اطلاع از بروز شدن
دوشنبه 86 خرداد 7
باز هم داغ ... اما نه داغ مظلومیت اهل بیت ..
که داغ کج فهمی خودمان
باز هم مصیبت ... اما نه مصیبت مظلومیت خانم
که مصیبت مصیبت خوانی های خودمان
باز هم غصه ... اما نه بر آنان
که غصه به حال خودمان
غصه ی روضه خوانی ها و مداحی های بی ریشه و سست و گاهی هم با اثرات منفی
***
بعضی ها می گویند: چکار داری گیر می دهی؟ می گویم: اگر من نگویم .. تو نگویی .. او نگوید .. چه می شود؟ نمی دانم .. می دانم اما ...
دیشب در مجلس عزاداری بی بی مظلوم عالم، مداحی می گفت:
سینه ی زهرا را شکستند ... سینه ای که پیامبر آن را بو می کرد و می گفت: من بوی بهشت را از فاطمه ام استشمام می کنم ..
تا اینجا درست ... و هیچ شبهه ای نداریم که پیامبر فرمود: انی لاشم ریح الجنه من فاطمه... مشکل مربوط به از اینجا به بعد است که آقای مداح فوری ادامه داد: اما یک اهل دلی گفت: نه .. این اشتباه است .. فاطمه بوی بهشت نمی دهد .. این بهشت است که بوی فاطمه می دهد..
بعد از جلسه ، اول او را بوسیدم و بعد با تمام احترام این نکته را به او یاد آوری کردم... گفت: من این را از آقای ... که از شاگردان فلانی و نزدیکان اوست، شنیده ام..
گفتم: امامان ما خودشان به ما یاد داده اند که اگر حدیثی از ما نقل شد که با قرآن و گفته های پیامبر منافات داشت، آن را به دیوار بزنید ... حالا شما می گویید شاگرد فلانی معتقد است پیامبر اشتباه کرده است؟ معاذالله
خوشش نیامد و با ناراحتی از من جدا شد... یاد شهید مطهری به خیر که می گفت: مظلومیتی که ما بچه شیعه ها برای ائمه درست کرده ایم از مظلومیت و درد تیر وشمشیر و سیلی بیشتر است...
***
پ ن 1 – نگویید چرا جمله ی او را نوشته ای ؟ می گویم نقل کفر، کفر نیست .. باید گفت تا همه به هوش باشند که چه نکات باریک تر از مویی هست که بی دقتی به آن ها فاجعه است و فاجعه آفرین..
پ ن 2 ــ قبلا هم در مورد مداحی ها و عزاداری های عجیب و غریب در همین وبلاگ نوشته ام .. اما باز هم می نویسم..