اطلاع از بروز شدن
پنج شنبه 86 خرداد 10
سلام دوستان ... سلام سرکار خانم مریم
شما و دوست دیگری به نام فریده -- که آدرس وبلاگش را ننوشته بود -- خواسته بودید که در مورد آدم و حوا بیشتر بنویسم و پاسخ این سؤال که آیا واقعاْ شیطان حریف آدم نشد و برای وسوسه ی او ، اول حوا را فریفت و سپس از طریق حوا و به وسیله ی او ، آدم را فریب داد؟
زن ، باعث انحراف مرد ؟
همان طور که در کامنت همان پست مربوطه نوشته بودم این مطلب هر چند در بعضی از کتاب ها و ادبیات دینی ( ادیان مختلف ) آمده است اما یک مطلب خرافی و غیر قابل قبول است که شیطان نمی تواند مستقیماً در مرد نفوذ کند و لذا از طریق زن ، او را می فریبد.
دلیل عقب ماندگی زنان در تاریخ
به نظر می رسد که همین باور است که باعث شده زنان از دیرباز و قرن های طولانی ، در گوشه ی عزلت زندانی باشد و از انواع حقوق شخصی و اجتماعی خویش محروم بماند. جالب تر این که بسیاری از زنان، خود نیز تا امروز بر بر این اعتقاد هستند و به خاطر همین اعتقاد ُ جرأت ابراز وجود ندارند و نه تنها جرأت چنین کاری ندارند که اصلا خود را شایسته ی ابراز عقیده نمی بینند، چون خود و هم جنسان خود را شیطان کوچک می شمارند و موجب تباهی و فساد جوامع بشری.
آری ... بر اساس همین آموزه هاست که علاوه بر مردان ، گاهی خود زنان نیز بر این باورند که زن از اصل عنصر گناه است و هیچ گناهی صورت نمی گیرد مگر آنکه پای زنی در میان است. یعنی حتی قتل، دزدی، جنگ و انواع بزه های اجتماعی که توسط مردان صورت می گیرد ، نیز ریشه در وسوسه ها ی یک زن یا به خاطر تصاحب او دارد.
آیا واقعا زن عنصر گناه است؟
اجازه بدهید اینجا به نقل عین عبارات متفکر و اسلام شناس واقعی یعنی استاد شهید مرتضی مطهری از کتاب " نظام حقوق زن در اسلام " بپردازم. وی می نویسد:
... می گویند : شیطان مستقیما در وجود مرد راه نمی یابد و فقط از طریق زن است که مردان را می فریبد. شیطان زن را می فریبد و زن مرد را. می گویند: آدم اول که فریب شیطان را خورد و از بهشت سعادت بیرون رانده شد، از طریق زن بود. شیطان حوا را فریفت و حوا آدم را ..
دیدگاه قرآن و اسلام
او سپس به نقد این نظریه می پردازد و می نویسد:
قرآن داستان بهشت آدم را مطرح کرده ولی هرگز نگفته که شیطان یا مار، حوا را فریب داده و حوا آدم را. قرآن نه حوا را مسئول اصلی معرفی می کند و نه او را از حساب خارج می کند. قرآن می گوید به آدم گفتیم خودت و همسرت در بهشت سکنی گزینید و از میوه های آن بخورید. قرآن آنجا که پای وسوسه ی شیطان را به میان می کشد، ضمیرها را به شکل " تثنیه " می آورد و می گوید: « فوسوس لهما الشیطان » شیطان آن دو را وسوسه کرد. « فدلاهما بغرور » شیطان آن دو را به فریب راهنمایی کرد. « و قاسمهما انی لکم من الناصحین » یعنی شیطان برای هر دو سوگند یاد کرد که جز خیر آنها را نمی خواهد.
به این ترتیب قرآن با یک فکر رایج آن عصر و زمان که هنوز هم در گوشه و کنار جهان بقایایی دارد، سخت به مبارزه پرداخت و جنس زن را از این اتهام که عنصر وسوسه و گناه و شیطان است، مبرا کرد ...