• وبلاگ : لبـــگزه
  • يادداشت : امان از دل حسين
  • نظرات : 13 خصوصي ، 107 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    6   7   8      >
     

    همان شب كه سرت بر نيزه‌ها قرآن تلاوت كرد
    تو را در دامن زهرا(س) و دوش مصطفي(ص) ديدم

    تنور خولي و تنهايي خورشيد در غربت
    تو را در چاه حيدر همنواي مرتضي ديدم

    سرت بر نيزه قرآن خواند و جبرائيل حيران ماند
    و من از كربلا تا شام را غار حرا ديدم

    ===========

    سلام سيد

    دلم لرزيد از يادآوري آن همه عطش در آن صحراي بلا

    اشك ما رو هم درآورديد آقا سيد... چه كشيدند... سلام بر آن‏ها... سلام بر مولا... لعنت بر يزيد و يارانش...

    گنبد افلاك

    دوست داشتم تهران بودم و در بحث تحريف فرهنگ عاشورايتان هم شركت مي كردم (البته بيشتر ياد مي گرفتم كه چيزي نمي دانم ) چند نكته كه برايم جالب بود و خوانده ام را برايتان نقل مي كنم:

    امام راحل از قول ابن سينا نقل مي كنند كه پذيرفتن چيزي بدون دليل خلاف فطرت است . آري اگر هر شنيده اي را به خصوص درباره بحثتان از مداحان نپذيريم و به مطالب كه منابعش ذكر نمي شود اعتراض كنيم همه چيز در اين باره درست مي شد اگر با مطلب دروغ گريه كرديم و با مطلب حقيقي نگريستيم ميدان تحريف گسترده تر مي شود البته آنچه از تحريف لفظي خطرناك تر است تحريف معنوي است كه در آن معنا و روح چيزي عوض مي شود انشا اللهكه فرهنگ عاشورا دچار اين تحريف خطرناك نگردد . چند مورد تحريف لفظي : جمله معروف (اگر دين جدم جز با كشته شدن من باقي نمي ماند پس اي شمشيرها مرا دريابيد ) شعر زيبايي است از شيخ محسن هويزي حائري در ديوان الحائريات وي كه به امام حسين ع نسبت مي دهند ، و يا سر به محمل كوبيدن حضرت زينب سلام الله عليها كه در كتاب ساختگي نور العين في مشهد الحسين آمده و مي گويند متعلق به قرن 5 است اما نثر آن متعلق به نثر قرن 13 است و قمه زنان با استناد به آن اقدام به قمه زني مي كنند

    و موارد ديگري كه هست و مجال اندك .

    راستي برادر كوچكتان را دعا كردين ؟ ماشا الله اينقدر سرتان شلوغ است كه سوالهاي من بي جواب ماند سوالهاي مرا پاسخي نخواهي داد؟

    ادامه براي نظر قبلي: گريه براي عزادار در اين مرتبه صرفاً يك عمل احساسي نيست؛ بلكه وسيله اي براي زنده نگه داشتن پيام عاشورا براي نسل امروز، بالا بردن سطح معرفت مردم و پيوندشان با اهل بيت (عليهم السلام) ، تبعيت از گريه هاي حضرت زهرا(س) (گريه اي سياسي و جهت دار) و آزار و تهديد غاصبين خلافت و دشمنان اميرالمؤمنين است.
    به فرموده شهيد مطهّري كه خود بسيار اهل گريه و عزاداري حقيقي بود؛ " گريه بر شهيد شركت در حماسه او است" .
    مرتبه پنجم عزاداري
    عزادار در اين مرتبه که کامل شدهء مرتيه چهارم است از صفاي باطن بالاتر و معرفتي عميق تر برخوردار است، به مودّت نسبت به اهل بيت (ع) و نيز به برائت از دشمنان ايشان دست يافته است و بيشتر به " عمل " روي مي آورد؛ در اين مرحله عزادار ، نه تنها بر آنچه در کربلا بر حسين بن علي (ع) و يارانش گذشته است متأثر ،گريان و .... مي باشد بلکه در اعمالش آنچه را که دين مبين اسلام و اهل بيت(ع) براي کمال انساني بيان کرده اند در وجود خويش بالفعل مي سازد، گويي همگام با امامش در کربلا و روز عاشورا در برابر ظلم ، فساد و جهل زمانه به پا مي خيزد و
    مراحل سه گانه احياي خون امام حسين (ع):
    1 ) لعن و برائت زباني ، از آنجا که قطع يا ضعيف کردن رابطهء انسان ها با خداوند و معصومين عليهم السلام بزرگترين جنايت و خيانت در زندگي آدميان است ، تمامي کساني که در طول تاريخ تاکنون در اين جنايت دست داشته اند ، مورد لعن خداوند و فشته هاي الهي و پيامبران قرار مي گيرند.
    معاني لعن : 1) دور بودن از رحمت و هدايت الهي و جدا بودن از راه خوشبختي

