• وبلاگ : لبـــگزه
  • يادداشت : امان از دل حسين
  • نظرات : 13 خصوصي ، 107 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     
    سلام ...
    ايام رو تسليت مي گم ... همين طور ايام به اسارت رفتن عمه بزرگوارمان ... ان تنها پيام بر کربلا...
    با حسينيه عشق (ع) به روزم و مشتاق ديدار ..
    دلم گرفته ... نمي خوام بگم ...ولي بي تاب حسينم (ع)
    يا علي مدد
    + بنده خدا 

    من صلاحيت ندارم ، تو صلاحيت داري. من سياهپوستم و تو سفيد پوست . من اگر كاري انجام دهم بنا به خواسته دلم بوده و تو هر تصميمي كه بگيري بنا بر مصلحت و تدبير است من اگر به عرصة سياست بيايم قصدم قدرت طلبي است و تو اگر بيايي نيتي جز خدمت به خلق خدا نداري . من اگر براي 50 نفر در يك محفل كوچك سخن بگويم جنجال تبليغاتي به راه انداخته ام و تو اگر از رسانة ميليوني با صراحت مرا متهم كني روشنگري كرده اي . من اگر جامعه را نسبت به خطرات پيش رويش هشدار دهم ذهن ها را مشوش كرده ام و تو اگر صدها و هزاران ايراني را به بيگانه منسوب كني مردم رابيدار كرده اي .

    من ناحقم چون قدرتي غير از كلام ندارم و تو بر حقي چون از هر قدرتي براي اعمال نظراتت بهره مندي . من قابل اعتماد نيستم چون در حلقه قدرت جايي ندارم و تو با ورود در حلقه قدرت از هر پرسشي مصون هستي . من بايد تا فيها خالدون زندگي شخصي ام را براي توبازگو كنم و تو به صرف آنكه در حلقه ياران مورد اعتمادهستي زندگي ات درپرده است . من از فردايم نمي توانم ايمن باشم و تو براي جايگاه نواده هايت هم برنامه داري .

    به تو گفته اند حق داري صلاحيت مرا بررسي كني . به تو گفته اند اعتقاد مرا به اسلام اندازه گيري كني . به تو اين حق را داده اند كه ميزان التزام عملي مرا به اسلام و نظام مقدس جمهوري اسلامي تعيين كني . مي گويند صلاحيت مرا بايد تو احراز كني . يعني تو اين حق را داري كه تشخيص دهي من به اسلام اعتقاد و التزام عملي دارم يا نه . يعني تو اين اختيار را داري كه در ميزان وفاداري من به كشور تصميم بگيري . به تو اين اجازه را داده اند كه درجه پايبندي مرا به قانون تشخيص دهي . اين نظام به تو حقي داده است كه خداوند به پيغمبرش نداد .

    اكنون تو در موضعي نشسته اي كه ايمان يا بي ايماني مرا محك بزني . به ياد ندارم خداوند در هيچ فرازي به هيچ فرستنده اي اين حق را داده باشد كه در اين دنيا انسانها را به مؤمن و غير مؤمن ، معتقد و غير معتقد ، ملتزم به اسلام و غير ملتزم به اسلام و... تقسيم كند .

    اما چه كسي صلاحيت خودت را تأييد مي كند؟ تو خودت از كدام صافي عبور كرده اي كه معلوم شده است به اسلام اعتقاد والتزام عملي داري ؟ چه كسي به تو تضميني داده است كه نماز ت مقبول است و نماز من نامقبول ؟ چه سندي به دست توست كه جايگاه تو را نزد خداونداز من بالاتر تعيين كرده است ؟ خودت بهتر مي داني كه با عبور از دالان قدرت و با ارتباط بااصحاب قدرت بر آن صندلي قضاوت تكيه كرده اي . خوب مي داني كه اگر حتي در چند محفل خصوصي زبان به انتقاد بگشايي آرام آرام ازليست معتمدين حذف مي شوي و ديگر بر آن مسند نخواهي بود . تو خودت خوب واقفي كه در اين كشور با چه سرعتي هر سال عده اي را ازقطار سياست پياده مي كنند . بنابر اين خوب مي داني كه شرط سوار ماندن چيست . مي داني كه در هر زمان بايد از چه كساني تبري بجويي وتلاش كني با خشن ترين تدابير از آنها ياد كني تا كسي در وفاداري تو شك نكند .

