اطلاع از بروز شدن
سه شنبه 86 اسفند 21
مدتی هست که غزلی ننوشته ام ...
اول حلول ماه ربیع المولود را به همه ی شما عزیزان همیشه همراه تبریک عرض می کنم
و حالا یک غزل تازه که هنوز گرد فراموشی بر آن ننشسته است..
تقدیم می کنم به تو این التهاب را
این جمله های معترض بی جواب را
باور کنید داغ ترم از دل کویر
از باد برده ام ـ به خداـ طعم آب را
حالا تو و ادامه ی دلواپسی من
حالا ورق بزن همه ی این کتاب را
تا بنگری چطور دلم شور می زند
تا بنگری نتیجه ی یک انتخاب را
بگذار اعتراف کنم صادقانه تر
تردبدهای مبهم پر پیچ و تاب را
حتی هجوم وحشی این واژه ها .. نشد
حتی غزل نمی برد این اضطراب را