سلامسيد عزيز و بزرگوار
تا كنون ازشما غزل نخوانده بودم. خواندم و لذت بردم بسيار زيباست
اين هم سروده اي ست تازه و هنوز كامل نشده
مثنوي کوتاه عشقعشق يعني زندگي را باختن________خانه اي را روي موجي ساختنعشق يعني ميزبان غم شدن________از زيادت خواستن ها کم شدنعشق يعني پرده اي از جنس آب_____روز روشن روبرويت صد حجابعشق يعني غرق در درياي او________آمدن تا سرنهادن پاي اوعشق يعني چون ملائک بر شدن_____ليک وقتي مي رسي کافر شدنعشق يعني نفرت از هر دشمني_____من بچرخم تا ببينم تو منيعشق يعني راه رفتن در سراب______گم شدن در بحر گيتي چون شهاب عشق يعني روشني، تا بندگي______قيد سلطاني زني تا، بندگيعشق يعني عشق يعني موج موج____بال برگير از قفس تا اوج اوجعشق يعني او و او يعني که عشق___صد هزاران حمد بر او و به عشق
