اطلاع از بروز شدن
پنج شنبه 88 خرداد 7
سورهِی حمد
این سوره اولین سورهی قرآن است که به «فاتحه الکتاب یعنی آغاز کتاب» یا «ام الکتاب» نامیده شده است. «ام» به معنای اساس و ریشه است و از این باب، سورهی فاتحه به منزلهی اساس قرآن است. پیامبر فرمود: الحمد ام القرآن..
در روایتی هست که پیامبر به جابر فرمود: این سوره بهترین سوره قرآن و دوای هر دردی جز مرگ است.
در روایت دیگری هست که اگر این سوره را هفتاد بار بر مردهای خواندید و دیدید که زنده شد تعجب نکنید.
سورهی حمد تنها سورهای است که بر هر مسلمانی واجب است در طول روز حداقل ده بار آنرا قرائت کند. شاید دلیل این لزوم تکرار این باشد که سورهی حمد محتوای عجیبی دارد و انسان باید همواره این محتوی را در نظر داشته باشد. انسان در همین چند آیهی کوتاه، خدا را حمد و ستایش میکند و لذت مناجات با او را میچشد و ضمن اعتراف به مبدأ(خداشناسی) و معاد(قیامت باوری) از پروردگارش میخواهد کمکش کند تا رستگاری را بهدست آورد.
بسم الله الرحمن الرحیم
این آیه یکی از مهمترین آیات قرآن است که هم خود قرآن با آن آغاز میشود و هم تمام سورههای قرآن به جز سورهی توبه با آن شروع میشود. 114 بار در قرآن کریم آمده است و قطعاً تنها آیهای است که اینقدر تکرار شده است.
حالا چرا باید همه کار را با نام خدا آغاز کنیم؟ معمولا در میان اقوام و ملتها با تمام تفاوتهای دینی و فرهنگی، رسم است که کارشان را با نام فردی بزرگ یا چیزی مقدس که بدان باور دارند آغاز می کنند. جوامع دینی که جای خود دارد حتی جوامع بیدین و لائیک نیز مثلا برای آغاز سخنرانی به نام کسی آغاز می کنند که برایشان ارزش دارد. مثلا کمونیستهای خودمان که خدا را باور نداشتند اول سخنرانی یا نوشتههایشان مینوشتند: بهنام خلق قهرمان ایران..
بسم الله الرحمن الرحیم دو نوع اثر دارد:
1- اثر شعاری و نمادین: یعنی به عنوان یک نماد، پرچم، لوگو و علامت است که مبین مسلمان بودن هرکسی است که زیر این پرچم قرار بگیرد. بالاخره هر محصول با ارزشی یک لوگو(LOGO) دارد، هر کمپانی معتبری یک براند(BRAND) دارد، هر ملتی یک پرچمی دارد، هر فرهنگی یک نماد دارد و هر گروهی که با هم اشتراک مادی و معنوی دارند یک آرم یا نشانی دارند.. «بسم الله الرحمن الرحیم» هم نشان مسلمانان است و خط فاصل بین اسلام و کفر، مرز بین اسلام و شرک یا اسلام و غیر اسلام را روشن میکند.
2- اثر شعوری و معنوی: پیامبر اکرم فرمود: "هرکار مهمی که با نام خدا آغاز نشود، ناقص و ناپایدار است." این گفته نشان میدهد که تاثیر عمل و ماندگاری آن، بسته به ارتباطی است که با خدا دارد. به چند نمونه دقت کنید:
- خداوند در اولین آیهی وحی، به پیامبرش دستور میدهد که امر خطیر رسالت را با نام او آغاز کند. اقرأ بسم ربک الذی خلق..
- نوح، سوار شدن به کشتی و حرکت آن را با نام خدا آغاز میکند که بسم الله مجریها و مرسیها..
- سلیمان در نامهی دعوت به خدا که برای بلقیس مینویسد با بسم الله آغاز می کند که انه من سلیمان و انه بسم الله الرحمن الرحیم..
- تمام سورههای قرآن به غیر از سورهی توبه با بسم الله شروع میشود. سورهی توبه هم دلیلی دارد که چون بیان خشم و نارضایتی خداوند از مشرکین است با آیهای که نماد مهربانی خداست آغاز نمی شود.. بعدا در این باره بیشتر صحبت میکنیم..
- اینکه به ما دستور داده شده که ذبیحهها و قربانیهایی که با نام خداوند ذبح نشدهاند را حرام بدانیم، نیز دلیلی آشکار بر همین مطلب است که ذکر بسم الله اثر معنوی و ملکوتی خودش را دارد. وگرنه بهحسب ظاهر، گوشت گوسفندی که با نام خدا و توسط فردی مسلمان ذبح شده باشد با گوشت گوسفندی که بدون این شرایط ذبح شده باشد چه فرقی میکند؟ البته ما معتقدیم از نظر ملکوتی و آنها که چشم واقع بین دارند و اسرار عالم را میبینند قطعا فرق دارد و تفاوتهایش را که چشمان ما نمیبیند میبینند. اما از نظر ظاهری و فلسفهی حکمی هم اسراری دارد که یکی از آنها این است که حتی خوراک طبیعی و ضروری بشر هم باید جهت دار باشد و او را در راستای تقویت دینش کمک کند. کسی که گوشت گوسفند بدون بسم الله را نمیخورد حتما مال حرام نمیخورد و غصب نمیکند و دزدی نمیکند و...