    سي سال پيش همه با هم بر قطار انقلاب سوار شديم تااز تاريكي يك نظام ديكتاتور غير پاسخگو به روشنايي يك نظام مردم سالار و شفاف سفر كنيم . نمي دانم در آن زمان تو كجا بودي ، كناري ايستاده و تماشا مي كردي ،‌يا مثل امروز معتقد بودي كه هر چه حكومت انجام مي دهد خدشه ناپذير است ؟ شايد اصلاً به اين دنيا نيامده بودي و شايد مثل من به فرداهاي روشني در پرتو يك نظام سياسي مردم سالار و اخلاقي فكر مي كردي . ما همه با هم از كوچه ها و خيابانهاي شهر گذر كرديم و در دالان تاريخي نه چندان طولاني سه دهه از عمرمان را گذرانديم . اكنون تو راهت را چنان تنظيم كردي كه در پشت ميزي بنشيني و در مورد ايمان و اعتقاد من تصميم بگيري و من به راهي رفته ام كه براي ملاقات با تو بايد بيرون بايستم تا حاجب از تو كسب تكليف كند .

    درست است كه برادر ،راه ما از هم فاصله دارد . تو معتمدي دراين كشور كساني برات پاكي و تقواي خودرا از خود خدا گرفته اند و من معتقدم انسانها با هر پيشينه اي در هر موقعيتي بري از خطا نيستند . تو بر اين تصوري كه هر چه از ناحيه حاكمان رسد عين حق است و من معتقدم حاكمان عميقاً به نصيحت و هشدار ما نيازمندند . تو بر اين گماني كه همين كه نام اسلام بر يك نظام نهاده شد رفتارها و اخلاق ها اسلامي است و من فكر مي كنم وراي ظواهر اسلامي اين رعايت انصاف و عدالت است كه ضامن حركت صحيح يك نظام خواهد بود .

    آري من و تو با هم فرق داريم ، زياد هم فرق داريم . من پس از انقلاب به اينصورت بودم كه بايد گام به گام يك نظام سالم و صالح را پي ريزي كرد و تو فكر مي كردي كه هر چيز كه بر آن نام انقلاب حك شده بود مصون از هر نوع فساد .

    من بر اين گمان بودم و هستم كه كشور همواره نياز به اصلاح و ساماندهي دارد و تو بر اين تصوري كه ما در ايده آل ترين نظام سياسي چه نيازي به تغييرات داريم . من از آن آغاز نتوانستم به راحتي چشمم را به روي ناراستي ها ببندم و تو چشم ات را به بالا دست دوختي كه از كدام مسير بروي تا كسي از تو رنجيده نشود . من نگرانم كه قطار مملكت از خط خارج نشود و تو دلواپسي كه تو را از قطار پياده نكنند . من وقتي ببينم مركب كشور مسير را به خطا مي رود فرياد مي زنم و تو با تمام قوا مراقبي كه از مركب به زمين نيفتي .

    آري برادر ، تو چاره اي نداري كه مرا رد صلاحيت كني وگرنه خودت پس از چندي رد صلاحيت مي شوي . من و تو قرائت هاي متفاوت و متضادي از وفاداري به نظام داريم . من گفتن انتقادها ، نصيحتها و هشدارها را با تمام تلخي شان مصداق وفاداري به كشور و نظام مي دانم و تو نگراني كه كسي بر تو اخم كند . من متقابلاً صلاحيت تو را براي اداره كشور رد مي كنم . ايران ما در آستانه فرازي خطير از تاريخ خويش به مردان و زنان شجاع و از خود گذشته نياز دارد تا با تدبيري مضاعف دهه ها و قرن ها عقب ماندگي و توسعه نيافتگي را جبران كنند . بي انصافان و عدالت شكناني كه در مسند قدرت تنها به دنبال راهي براي حذف ديگران و ابدي كردن قدرت خود هستند هرگز صلاحيت نشستن بر جايگاههاي مديريت اين جامعه راندارند . البته اگر كساني رأي خود را بر ملت مقدم نمي پنداشتند آنگاه مردم به بهترين وجه معين مي كردند كه چه كسي صلاحيت دارد و چه كسي بي صلاحيت است ؟