    2) طلب عذاب و نفرين براي عاملين چنين ظلمي
    در زيارت عاشورا سه گروه از دشمنان ، مورد لعن و برائت زباني قرا گرفته اند که عبارتند از :

    1) دشمناني که با تغيير مسير خلافت و غصب آن، ظلم هاي بعدي از جمله جنايات در روز عاشورا را پايه گذاري کردند.
    2) دشمناني که امام حسين (ع) و اصحابش را به شهادت رساندند و يا مقدّمه آن جنايت را با سکوت و يا همکاري با لشکر دشمن فراهم کردند.
    3) دشمناني که بعد از عاشورا به وجود خواهند آمد تا روز قيامت.
    2 ) لعن و برائت عملي : دوري از فرهنگ تسلط و تسلطِ فرهنگي دشمنان اسلام و پرهيز از اخلاق و عقايد آنان .
    امام صادق (ع) فرمودند : دروغ مي گويد کسي که ادعاي دوستي ما را مي کند و از دشمنان ما برائت نمي جويد.
    بحار الانوار،ج 27 ، ص 58
    ادامه براي نظر قبلي: عزادار در اين مرتبه نوعي انس و الفت و نيز نوعي كشش و نياز به آن حضرت پيدا مي كند و همين يافت دروني و نيز انس غريب، او را وادار مي كند كه براي آن حضرت گريه كند و در عزاداري ايشان شركت كند گرايش عزاداران كليمي، مسيحي و پيروان ساير مذاهب ـ كه براي امام حسين(ع) گريه مي كنند ـ همچنين احساسي كه نسبت به آن حضرت دارند، نشان دهنده اين حقيقت است كه حضرت براي آنها يك "غريب آشنا" است.
    معمولاً نفوذ اين "غريب آشنا" به درون قلب عزادار و ايجاد محبت و شدت گرفتن آن، رفته رفته او را به سوي مرتبه سوم عزاداري مي كشاند
    مرتبه سوم عزاداري
    در اين مرتبه كه شيعيان حضرت بيشترين اعضاي آن را تشكيل مي دهند، عزادار تنفّر و اعتراض خود را به املين مصيبت و جنايتكاران در حق سيدالشهدا (ع) و يارانش و بطور كلي همه اهل بيت(عليهم السلام) اظهار مي كند و بر آنها لعن و نفرين نثار مي كند؛ آنچه موجب شده كه عزادار از مرتبه دوم به مرتبه سوم ترقي كند، شناخت و معرفتي است كه عزادار به وجود مقدس سيدالشهدا (ع) پيدا كرده و اعتقاد بالاتري است كه نسبت به مقام آن حضرت و فهم محدود و نسبي درباره قيام ايشان در برابر يزيد و يزيديان يافته است.
    همچنين علاوه بر موارد ذكر شده، شدت يافتن محبت به آن حضرت، عواطف عزادار را رقيق تر نموده است تا جائي كه عزادار در درون خود از يك سو به عنايت حضرت و از سوي ديگر به گريه و آه و سوز براي ايشان و نيز اعلان برائت از قاتلان او احساس نياز بيشتري مي كند. در اين مرتبه عزاداري به نيّت كسب ثواب، برآورده شدن حاجات و عرض ادب صورت مي گيرد.
    عزادار در مرتبه سوم با تجليات گوناگوني از عظمت امام حسين (ع) و خاندان و اصحابش آشنا مي شود. در اين حال احساس مي كند كه ماندن در مرتبه سوم او را اشباع و راضي نمي كند و به همين خاطر در اين مزتبه عطش و ظرفيت بيشتري براي درك عظمت محمد و آل محمد (عليهم السّلام) و به خصوص سيّدالشهدا (ع) در خود احساس مي كند، كه ديگر توجيه ها و توضيح هاي مداحان و بعضي گويندگان و نويسندگان كه خود نيز در مرحله سوم قرار دارند، روح تشنه او سيراب و قانع نمي كند، چرا كه هركس به اندازهء فهم خود از امام حسين و ساير معصومين (عليهم السّلام) مي گويند و مي خوانند ولي عزادار به خوبي احساس مي كند كه حقيقت، بالاتر از چيزي است كه آنها مي گويند
    مرتبه چهارم عزاداري
    اساساً آنچه عزادار را از مرتبه سوم كه مرتبه "مشترك" بين مسلمين و غيرمسلمين است، بالاتر مي برد و در گروه عزاداران و شيعيان حقيقي معصومين (عليهم السلام) وارد مي سازد، صفاي باطن و بالا رفتن ميزان محبت و معرفت او نسبت به حقايق جهان است.
    چگونه ممكن است درباره وجود با عظمت اين انوار طيّبه (عليهم السلام) آن طور كه شايسته است بگويند و بنويسند. هيچكس به جز خداوند عظيم و اعلي نمي تواند وجود معصومين (عليهم السلام) را آن طور كه شايسته است معرفي و توصيف نمايد. بنابراين پس از مدتي كه از سلوكش در مرتبه سوم مي گذرد و مجهولات و پرسشهايش به اوج مي رسد، و او را تحت فشار قرار مي دهد، به سراغ خداوند تبارك و تعالي كه خالق محمّد و آل محمّد (عليهم السلام) است و نيز به سراغ خود ايشان مي رود تا او را به معرفت جديد برسانند و عطش او را برطرف كنند. او پس از جستجو و پرهيز از كسالت و تلاش پيگير و نيز مشورت با اهل علم و دانش، به خصوص روحانيّت و علماي دين، كه آشناترين مردم به خدا و دين خدا و معصومين (عليهم السلام) هستند ـ و خود مراتب چهارم و پنجم را طي كرده اند ـ به منابع معرفتي و اطلاعاتي مهمي دست مي يابد.
    عزاداري در اين مرتبه وسيله اي براي احيا و حفظ ازرش هاي مقدّس است كه اهل بيت (عليهم السلام) به خاطر آنها به شهادت رسيدند. اين مراسم از دروغ، حرام، تحريف و اختلافات به دور است و مردم با شركت در اين مجالس بيش از پيش با دين و وظايف خود آشنا مي شوند.
    همچنين، مجالس عزاداري در اين مرتبه محل "شناخت و نيز پيدا كردن روح انتقام" است.مراسم عزاداري در اين مرحله، رنگ و بوي سيدالشهدا (ع) دارد. روح و حقيقت سيدالشهدا (ع) بر آن حاكم است. اين نوع مجالس از طرفي مردم را با حقيقت و جايگاه سيدالشهدا (ع) آشنا مي كند و از طرفي همان كاري را مي كند كه ايشان در كربلا كردند؛ يعني آثار وجودي حضرت (نجات مردم از جهالت و خروج از گمراهي و تاريكي، مهمترين توصيه بزرگان دين به برپائي مجالس عزاي حسيني) را منتقل مي كند و بين مردم و حضرت شباهت بوجود مي آورد

