يه وقتي هاي در عالم نوجواني يه چيزهايي به عنوان مثلا شعر مي سروديم و با ذوق نزد پدر مي برديم ، يادم نميره كه هميشه ميگفت دخترم برو فكر نان كن كه خربزه آبه ، من ناراحت مي شدم ، اونوقت مرحوم پدرم بامهربوني ميگفت دختر عزيزم ، ناراحت نشو ، شاعري دلي بي غم و سرخوش و فارغ از قيل و قال دنيا و بدبختي هاي مردم و جيب پرپول ميخواد كه غصه خرج عائله نداشته باشي و يه سقف بي صاحبخونه كه دلواپس كرايه سرماه نباشي ، البته حق داشت ، حالا عمق حرفهاش رو مي فهمم كه افسوس .......
الحمدلله همه اش رو شما داريد . بنابراين نبايد براي شعر سرائي غصه اي داشته باشيد . خيلي هم زيبا سروديد.
اميدوارم هميشه ايام همچنان بي غم و سرخوش و شاعر باشيد .

پرسيدم از هلال ماه كه چرا قامتت خم است آهي كشيد و گفت كه ماه محرم است *** بنام تو اي قرار هستي *** سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما برادر ارجمند ايام سوگواري سيد و سالار شهيدان حسين بن علي عليه السلام و اهل ببيت و اصحاب جان بر كفشان را خدمت شما تسليت عرض مي كنم و از خدا مي خواهم كه خدا به همه ما توفيق عزاداري با معرفت عنايت كند انشاء الله التماس دعا

سلامسيد عزيز و بزرگوار

تا كنون ازشما غزل نخوانده بودم. خواندم و لذت بردم بسيار زيباست

اين هم سروده اي ست تازه و هنوز كامل نشده

مثنوي کوتاه عشق

عشق يعني زندگي را باختن________خانه اي را روي موجي ساختن
عشق يعني ميزبان غم شدن________از زيادت خواستن ها کم شدن
عشق يعني پرده اي از جنس آب_____روز روشن روبرويت صد حجاب
عشق يعني غرق در درياي او________آمدن تا سرنهادن پاي او
عشق يعني چون ملائک بر شدن_____ليک وقتي مي رسي کافر شدن
عشق يعني نفرت از هر دشمني_____من بچرخم تا ببينم تو مني
عشق يعني راه رفتن در سراب______گم شدن در بحر گيتي چون شهاب
عشق يعني روشني، تا بندگي______قيد سلطاني زني تا، بندگي
عشق يعني عشق يعني موج موج____بال برگير از قفس تا اوج اوج
عشق يعني او و او يعني که عشق___صد هزاران حمد بر او و به عشق

سيد بزرگوار سلام

((تا کي يا حسين ؟؟ کمي با حسين !!!

بيايد ازآينه حسين (ع) به خودمون نگاه کنيم. انقدر بازتابش زياده که براي همه ميتونه يه منبع پرنورباشه .))

با همين مطلب بروزم

يا حق

سلام سيد خوش قريحه ما:

دلنشين بود و ساده.رنگ صورتي ملايمي داشت.شعرت را مي گويم.جوششي بود.فوران كرده بود و حتي فرصت بازنگري هم نداده بود.اينجوري بيشتر به دل ميشينه.

من اجازه دارم يه نقدي بنويسم؟بي ادبي در محضر شما نباشه يه وقت.؟من خودم اصلا از وزن و اين چيزا سر در نميآرم فقط سماعي بلدم.به نظر من رديف بايد در همه ابيات يكسان باشه.اينجا يكجا است و يكجا كلمه نيست رديف شعرتون شده. ديگه اينكه حروف اني در پايان هر بيت قافيه شما هستند كه دو جا رعايت نشدن: (آيا و حالا).و ضمنا همين دو جا هم حفظ رديف به هم خورده(است/ نيست)

ميدونم كارم خيلي بده ولي دوست دام نظرتونو در مورد اين تغييرات در شعرتون بدونم.

بهارخاطره تو هميشه طوفاني است

غم و غريبي و غربت هميشه طولاني است

قسم به تيرگي دلنشين چشمانت

كه بزم رقص نگاهت عشاء رباني است

غزل براي تو گفتن همه نياز من است

ولي چه سود كه تكرار دل پريشاني است

دلم گرفته ز هستي و حيف چشمانت

به بزمگاه رقيبان به بزم و مهماني است

بريده اي مگر از ما؟چنين قرار نبود!

بريدن از تو نگارا خيال شيطاني است

(هزار وعده خوبان يكي وفا نكند)

هنوز وعده ندادي دلم چراغاني است

به زير چتر نگاهت مرا پناهي ده

كه اسمان نگاهم هميشه باراني است

غزل شده همه مرثيه غريبي من

نگويم از دل خود كين حديث پنهاني است...

جهان را صاحبي باشد خدا نام ....

چو عشق آمد ، بلا شد دشمن او

وفــا را كــرد حــق ، پيراهن او

از اول عشق مشكل بود و مي خواست

« حســــيني » بهــر معني کردن او

كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا.
و چه زيبا گفته اند.
براي من و تو هم سرزميني است بسان كربلا كه بايد در عاشوراي خود فدايي حق و حقيقت زمان خويش باشيم و چه زيبا حسين ابن علي(عليه السلام) در عاشورا و كربلاي خود، كه سرآغازي براي ظهور عدالت علوي بود، راه هدايت به سوي كربلاها و عاشوراهاي زمان را به ما نشان داد.
...و اينك من تو بايد كربلا و عاشوراي خود را بشناسيم.
آن زمان و مكاني كه بايد كشته حق و حقيقت شويم و خوشا به حال آنان كه كربلا و عاشوراي خود را يافتند.
و من درمانده در كوچه‌ پس كوچه‌ها و كوره راههاي دنياي فاني، بي اذن و كمك و ياري منتقم خون حسين(عليه السلام)، به خطا خواهم رفت و شايد...
و شايد در لشكر يزيديان باشم و خود ندانم.
پس اي آن كسي كه هر صبح و شام بر مصائب جدت حسين(عليه السلام) مي‌گريي... تو را قسم به خون خدا، مرا درياب.و

دوست عزيزم سلام
فرا رسيدن ماه حزن آل محمد ص را به امام زمان عج و شما دوست گرامي تسليت مي گويم .
از اينکه به تارنگار کوچکم سر زديد و در اين مدتي که نبودم سراغمو گرفتيد ممنونم
التماس دعا
يا حسين ع

بازم ميام ....

سلام

فرا رسيدن ايام خزن انگيز حسيني تسليت و تعزيت باد و عزاداري قبول .

احسنت استاد براي سروده ات . بيش از پيش موفق باشي .

ديگر اينكه از پيام خوبت ممنون و خوشحال شدم . منتظرتان هستم .

بازم خدمت ميرسم .

يا حسين

حسين يک جماعت گريه ناک است.حسين يک جماعت چاک چاک است.
حسين ما امام عاشقان است.حسين ايينه ي پير و جوان است.
اگر چه واژگون از زين فتاده است.ولي در طول تاريخ در راه ازادي ايستاده است.(شعر از اکرامي)
سلام .خوب هستيد؟ضمن تسليت بمناسبت فرارسيدن ايام محرم اميدوارم همگي شامل لطف و بخشش کرامات اين ماه بشيم...پاينده باشيد...ياحق