• وبلاگ : لبـــگزه
  • يادداشت : امان از دل حسين
  • نظرات : 13 خصوصي ، 107 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     

    سلااااااااااااااااااااام سيد بزرگوارررررررررر..خوبيد؟!؟!؟

    عزادارياتون قبول حق..

    يه مژده!!! تا چند روز ديگه نجواي شبانه قراره آپ شه!!!

    چه فاجعه اي بوده....انشاءالله كه آقا محمد مهدي جان!!! هميشه سلامت باشن....منم يه داداش هم سنش دارم! علي رضا...برا خودش يه پا معلم شيطونه!!!!:-اس

    دعام كنيد يه عالمهههههههههههههههههه...يا علي

    سلااااااااااااااااااااام سيد بزرگوارررررررررر..خوبيد؟!؟!؟

    عزادارياتون قبول حق..

    يه مژده!!! تا چند روز ديگه نجواي شبانه قراره آپ شه!!!

    چه فاجعه اي بوده....انشاءالله كه آقا محمد مهدي جان!!! هميشه سلامت باشن....منم يه داداش هم سنش دارم! علي رضا...برا خودش يه پا معلم شيطونه!!!!:-اس

    دعام كنيد يه عالمهههههههههههههههههه...يا علي

    با متنتان گريستم.چون يقينا براي پدر هيچ چيز تلخ تر از رد درخواست كودكش نيست.

    يا حسين.

    سلام

    چه كسي است كه در زندگي خويش بارها و بارها نمي از غم حسين عليه السلام را نچشيده باشد؟

    و اين است قلوب محبيني كه به ايشان متصلند.

    التماس دعا

    وَ صَليَ اَللهُ عَلَي الْباكِينَ عَلَي الْحُسَين(عليه السلام)

    يا علي

    آيت الله مجتهدي (يا ليتنا کنا معک)!

    سلام بزرگوار

    عزاداريهايتان مقبول درگاه حق

    امام سجاد (عليه السلام) كه خود در كربلا شاهد مصائب دلخراش امام حسين عليه السلام و ياران با وفايش بود پس از واقعه عاشورا تا زمانى كه در قيد حيات بود اين واقعه سوزناك را فراموش نكرد و هميشه گريه و سوگوارى نمود او هر وقت مى‏خواست آب بنوشد تا چشمش به آب مى‏افتاد اشك از چشمانش سرازير مى‏شد وقتى علت اين كار را مى‏پرسيدند مى‏فرمود چگونه گريه نكنم درحالى كه يزيديان آب را براى وحوش و درندگان آزاد گذاشتند ولى آن را به روى پدرم بستند و او را با لب تشنه كشتند. مى‏فرمايد هر وقت كشته شدن فرزندان فاطمه (عليه السلام) رابه ياد مى‏آورم گريه گلويم را مى‏گيرد. وقتى هم افرادى وى را دلدارى مى‏دادند، مى‏فرمود: «كيف لا أبكي؟ و قد منع أبى من الماء الذى كان مطلقا للسباع والوحوش»التماس دعا

    گنبد افلاك

    سلام اخوي عزيز

    ممنون از محبت هاتون .

    يكي از دوستانم كه مشغول فعاليت در جمعيت امام علي ع هست اين لينك را به من معرفي كرد تا بخوانم ، توانستيد بخوانيد و كمك نماييد

    http://a3moone-ab.blogfa.com

    السلام عليك يا ابا عبدالله

    فداي لب تشنه ات يا ابا عبدالله

    فداي لبتشنه تان يا اصحاب الحسين واولاد الحسين

    نوشتهاتون دل من رو كباب كرد عمو جان

    پس .....

    يا الله

    السلام عليك يا ابا عبدالله

    حال كه او به ما ياد داد "كل ارض كربلا و كل يوم عاشورا" و به ما آموخت: همه جا كربلا و همه روز عاشورا است، اينك ما در عاشورا و كربلاي خود چه مي‌كنيم؟ آيا اگر ما هم در صحراي كربلا بوديم، باز هم حسين تنها نمي‌ماند؟ آيا اين سوال لرزه بر اندام ما نمي‌افكند و تصور شريك جرم بودن در ريخته شدن خون حسين (ع) خواب را از چشمان ما دور نمي‌كند؟

    التماس دعا

    + خادمه العباس 

    بسم الله

    با عرض ادب و سلام

    قول ذكر منبع داستان شيعه حضرت امام صادق (ع) و تنور سر سپردگي را كه در جلسه نقد بيان فرموديد را به بنده عرضه داشتيد... منتظر فرمايشتان هستم... جسارتا در قالب كامنت وبلاگ خودتان پيگيري خواهم كرد !