    گنبد افلاك

    سلام سيد عزيز

    مدتي قبل مطلبي را مي خواندم درباره مراتب و مراحل عزاداري ،البته شما كه اهل كمال هستيد و مطمئنا به مرحله پنجم اش رسيده ايد خواستم براي دوستاني كه اينجا مي آيند نقلش كنم انشا الله که همگي به مرحله پنجم اش برسيم عزاداري مراحلي دارد :
    مرتبه اول عزاداري
    در اين مرتبه عزادار فقط در قلب خود از مصيبت وارده بر سيّدالشهدا(ع) غمگين و ناراضي است؛ بدون اينكه غم و نارضايتي خود را معمولاً بروز دهد. اين مرتبه كمترين درجه عزاداري است؛ و پايين تر از آن، مرتبهء دشمنان حضرت است يعني مرتبه اي كه شخص به مصيبت هاي حسيني اگاه شود و ناراحت نگردد و به آن راضي باشد. درباره اين گروه در زيارت وارث چنين مي خوانيم:
    لَعَنَ اللهُ اَمَّةً قَتَلَتْكَ وَ لَعَنَ اللهُ اُمّةً سَمِعَتْ بِذلكَ فَرَضِيَتْ بهِ
    خداوند لعنت كند امّتي را كه تو را كشتند و به تو ظلم كردند؛ و خداوند لعنت كند امّتي را كه خبر چنين جنايتي را شنيدند و به آن راضي شدند
    (مفاتيح الجنان)
    كساني كه در مرتبه اول عزاداري هستند، از هر دين و آييني كه باشند به خاطر اندوه قلبي شان براي مصيبت امام حسين(ع) در نزد خداوند از ثواب و پاداشي به تناسب عقيده شان برخوردار مي شوند.
    عظمت مقام اهل بيت (عليهم السلام) به قدري است كه كوچكترين كاري كه براي آنها صورت گيرد، با پاداش هاي بزرگي از ناحيه آنها جبران خواهد شد. حال اگر يك كافر هم خدمتي به آنها كند يا ادبي را نسبت به آنها رعايت نمايد، چون شخص كافر در آخرت اهل نجات نيست، پاداش او را در دنيا به او مي دهند و اگر شخص، كوچكترين سنخيت و آمادگي را داشته باشد، چه بسا پاداش اهل بيت(عليهم السلام) موجب هدايت او نيز مي شود.
    مرتبه دوم عزاداري
    در اين مرتبه عزادار غم و نارضايتي خود را به شكل هاى گوناگون از قبيل گرفتگي چهره،گرفتن حالت بغض و گريه(تباكي)، گريه كردن، پوشيدن لباس عزا، به سينه و سر زدن و ... بروز مي دهد و در اين كار گاهي تنها و گاهي به همراه ديگران عزاداري مي كند.

