایعه‌ها و موج‌ها به این سو و آن سو در حرکت‌اند، دنبال هر فریاد و صدای به ظاهر جذابی راه می‌افتند.. با کوچک‌ترین احساسات مثبت یا منفی مسیر عوض می‌کنند.. برای حرکت‌ها و حرف‌هایشان هیچ تکیه‌گاه محکم و قابل اعتمادی ندارند.. حدس و گمان و حب و بغض‌های ظاهری و بی دلیل، ملاک و معیار اصلی تصمیم‌گیری و حرکت آنان است.. گاهی روی نقطه‏ی صفر ایستاده‏اند و گاهی فراتر از نقطه‏ی صد.. 

مراقب باشیم از دسته‌ی سوم نباشیم که معمولا این گروه، مرکب خوبی برای سواری گرفتن دشمنان و بیگانگان و فتنه‌گران هستند.. کاش دوستانی که خیال می‌کنند خیلی می‌فهمند کمی قرآن می‌خواندند تا ملاک حق و باطل را بفهمند.. کاش کمی مبانی دینی را یاد می‌گرفتند تا دیدگاه اسلام را نسبت به مسایل بهتر می‏فهمیدند.. کاش احساسات و درک ظاهری از امور را کنار می‌گذاشتند و باور می‌کردند که فردای قیامت، هر اظهار نظر یا اقدامی که بدون حجت شرعی باشد مورد بازخواست و محاسبه قرار می‌گیرد.. کاش از خداوند متعال که شاهد و ناظر ظاهر و باطن ماست بیشتر می‏ترسیدیم..
از اصول دینی و اعتقادات اسلامی که بگذریم می‌دانیم که امنیت، نعمتی نیست که به این راحتی به دست بیاید.. کاش به عنوان یک ایرانی، قدر امنیت کشور را بدانیم و با تکیه بر شایعه‌ها و اظهار نظرهایی که تنها به سود دشمنان است زمینه را برای سلب امنیت مردم فراهم نکنیم.. کاش بدانیم که چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من..

متن حدیث: الناس ثلاثه.‌ فعالم ربانی؛ و متعلم علی سبیل نجاة؛ و همج رعاء اتباع کل ناعق، یمیلون مع کل ریح، لم یستضیئوا بنور العلم و لم یلجئوا الی رکن وثیق (نهج البلاغه، حکمت 147)