    سلام آقاي واحدي اين لينك يكي از مطالب وبلاگ بنده هست گفتم شايد براي دوستان هم جالب باسه.
    ظمنا بلاگفا فعلا بهترين هست البته در ايران !
    عاشوراي دين ,عاشوراي مذهب (1)




    + م.ك. 

    هيچ با خودتان فکر کرده‌ايد که اگر امام حسين (عليه‌السلام) در همين روزگار ما و در يکي از همين کشورهاي اسلامي عزيز کنوني زندگي مي‌کرد، و مي‌خواست از همان کارهايي بکند که در زمان يزيد (لعنة‌الله عليه) کرد (براندازي: تغيير حکومت با آراء عمومي، بر هم زدن وحدت مسلمين، بر هم زدن امنيت اجتماعي، مخالفت با ولايت اميرالمؤمنين يا ولي امر مسلمين جهان)، چه بر سرش مي‌آمد؟ خب، احتمالات ممکن از اين قرار است: (?) احتمالاً هر روز در راه خانه و کار مورد حمله‌ي گروهي ناشناس قرار مي‌گرفت! (?) چند نفري او را به زور سوار ماشيني مي‌کردند و به محلي نامعلوم مي‌بردند و هر بلايي مي‌خواستند به سرش مي‌آوردند؛ (?) پگاه، او را در کوچه‌اي يا جايي متروک مي‌يافتند که خفه شده بود! (?) ماشيني او را زير مي‌گرفت! (?) يکي از فداييان اسلام او را با چاقو يا تير مي‌زد! (?) يکي از استشهاديون انفجاري خودش را نزديک او منفجر مي‌کرد! — خب، اينها که گفتيم، البته، همه غيردولتي و غيررسمي و به دست گروههاي «خودسر» انجام مي‌شد!

    اما دولت به‌طور رسمي چه مي‌کرد؟ — به اتهام براندازي، و چه و چه و ...، بازداشت مي‌شد: (?) در بازداشتگاه دستانش را به صندلي مي‌بستند، يا از سقف آويزانش مي‌کردند، و چند نفر تا مي‌توانستند و تا هرجا که دلشان مي‌خواست او را با مشت و لگد مي‌زدند؛ (?) او را ماهها در اتاقي دومتري، تنگ و تاريک و نمور و سرد، محبوس مي‌کردند؛ (?) او را تهديد به آزار همسران و دخترانش مي‌کردند و، شايد، عملي هم مي‌کردند؛ (?) بعد از مدتي، شايد، او به هزار گناه نکرده اعتراف مي‌کرد و حاضر به مصاحبه‌هاي مختلف با وسايل ارتباط جمعي مي‌شد! (?) شايد، او از شدت درد و بيزاري از زندگي خودکشي مي‌کرد؛ (?) او مقاومت مي‌کرد، و با فشارهاي بين‌المللي، يا بنا بر مصلحت نظام، و با سپردن تمامي دارايي خود و نياکان و بستگانش به عنوان وثيقه، آزاد مي‌شد؛ اما با تن و رواني در هم شکسته و رنجور و هزار بيماري لاعلاج — او ديگر نمي‌توانست زندگاني معمول خود را بکند و بقيه‌ي عمرش به معالجه مي‌گذشت! (?) او در دادگاه عدل اسلامي محکوم به اعدام مي‌شد، در جايي نامعلوم به خاک سپرده مي‌شد، و خانواده و بستگانش از عزاداري منع مي‌شدند (انصافاً اين چندتاي آخر را يزيد هم انجام داد! و احتمالاً بايد از مواريث او در فقه باشد!).

