سلام استاد عزيز توي اين قسمت دير به دير پست داريد چرا؟
حتما شعري باب دلتان اين روزها نخوانديد
سلام
روزتون پساپس مبارك!
داداشم كه ميگه روز فقط روز مادر! ما مردا روز نداريم! اگه شمام اينطور فك نميكنيد روزتون مبارك!:دي
بهار هر چه دل انگيز و باصفا باشد
سكوت فصل خزان باب طبع من است....
مرداب زندگي همه را غرق ميکنداي عشق همتي کن و دست مرا بگيراوووووم راستش من بيت 6 رو هم دوست داشتم ، به نظرم مفهومش قشنگه...
به هر حال ممنون بابت يه شعر داغ داغ از فاضل عزيز،اين شعر نويد انتشار يه دفتر جديد از ايشونه كه ما خيلي وقته منتظرشيم.
سلام سيد عزيز و بزرگوار
ممنونم كه هميشه به يادمان هستي و قدم رنجه ميكني
اشعاري كه گذاشتي فوق العاده بود.....
موفق و مويد باشي دوست من
چه كرده اين روزهاي آخر بهار با شما كه حس و حال نوشتن نداريد؟
چشم انتظار حادثه اي ناگهان مباش
با مرگ زندگي كن و با زندگي بمير
(هر بار مي خونم زيباتر از قبله برام)
_ سلام.
_ چطوري رفيق؟ نيتي، كجايي؟ خوش ميگذره؟ خداييش شعر جالبيه, شاد باشي.
_ موفق و خوشبخت باش. اين يه دستوره.
سلام بزرگوار آشنا ....
برام جالب بود حال و هواي وبلاگتون رو عوض كرديد و بوي خوش يار عيان است .
در كلام الهي .. آرزوي مرگ نشانه صداقت در دعوي عشق والاي الهي است .
مرگ فنا نيستي انسان نيست بلكه آن انتقال و ارتقائي است از مقام پست و بيمقداري به مرتبه اي والا و ارجمند . با مرگ بود كه زندان ناسوت شكست و دروازه لاهوت باز شد .
گر مرگ رسد چرا هراسم؟
كان راه .. به توست .. مي شناسم
اين مرگ نه ؟ باغ و بوستان است
كو راه سراي دوستان است
تا چند ز مرگ كنم فرياد؟
چون مرگ از اوست .. مرگ من باد
گر بنگرم آن چنانكه راي است
اين مرگ نه مرگ .. نقل جاي است
چون شوق تو هست خانه خيزم
خوش خسبم و شادمانه خيزم
هميشه سبز
سلام و خسته نباشيد
واقعا شعر فوق العاده اي بود
راستش با دوستم نشسته بوديم و وقتي وبلاگ شما بالا اومد تا چشمم به شعر افتاد به دوستم گفتم ميدونستي اقاي واحدي شعر هم ميگن بنابراين با دوستم با صداي بلند شعر رو خونديم و حظ كرديم بدون اينكه متن بالا رو بخونيم. بعد از اينكه دوستم رفت گفتم بخون متن بالا را و...
به هرحال از اين انتخاب زيبا ممنون
سلام سيد نيكوسرشت
اميدوارم هممون طوري زندگي كنيم و بميريم كهبگن
عاش سعيدا و مات سعيدا
سلام بهترين آقا سيد دنيـــــــــــــــــــا
عارفانه هاي دکتر : « شمع بودم ، اشک شدم ؛ عشق بودم ، آب شدم . جسم بودم ، روح شدم قلب بودم ، سوز شدم ؛ آتش بودم ، دود شدم »