سلام
كم طاقت شده ايم...
گاهي آدم فقط سكوتش مياد!
فقط سكوت!
اما براي من همان يك ستاره باقيست
چرا ؟ چي شده بود ؟
يادم انداختيد برادر يادم انداختيد پسر عمو يادم انداختيد دخترم يادم انداختيد خيلي هايي كه دلم برايشان تنگ شده و دستم بهشان نميرسد تا وقتش ، روحشان شاد
زود به زود به ستاره هايش سر بزنيد و گردشان را بگيريد
دختر بچه ها دل و دينشان را ميان بازيچه هايشان جا مي گذارند
يادش سبز
و گاهي اين تلخ نوشت ها به يادمان مياورد كه زندگي تنها فرصتي است براي عبور
همين كه فرشته بود و فرشته ماند و فرشته رفت زيباست
واي بر ما كه فرشته آمديم و انسان وار با تمام بدي ها زندگي مي كنيم و مي رويم و آخرش يك سنگ سياه مي ماند ، يادگاري حضورمان
با آن همه ستاره ي يادگاري چه كرديد سيد؟
سلام آقا سيد...
اشك مارم كه درآورديد...
ياد بي خواهريم افتادم:((((((((((((((
خوش به حالش زود و پاك رف پيش خدا...:((((
سلام جوانه سبز تعالي..
سلام خبال سيز رويش
سلام سيد
بلههه......فقط اشك و....آه و.....ديگر سكوت
نه يکبار
که بارها خواندن مي طلبد نوشته هاي عميق شما..
قلمتان پر نور باد
کاش ميدانستم اکنون در چه خيالي
و به کدامين نواي اين ساز شکسته دل خوش کرده اي.
کاش ميدانستم که....
بروز شدم
با احترام
باغبان
http://poonya88.blogfa.com/
سلام سيّد مهربون...
آري كوچكتر كه بوديم آسمان دلبري تر بود و...و حال مروري بر خاطرات
بغضي از جنس باران در گلو رسوب مي كند و بس...
در گاه عاشقي، گاه باراني شدن برام دعا كنيد بسي
سلام آقا سيد ..بغضي که موقع نوشتن اين متن تو گلوتون داشتين، تو چشماي ما تبديل به اشک شد ...گاهي نميشه چيزي گفت ... فقط سه نقطه ... مثل عنوان همين نوشته ...