سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لوگوی سایت
http://labgazeh.persiangig
.com/image/13lab.jpg

نقل مطلب از این وبلاگ با ذکر منبع موجب سپاسگزاری است .
بازدید امروز: 91
بازدید دیروز: 269
بازدید کل: 1382712
دسته بندی نوشته ها شعر گونه ‏هایم
بـی‏ خیال بابـا
دیار عاشقی ها
دل نوشتـــه ‏ها
شعــرهای دیگران
خاطـــرات
پاسخ به سوالات
فرهنگی‏ اجتماعی
اعتقـادی‏ مذهبی
سیاست و مدیریت
قــرآن و زنـدگــی
انتقــــادی
مناسبت ها
حکایــــات
زنانـه هـــا
دشمن شناسی
رمان آقای سلیمان!
همراه با کتاب
بازتاب سفرهای نهادی


اطلاع از بروز شدن

 



گزارش های خبری
گفت‌وگو با خبرگزاری فارس
بخش خبری شبکه یک
روایتی متفاوت از حضور خدا
باز هم خبرگزاری فارس
خدای مریم! کمکم کن
ارتش مهد ادب است
سوم شعبان. جهرم
خبرگزاری کتاب ایران
سوال جالب دختر دانشجو
رضا امیر خانی و آقای سلیمان
فعالیت قرآنی ارتش
خبرگزاری ایکنا
چاپ چهارم آقای سلیمان
برگزیدگان قلم زرین
گزارش: جهاد دانشگاهی
گزارش: سانجه مشهد و دادپی
مصاحبه: خبرگزاری ایسنا
مصاحبه: سبک زندگی دینی
گزارش: همایش جهاد دانشگاهی
مصاحبه: وظیفه طلاب
پیشنهاد یک بلاگر
شور حسینی ـ شهرزاد


زخمه بر دل.. ناله از جان



شب عاشورا

سه شنبه 85 بهمن 10

شب عاشورا جای گشتن تو وبلاگ ها نیست و همینطور وقت نوشتن ... اما باور کنید دلم از دست بعضی از این هیئت ها گرفته... از برنامه هاشان از مراسمشان از مزاحمت هاشان و ...
من پارسال یک مطلب در باره ی عزاداری های امروزی نوشتم که در نوشته های گذشته (همین سمت چپ ) می توانید لینکش را ببینید... دیگر قصد تکرار ندارم
امشب ساعت 10:10 از شهید قدوسی وارد سبلان و با ترافیک عجیبی روبرو شدیم .. ترافیک ناشی از جضور دستجات عزاداری که بی تفاوت عرض خیابان را گرفته بودند و بدون اینکه حرکت کنند و بدون اینکه به ترافیک و مشکلات مردم توجه کنند کار خودشان را می کردند...
مسیری که می توان در شرایط عادی ده دقیقه ای آن را پیمود با اجازه ی شما دو ساعت طول کشید .. چون وقتی از سبلان وارد تهران نو شدیم ساعت دقیقا 12:07 بود
بعضی از دسته ها علمی که می کشیدند تمام عرض خیابان را گرفته بود طوری که هر ماشینی که می خواست از کنارش رد شود باید علم را می چرخاندند تا عبور میسر بشود. آنوقت چند نفر عزادار داشت ؟ حد اکثر صد نفر
یک دسته ی دیگر که مداحش گاهی عربی می خواند... آن هم چه عربی غلط و غلوطی .. یکی نبود بگوید خب برای چه.. ؟ این ها را که نه خودت می فهمی و نه مردم .. برای چه می خوانی؟
یک دسته ی دیگر که فقط با موزیک زنجیر می زدند و حتما حال می کردند...
مداح دسته ی دیگری که از زبان امام خطاب به برادرش عباس می گفت: ای میرو سالار من .. ای پشت و پناهم آقا تنها نگذارم آقا و ...
دسته های دیگری هم که هر کدام با سی چهل نفر تمام عرض خیابان را گرفته بودند .. آن هم نه با حرکتی عادی و معمولی .. که یا ایستاده بودند و یا آنقدر به کندی را می رفتند که ماشین ها خاموش کرده بودند..

یکی نیست به ارباب این هیئت ها و سردمداران این دستجات بگوید اگر برای امام حسین انجام می دهید باور کنید که آن حضرت راضی نیست و اگر دلیل دیگری دارد ... نمی دانم

آیا فکر نمی کنید که در ترافیک پشت سرتان بیماری .. گرفتاری ... زن بارداری و ... باشد؟