اطلاع از بروز شدن
دوشنبه 88 خرداد 11
امروز در کارگاه نقد شعرمان به علی تاجیک گیر دادم که فلان کلمه را باید اینطور تلفظ کنی.. او هم اولش گوش میداد و درست ادا میکرد؛ ولی همینکه گرم صحبت میشد و یادش میرفت دوباره مثل اولش حرف میزد.. بعد خودش خندید و گفت: سالها پیش برادرم در ورامین زندگی میکرد و یکی دوتا گاو هم داشت. ما گاهی که برای دیدن او میرفتیم در جواب فرزند کوچکم که میپرسید کجا میرویم ـ چون بچهها به حیوانات علاقه دارند ـ میگفتم: میرویم پیش گاو عمو حسن..
بعد از مدتی دیدیم پسرم، خود حسن را گاو عمو حسن میشناسد.. هرکار کردیم تا ذهنش را درست کنیم و به او بفهمانیم که این عمو حسن است نه گاو عمو حسن.. هرکار کردیم تا بفهمد که گاو عمو حسن موجود دیگری است و این بابا خود عمو حسن است نمیشد که نمیشد.. یک شب برادرم با یک جعبه شوکولات به خانهمان آمد و گفت: امشب آمدهام با زوراین شوکولاتها خودم را به این بچه بشناسانم و اسمم را درست کنم.. آنشب او یکییکی شوکولات ها را درمیآورد و به پسرم میگفت: بگو عمو حسن تا یک شوکولات بهت بدهم.. بگو من عمو حسن هستم تا یکی دیگر بدهم.. خلاصه این عمو و برادرزاده تا آخر شب همهی شوکولاتها را تمام کردند..
آخر شب، موقع خداحافظی برادرم، پسرم دوید و خودش را دم در رساند و خطاب به عمو حسنش گفت: خدا حافظ گاو عمو حسن..
ماجرای شیرین تاجیک تمام شد.. پس از حدود نیم ساعت نذیر صفایی شعری خواند که در آن از کلمهی «طویل» استفاده کرده بود.. علی تاجیک که آدم بسیار شوخ طبعی است با طنز گفت: اگر میگفتی طویله بهتر نبود..؟ ناگهان فریدون شمس گفت: ایشان هنوز دارد برای گاو عمو حسن دنبال طویله میگردد…
پ ن: بیخود ما را متهم نکنید زیرا این یک واقعهی اتفاقیه یا یک اتفاق واقعیه بود و هیچ ربطی به عالم سیاست و فضای پرشور!!! انتخاباتی ندارد.. لطفا چنین برداشت نکنید که من میخواستم بگویم بعضی از کاندیداها و طرفدارانشان، فقط حرف خودشان را میزنند و به هیچکس هم کاری ندارند. من کی گفتهام که انگار از نظر آنان، همه گاو عمو حسن هستند.. موجودات مهربان و بیآزاری که هم ناراحت نمیشوند و هم به آنها که گاوشان میدانند شوکولات میدهند.