سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لوگوی سایت
http://labgazeh.persiangig
.com/image/13lab.jpg

نقل مطلب از این وبلاگ با ذکر منبع موجب سپاسگزاری است .
بازدید امروز: 35
بازدید دیروز: 65
بازدید کل: 1382387
دسته بندی نوشته ها شعر گونه ‏هایم
بـی‏ خیال بابـا
دیار عاشقی ها
دل نوشتـــه ‏ها
شعــرهای دیگران
خاطـــرات
پاسخ به سوالات
فرهنگی‏ اجتماعی
اعتقـادی‏ مذهبی
سیاست و مدیریت
قــرآن و زنـدگــی
انتقــــادی
مناسبت ها
حکایــــات
زنانـه هـــا
دشمن شناسی
رمان آقای سلیمان!
همراه با کتاب
بازتاب سفرهای نهادی


اطلاع از بروز شدن

 



گزارش های خبری
گفت‌وگو با خبرگزاری فارس
بخش خبری شبکه یک
روایتی متفاوت از حضور خدا
باز هم خبرگزاری فارس
خدای مریم! کمکم کن
ارتش مهد ادب است
سوم شعبان. جهرم
خبرگزاری کتاب ایران
سوال جالب دختر دانشجو
رضا امیر خانی و آقای سلیمان
فعالیت قرآنی ارتش
خبرگزاری ایکنا
چاپ چهارم آقای سلیمان
برگزیدگان قلم زرین
گزارش: جهاد دانشگاهی
گزارش: سانجه مشهد و دادپی
مصاحبه: خبرگزاری ایسنا
مصاحبه: سبک زندگی دینی
گزارش: همایش جهاد دانشگاهی
مصاحبه: وظیفه طلاب
پیشنهاد یک بلاگر
شور حسینی ـ شهرزاد


زخمه بر دل.. ناله از جان



1-  داشتم کتاب اصول اخلاقیات نوشته‏ی جان.سی.مکسول (John.c.maxwell) را می‌خواندم. به نکات ظریفی اشاره کرده بود که می‌توان آنها را در روزمره‌های زندگی دید. البته در آموزه‌های دینی ما خیلی بهتر از این‌ها وجود دارد اما اشاره‌های صریح و قابل لمس نویسنده به رفتارهای ما، شیرینی خاصی به قلمش می‌دهد.
او می‌نویسد: خیلی‌ها معتقدند که پرداختن به بحث اخلاق، فرصت‌های مناسب و توانایی آنها برای رسیدن به موفقیت را محدود می‌کند... واقعیت این است که در دنیای پر رقابت ما، اخلاقیات تنها موضوعی است که بعد از همه‌ی چیزهای دیگر در نظر گرفته می‌شود... با این حساب هرکس می‌تواند هر معیاری را برای خودش در نظر بگیرد.. از این بدتر گرایش طبیعی مردم است که به خودشان سخت نگیرند و خود را با توجه به نیت خیرشان ارزیابی کنند؛ اما برای دیگران معیارهای سخت‌گیرانه‌تری در نظر بگیرند و آنها را براساس بدترین اعمال و رفتارشان قضاوت کنند... زمانی تصمیمات ما مبتنی بر اخلاق بود؛ حالا اخلاقیات مبتنی بر تصمیمات ماست. اگر برای ما خوب است پس چیز خوبی است... 

2- از نظر همه‌ی نامزدان انتخاباتی، استفاده از بیت‌المال و امکانات عمومی، کار بسیار زشت، غیرشرعی، غیراخلاقی و غیر قانونی است اما تنها برای دیگران..  برای من که حضورم در پست مورد نظر، حتما خواست خدا و پیامبر و امام زمان است و بر اساس تکلیف شرعی!!! به میدان آمده باشم دیگر کار بدی به حساب نمی‌آید.. من برای تقویت اسلام و کشور به صحنه آمده‌ام و بیت‌المال هم برای تقویت اسلام و توسعه‌ی کشور است، پس نه تنها می‌توانم استفاده کنم که واجب است برای پیروزی من، همه‌ی این امکانات و تمام دارایی‌های در اختیار بسیج شوند... چه اشکالی دارد که تمام منابع انسانی و مالی در اختیارم را برای موفقیت خودم به کار بگیرم؟  من هدفم خدمت به کشور است و مصلحت‌هایی را در نظر دارم که دیگر کاندیداها از آن بی‌بهره‌اند... چه اشکالی دارد که وقت اداری را به امور انتخاباتی صرف کنم و کارهایی که در قبال آن تعهد دارم و حقوق می‌گیرم را رها کنم؟ آیا اینها در برابر امر خطیر انتخابات!! و اهمیت انتخاب شدن من نزد رسول الله !! چیز ارزشمندی است که دیگران به‏آن گیر می‌دهند؟ 

3- قل هل ننبئکم بالاخسرین اعمالا الذین ضل سعیهم فی الحیاة الدنیا و هم یحسبون انهم یحسنون صنعا (سوره‏ی عنکبوت، آیه 103 و 104) یعنی: بگو آیا شما را از زیان‌کارترین مردم آگاه کنیم؟ آنان که تلاششان در دنیا به بیراهه می‌رود ولی خودشان می‌پندارند که کار نیک انجام می‌دهند..

4- تا کی خودخواهی‌های در سنگر خدمت کمین کرده..؟ تا کجا ظاهرهای سلمانی و واقع‌های عمروعاصی..؟ تا کی ادعاهای ابوذری و رفتارها عثمانی..؟ تا کی مصادره به مطلوب کردن همه‌ی اصول و قواعد اخلاقی..؟  تا کی اعمال قانون تنها برای دیگران..؟ چرا این‌همه بداخلاقی‌های انتخاباتی.. تا کی پیروزی بر رقیب به قیمت تهمت، افترا و تمسخر..؟ و من متنفرمممممممم...

5- خدایا! هرگز نمی‌خواهم در هیچ سمتی و برای هیچ خدمتی!!! کاندیدا شوم.. کمکم کن نفسم را حریف باشم..