    سلام بر تشنه لب كريلا يا حسين

    سلام بر آقا سيد بزرگوار :

    عزداري هاي شما قبول باشه انشالله ...

    ما را هم دعا كرديد آقا سيد فراموش كه نشديم ؟ شديم ؟

    چقدر دلنشين و زيبا بيماري آقا محمد مهدي گل رو مثال زديد و ما را بيشتر با تشنگي لبان خشكيده فرزندان امام حسين ( ع ) نزديك تر كرديد ... ما نمي تونيم حتي يك لحظه تشنگي فرزندمون رو تحمل كنيم .... امان از دل حسين ..... امان از سيلايهاي اشك حسين كه در برابر لبان تشنه عزيزانش خونبار شد .... مي خواهم حديث پريشاني دل را بنگارم اما سيلابه هاي اشک امان از کفم ربوده است. ... امان از دل حسين ......

    عاشورا روايت غربتي است عظيم .... كربلا عظمتي است وصف نا شدني .... به راستي کدام زبان ، قلم را ياراي توصيف آن است ؟ !

    به همسر بانوي گرامي سلام ويژه برسانيد و از طرف من اين ايام پر از عشق و نور و شور و شوق حسيني را خدمت ايشان تسليت بگوييد

    هميشه حسيني بمانيد .... حسيني بدرخشيد

    به خداي عباس

    انا لله وانا اليه راجعون

    سلام عليكم

    با من امروز از روضه نگو ....

    ببين گرفته صدايم از صدا زدنت ....

    با عنايت خداوند سبحان و به بركت نام نامي حضرت عباس بن علي (ع) اولين پست رسمي خود را تحت عنوان :

    عقل و تعقل در سيره ي معرفتي حضرت عباس بن علي (ع)‏ **پيشگفتار**

    در خدمت ارباب...در روز نهم .... روز دلبري يار دلبرايم ... با اشك خون به روز شديم...

    وصف تو كي با سخن كامل شود وحي بايد بر قلم نازل شود

    به انتظار قدوم و كلام انديشمندانه تان هستيم !

    دعا

    به هواي تو به لواي تو تا ولاي اباي تو ...

    علي علي

    سلام سيد

    آخر شبي يه اشك درست و حسابي ازمون گرفتي...

    يا علي اصغر...

    يا بابالحوائج...

    سيددعام كن.

    + سلاله 

    زندگي بدون آب ممكن تر است تا بدون عبّاس...
    عبّاس آرام جان حسين است...
    عبّاس رگي دارد كه نبايد از تشنگي بچه ها با خبر شود. اين تنها رازيست كه بايد از عبّاس مخفي نگه دارند. اما مگر مي شود رازي به اين عظمت و خشكي لبهاي سكينه را از عبّاس مخفي كرد؟!

    چون چاره نيست ميروم و مي گذارمت


    اي پاره پاره تن ،بخدا مي سپارمت

    سلام بر آقا سيدعزيييييييييز!
    هيچ چيز نميتونم بگم!

    ....

    كاش با خونم به روي نامه ها

    مي نوشتم يا حسين؛ كوفه ميا

    سلام سيد

    چه زيبا تفسير كردي حال تشنگان كربلا را .

    اجرتان با ابا عبدالله (ع)

    التماس دعا

    يا حسين

    مرا ياد خاطرهاي انداختيد

    گنبد افلاك

    سلام اخوي عزيز

    تاسوعا و عاشوراي جد بزرگوار و عزيزتان حضرت ابا عبدالله عليه السلام رو تسليت مي گم .

    چه يادآوري و تذكره اي ! لا يوم كيومك يا ابا عبدلله

    با نكته اي از آيت الله زابلي به روزم

     <    <<    6   7   8      >