سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لوگوی سایت
http://labgazeh.persiangig
.com/image/13lab.jpg

نقل مطلب از این وبلاگ با ذکر منبع موجب سپاسگزاری است .
بازدید امروز: 20
بازدید دیروز: 250
بازدید کل: 1381621
دسته بندی نوشته ها شعر گونه ‏هایم
بـی‏ خیال بابـا
دیار عاشقی ها
دل نوشتـــه ‏ها
شعــرهای دیگران
خاطـــرات
پاسخ به سوالات
فرهنگی‏ اجتماعی
اعتقـادی‏ مذهبی
سیاست و مدیریت
قــرآن و زنـدگــی
انتقــــادی
مناسبت ها
حکایــــات
زنانـه هـــا
دشمن شناسی
رمان آقای سلیمان!
همراه با کتاب
بازتاب سفرهای نهادی


اطلاع از بروز شدن

 



گزارش های خبری
گفت‌وگو با خبرگزاری فارس
بخش خبری شبکه یک
روایتی متفاوت از حضور خدا
باز هم خبرگزاری فارس
خدای مریم! کمکم کن
ارتش مهد ادب است
سوم شعبان. جهرم
خبرگزاری کتاب ایران
سوال جالب دختر دانشجو
رضا امیر خانی و آقای سلیمان
فعالیت قرآنی ارتش
خبرگزاری ایکنا
چاپ چهارم آقای سلیمان
برگزیدگان قلم زرین
گزارش: جهاد دانشگاهی
گزارش: سانجه مشهد و دادپی
مصاحبه: خبرگزاری ایسنا
مصاحبه: سبک زندگی دینی
گزارش: همایش جهاد دانشگاهی
مصاحبه: وظیفه طلاب
پیشنهاد یک بلاگر
شور حسینی ـ شهرزاد


زخمه بر دل.. ناله از جان



وطن یا غربت

پنج شنبه 88 فروردین 13

می گویند به وطن می‏رویم.. اما کی باور می‏کند که وطن همان‏جاست که تا حالا بوده‏ای..
کی باور می‏کند که  تازه حالا به غربت آمده‏ای.. کی باور می‏کند که تازه غریب شده‏ای.. کی باور می‏کند مگر کسی که طعم تنفس در دیار آشنا را تجربه کرده باشد؟ مگر کسی که روبروی قبةالخضراء سلام پیامبر را شنیده باشد.. مگر کسی که بوی بهشت را در روضةالنبی استشمام کرده باشد.. مگر کسی که جای پای فاطمه را در بقیع و اطراف آن دیده باشد.. مگر کسی که مناجات امیرمومنان را در غروب نخلستان مسجد شیعیان مدینه زمزمه کرده باشد.. مگر کسی که از عمق وجود بر مظلومیت شیعه گریه کرده باشد.. مگر کسی که آرامبخش ترین سجده‏ی زندگی اش را در مقابل کعبه تجربه کرده باشد.. مگر کسی که هنوز به هرطرف که برمی‏گردد آن خال مشکین صفحه‏ی خلفت را می‏بیند.. مگر کسی که دلش هنوز روی سنگفرش‏های سفید آن دیار زیر دست و پای زایران مانده باشد.. دلی که لحظه به لحظه بیشتر می‏شکند تا بیشتر اوج بگیرد..

             و اولین سجده در برابر کعبه

پ ن 1: و در دفتر خاطرات بچه‏هایی که می‏خواهند جمله‏ای برایشان بنویسی چنین می نویسی: خوشحالم که در این سفر پر از رمز و راز با شما همسفر بودم و البته در خدمت شما.. درک شهد شیرین بندگی حضرت حق و طواف در مطاف کعبه‏ی دلدادگی و عاشقی و نیز زیارت مزار پاکان روزگار و خاصان پروردگار در مدینةالنبی چیزی نیست که به راحتی نصیب هرکسی آن هم در این سن و سال بشود.. قدر این توفیق را در تمام زندگی‏ات بدان تا عطر و رنگ خدا همواره در مشام جانت جریان داشته باشد..

پ ن 2: دوتا اس‏ام‏اس.. اولیش مال یکی از بچه‏های عمره‏‏ی سیزده به‏در.. مدینه:
دست کوتاه ز دامان گل و پا در گل ... حال خار لب دیوار گستان دارم
از اینکه دعایمان می کنید سپاسگزارم و خدا را شاکر..

و یکی هم از بچه های امسال یعنی بچه‏های سال تحویل.. مدینه در اولین روزی که به کشور آمدیم:
هرگز وجود حاضر غایب شنیده ای ... من در میان جمع و دلم جای دیگر است
در حسرت یک نفس کشیدن در مسجدالحرامم.. دعامون کنید

پ ن 3: به هرحال آمده‏ایم فعلا.. هرچند دلمان هنوز آنجاست.. و جای همه ی دوستان را خالی کردیم .برای همگی تان از صمیم دل دعا کردیم..