بنابراین بسم الله الرحمن الرحیم:
- نشانگر رنگ و بوی خدایی و جهت گیری توحیدی ما در همهی کارهایمان است.
- موجب بقاء و دوام کارها و رمز بیمه شدن آنهاست.
- رمز عشق به خدا و توکل به اوست.
- رمز خروج از مرز تکبر و اظهار فروتنی و نیاز به درگاه اوست.
- اولین گام در راه بندگی خداوند و رمز عدم فراموشی اوست.
- بیان انگیزه و هدف است؛ یعنی خداوند هدف ماست نه مردم و دیگر قدرتها.
الله
الله جامعترین نام خداست که تمام صفات خداوند را که در مباحث توحید بدان اشاره داشتیم در برمیگیرد. هرچند در مباحث توحید اشاره کردیم که ذات خدا با تمام صفاتش یکی است و نمیتوان بین آنها تفکیکی قایل شد اما به هرحال هریک از صفات خدا مبین نوعی از تواناییها و افعال اوست. مثلا رازق، عالم، قادر، سمیع، بصیر، منان، حنان و... در دعای جوشن کبیر هزار اسم برای خداوند ذکر شده است.
چرا میگوییم بسم الله و نمیگوییم بسم الخالق؟ یا بسم الرازق؟
شما اگر بگویید خدای قادر، جنبهی قدرت را بیشتر مد نظر قرار دادهاید و همینطور است اگر بگویید سمیع و ... اما الله جامع تمام این صفات است هم صفات جلال و هم صفات جمال و همینطور صفات ثبوتیه او را.. و البته تمام صفات سلبیه را نیز از او دور دانستهاید.. در این باره به تفصیل در مباحث توحید گفتگو کردهایم.
بنابراین اگر بگوییم بسم الرازق یا خالق یا سمیع، اشکالی ندارد اما خیلیها میتوانند سمیع باشند، رازق باشند، و حتی خالق(ولو محدود) باشند؛ درست است که هیچکدام از این ویژگیها را مثل خداوند ندارند اما چیزی از آن را بالاخره میتوانند داشته باشند. اما وقتی میگویید بسم الله یعنی دارید خدایی را صدا میزنید که همهی این ویژگیها را با هم و در حد و اندازهی اعلای آن داراست.
الرحمن الرحیم
این دو واژه از نظر لغوی چندان تفاوت روشن و آشکاری با هم ندارند و هر دو نشان از رحمت و عطوفت الهی دارند. اما از نظر کاربردی و نوع استفادهی قرآنی میتوان گفت که استفاده از رحمان برای بیان رحمت عام خداوند است که شامل همه چیز میشود حتی دشمن، کافر، بدکار و فاسق و .. اما رحیم تنها به رحمت الهی اشاره دارد که شامل دوستان خدا و نیکوکاران و مومنان میشود. یعنی رحمانیت پروردگار است که اجازه میدهد کافران نیز از نعمتهای او در دنیا بهره ببرند و بر اساس عدالت نتیجهی کارهای خوبی که میکنند ببرند.
در روایتی هست که موسی به خدا عرض کرد: با اینکه فرعون وظیفهی بندگی را رها کرده و سر از طاعت تو باز زده است باز هم به او روزی میدهی و غرق نعمتش کردهای و باز هم به او روزی میدهی؟ راه روزیاش را قطع کن تا اینقدر بندگانت را از راه بهدر نکند. خداوند فرمود:اگر فرعون وظیفهی بندگی را رها کرده، من که نمیتوانم وظیفهی خدایی را ترک گویم.
چرا در بسم الله فقط روی این دو صفت الهی تکیه شده است؟
اساس کار خداوند در ارتباط با مخلوقاتش بر رحمت است. خشم و غضب خدا دلیلی دارد که خود مخلوق موجبات آن را فراهم میکند در حالی که رحمت همیشه جاری و ساری است و بدون اینکه بنده حتی بداند دارد به صورت مدام از آن استفاده میکند و بهره ی کافی میگیرد.
در قرآن می فرماید: و رحمتی وسعت کل شی؛ یعنی رحمت من شامل همه چیز شده است.
در دعا میخوانیم: یا من سبقت رحمته غضبه؛ یعنی ای کسی که رحمتش بر خشمش سبقت گرفته است.
این دست نمونهها که کم هم نیستند نشان میدهند که رحمت الهی پایهی اولیهی نگاه و ارتباط خداوند با همهی مخلوقاتش هست. بنابراین جا دارد که بندهی او در پرچم و نشان بندگیاش از همین ویژگی استفاده کند و بر لطف و رحمت خدا تکیه داشته باشد تا همیشه شامل حالش بماند.