سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لوگوی سایت
http://labgazeh.persiangig
.com/image/13lab.jpg

نقل مطلب از این وبلاگ با ذکر منبع موجب سپاسگزاری است .
بازدید امروز: 63
بازدید دیروز: 264
بازدید کل: 1381952
دسته بندی نوشته ها شعر گونه ‏هایم
بـی‏ خیال بابـا
دیار عاشقی ها
دل نوشتـــه ‏ها
شعــرهای دیگران
خاطـــرات
پاسخ به سوالات
فرهنگی‏ اجتماعی
اعتقـادی‏ مذهبی
سیاست و مدیریت
قــرآن و زنـدگــی
انتقــــادی
مناسبت ها
حکایــــات
زنانـه هـــا
دشمن شناسی
رمان آقای سلیمان!
همراه با کتاب
بازتاب سفرهای نهادی


اطلاع از بروز شدن

 



گزارش های خبری
گفت‌وگو با خبرگزاری فارس
بخش خبری شبکه یک
روایتی متفاوت از حضور خدا
باز هم خبرگزاری فارس
خدای مریم! کمکم کن
ارتش مهد ادب است
سوم شعبان. جهرم
خبرگزاری کتاب ایران
سوال جالب دختر دانشجو
رضا امیر خانی و آقای سلیمان
فعالیت قرآنی ارتش
خبرگزاری ایکنا
چاپ چهارم آقای سلیمان
برگزیدگان قلم زرین
گزارش: جهاد دانشگاهی
گزارش: سانجه مشهد و دادپی
مصاحبه: خبرگزاری ایسنا
مصاحبه: سبک زندگی دینی
گزارش: همایش جهاد دانشگاهی
مصاحبه: وظیفه طلاب
پیشنهاد یک بلاگر
شور حسینی ـ شهرزاد


زخمه بر دل.. ناله از جان



قرن و زندگی-2

سه شنبه 88 خرداد 12

خلاصه‌ای از مباحث اینجانب در جلسه‌‌ی هم‌اندیشی جوانان در تاریخ 9 خرداد 1388 با مروری بر آیه‌ی بسمه‌الله‌الرحمن‌الرحیم:

آیا یک عمل حرام می‌تواند با نام خدا آغاز شود و اگر چنین شد آیا می‌تواند بقاء و ماندگاری داشته باشد ؟

از نظر امکان وقوعی می‌توان بسم‌الله گفت و کار شر انجام داد؛ ولی نهایتا آن بسم‌الله که نور است و آن عمل شر که ظلم است، هرگز با هم ارتباطی پیدا نمی کنند. زیرا کار خلاف و گناه، قطعا نمی‌تواند ختم به خیر شود و آغاز کار خلاف، با نام خدا باعث بخشیده شدن گناه آن کار نمی‌شود. بنابراین نباید بسم‌الله را جدای از عمل فرض کرد زیرا بسم‌الله به عمل ماهیت می‌بخشد و جزئی از عمل به حساب می‌آید و نمی‌تواند مبرر و توجیه‌گر مشروعیت کار گناه باشد. بنابراین بسم‌الله اگر به نیت کار غیر شرعی و برای کاری ناروا گفته شود، اصولا منعقد نمی‌شود. به عبارت دیگر بسم‌الله باعث ماندگاری عمل می‌شود اما از آنجا که کار گناه، به یقین، جنبه‌ی ماندگاری ندارد هیچوقت بسم‌الله نمی تواند در آن موثر باشد و گفتنش با نگفتنش فرقی ندارد.

 

الحمد الله رب العالمین

ستایش (حمد) از آن خداوندی است که پروردگار جهانیان است. چرا در اینجا لفظ عالمین به‌کار رفته است و چرا رب العالم گفته نشده؟ با وجودی که کلمه ی عالم، خود یک مجموعه است و در اینجا اسم جمع، دوباره جمع بسته شده است!

عالمین می‌تواند شامل عالم بشریت، عالم ستارگان، عالم فرشتگان، عالم جمادات و حتی عالم موجودات ناشناخته‌ی ما باشد. خداوند پروردگار همه‌ی این عالم‌ها و عالم چیزهائی است که ممکن است انسانها هنوز به کشف و درک آنها نرسیده باشند.

 

در حقیقت، تمام حمد برای خداوند است نه اینکه حمد مخصوص خداوند باشد. الف ولامی که در الحمد به کار رفته است نشانه‌ی استغراق است؛ یعنی تمام حمد و ستایش برای خداوند است. بدین معنی که اگر شما در رفتار و تعامل های روزمره هم از یکدیگر حمد و ستایش و سپاس به‌عمل آورید، این تمام حمد و سپاس نیست و بخشی از چیزی است که همه‌ی آن متعلق به خداوند است. روایتی از امام باقر علیه‌السلام هست که می‌فرماید: شما هرکسی را که ستایش کنید خداوند در آن ستایش داخل است.

 

الرحمن الرحیم

آیه‌ی سوم از سوره‌ی حمد است. این دو صفت خداوند، پس از آیه‌ی بسم‌الله برای بار دوم اینجا تکرار می گردد. دلیل این تکرار، شاید این نکته باشد که اصل در رفتار خداوند با مخلوقاتش، رفتار بر مبنای رحمت است. یعنی خداوند همیشه بر اساس رحمت و مهربانی با مخلوقات خود رفتار می‌کند و این نشانه‌ی خداوندی اوست. اما اگر یکی را عذاب می‌کند یا گاهی خشم می‌گیرد بر اساس رفتار بندگان و به‌خاطر دلیل خاصی است که منشأش بنده است وگرنه خداوند جز از روی رحمت و مهربانی به بندگانش نمی نگرد.  

پس این تکرار، به بشر می آموزد که چون خلیفه و جانشین خدا بر روی زمین است باید در رفتار با دیگران با رحمت رفتار کند و خصلت رحیمیت را در وجودش تقویت نماید. درست است که صفت های الهی متبلور در بشر هرگز نمی تواند به حد و اندازه‌ی صفات الهی باشد اما می‌تواند رنگ و سایه‌ای از آن صفات باشد. صبغه الله و من احسن من الله صبغه..