    با سپاس فراوان

    يا علي مدد

    پاسخ

    آن روايتي که برايتان گفتم در مناقب ابن شهر آشوب جلد4 صفحه ي 237 و بحارالانوار جلد 47 صفحه ي 123 حديث 172 است . به نقل از مامون رقي که نزد امام صادق بوده است و سهل بن حسن خراساني که از خراسان آمده بود اصرار داشت که آن حضرت قيام کند.... حضرت به کنيزشان حنيفه گفتند تنور را روشن کند و با سهل به ادامه سخن پرداختند. در اين حال هارون مکي وارد شد و حضرت به او فرمود: الق النعل من يدک و اجلس في التنور يعني کفشهايت را بينداز و وارد تنور شو... و او نيز چنان کرد... حضرت مدتي با سهل در مورد اوضاع خراسان صحبت کرد و انگار بهتر از سهل همه چيز را مي دانست.. بعد به سهل فرمود: برو ببين داخل تنورچه خبر است. سهل رفت و ديدي هارون چهارزانو در تنور داغ و آتشين نشسته است. بعد امام فرمود: در خراسان چند نفر شيعه ي اينطوري داريد؟ گفت: پنج تا هم نداريم.. امام فرمود : مي دانم اگر پنج تا هم داشتيد ما حاضر بوديم قيام کنيم

    سلام:

    اشکمون رو در پاي اين مطلب در آوردين بزرگوار.

    يا حسين.

    سلام

    خوبيد؟

    آقا سيد گفتيد حرام و حلال خدا برا همه يکيه

    اما من چيز ديگه اي شنيده بودم

    مثلاً حضرت امام ميفرمودند بعضي کارا برا مردم عادي مباحه ولي برا طلبه ها حرام مثالش هم نوشابه خوردن کنار خيابون بود. در ضمن من با حرف اون دوستمون که خون گريه کردن رو بيان کردند موافقم.زماني که اشک چشم خشک بشه مويرگ هاي درون چشم پاره ميشن و حالتي شبيه خون جمع شدن در چشم پيش مياد.

    ممنون ميشم راهنمايي بفرماييد

    سلام

    خوبيد؟

    آقا يد گفتيد حرتم و حلال خدا برا همه يکيه

    اما من چيز ديگه اي شنيده بودم

    مثلاً حضرت امام ميفرمودند بعضي کارا برا مردم عادي مباحه ولي برا طلبه ها حرام مثالش هم نوشابه خوردن کنار خيابون بود. در ضمن من با حرف اون دوستمون که خون گريه کردن رو بيان کردند موافقم.زماني که اشک چشم خشک بشه مويرگ هاي درون چشم پاره ميشن و حالتي شبيه خون جمع شدن در چشم پيش مياد.

    ممنون ميشم راهنمايي بفرماييد

    سلام و درود خدا بر شما باد كه ضمن زنده نگهداشتن اين ايام ،‏ با كلام گرم خويش ،‏از هر گونه بدعت در دين و عزاداري سرور و سالار شهيدان برائت مي جوئيد

    حقير از اينكه توفيق حضور در جلسه دوم نقد وبلاگ شما را نداشتم بسيار احساس خسران نمودم اما به دليل عدم حضورم در تهران اين توفيق از من سلب شد .

    البته مطالب ارزشمند شما را از دوستان شنيدم و غبطه بيشتري نصيبم شد.

    انتظار مي رود اينگونه موارد در سطحي وسيعتر از اين جلسه براي عموم اطلاع رساني شود تا مورد استفاده همگان قرار گيرد و از ايجاد انحرافات بيشتر در عزاداريها جلوگيري شود

    الله اكبر...

    السلام علي الحسين

    و علي علي بن الحسين و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين

    سلام بر شما سيد بزرگوار. خدا شما و عزيزانتون رو حفظ كنه.

    التماس دعا بزرگوار

    سلام بر آقا سيد عزاداريهايتان قبول.....سيد محمد مهدي و شما چه كشيديد آن شب.... عجب خدا لعنت كند يزيد را خدا لعنت كند قاتلين امام حسين (ع).... هيچ كلمه اي يا لغتي نمي توانم پيدا كنم كه وصف حال عاشورا باشد... فقط اشك ميريزم.....
     <      1   2   3   4   5    >>    >