    + محدثه 
    راستي wordpress هم بد نيست! امتحانش کنيد!
    البته serverش ايراني نيست اما قابليتهاش عاليه
    اينم صدمي
    دعامون كنيد آقا سيد
    + محدثه 
    يه سوال ديگه،‏شما ميدونيد الآن كاروان كربلا كجاست؟هنوز به شام كه نرسيدند،‏درسته؟
    تشنگي هم كه ....
    فراموش شد ...
    انسان مثل يه تابع معروف توي امار،‏خاصيت بي حافظگي داره!
    چند روزه دارم به اين موضوع فكر ميكنم!
    ...........................
    !همين يا همين!
    + محدثه 
    راستي داشتم نگاه ميكردم ديدم خيلي وقته ما رو به صرف غزل مهمون نكردينا!!!!
    + محدثه 
    خب لا اقل چيزي بنويسيد!چند روزه ميايم و ميريم و بي خبريما!
    قصد داشتم تا 100 براتون كامنت بذارم!
    خب آخه عدد هاي رند يه حال ديگه اي ميده!

    سلام

    هزار سال گذشت از حكايت مجنون و هنوز مردم صحرا سيه پوشند.

    در جبهه رسيدن به شعور و معرفت عاشورايي در شب هفت مولايمان همچنان در سوگ گوهري از دو گوهر عالمين مي نشينيم و دست نياز به سوي آسمان عزا بلند مي كنيم و به عشق المستجار صدايش مي زنيم.

    يا حسين

    يا ابي عبدالله مددي

    التماس دعا

    و پوزش فراوان بخاطر عدم حضور در جلسه نقد و بررسي وبلاگتون.

    سلام...

    وقتي در مورد تشنگي و طاقت اونا فكر ميكنم جز بغض و اشك كاري نميشه كرد ....

    ولي با همه مظلوم بودنش شجاعتش رو دليريش رو نشون همه پيروانش داد

    بلاگفا هم گاهي مشکلي براي پيش مياد

    ميشه خواهش کنم به اون وبلاگي که لينکش رو تو وبلاگم گذاشتم سر بزنيد

    مرسي داداش سيد

    سلام

    آقا سيد اگه به بلاگفا بيايد كه ديگه همسايه مي شيم.

    عليرضا شيرازي هم از خداشه.

    مطلبي با عنوان محرم، ماه پيروزي ماشين بر تيغ ! داشتم.اگه منت بگذاريد و مطالعه كنيد خوشحال مي شم.

    آقا سلام و عرض ارادت
    اين از كم سعادتيه ماست كه ميايم براي شما كامنت ميذاريم و نميرسه و از كم لطفيه شماست كه تشريف ميارين و براي پست نظر نميدين
    در همين چند جلسه ارادت خاصي به شما پيدا كرديم حاج آقا ... اميدوارم هم لباسهاس اهل دلي مثل شما يه كم تعدادشون بيشتر بشه تا اين نسل كه به سمت دين گريزي ميره يه كم بيشتر فكر كنه .خداييش رفتار درست سياست گذاران اين مملكت ميتونه جلو هر غرب و شرق زدگيه فرهنگي مذهبي يي رو بگيره و برخورد نادرستشون هم 100% عكسش ... صميمانه براتون دعا ميكنم كه دل خوش باشين و اميدوارم باز توفيق زيارتتون پيدا شه
    يا حق ....آرش چاكري
    (( در عجبم از مردمي كه خود در زير ظلم و ستم زندگي مي كنند و بر حسيني ميگريند كه آزاده زيست )) معلم شهيد علي شريعتي

    باسلام

    ويك دنيا تشكر

    سلام آقا سيد

    اگر آبرويي باشه دريغ ندارم و حتما دعا مي کنم همه دوستان و اساتيد رو.

    شما هم بنده رو خيلي دعا بفرماييد

    به شکل غريبي محتاجم

    هميشه شاد زي انشالله

    يا علي

    السلام عليك يا ابا عبدالله و علي الارواح التي حلت بفنائك عليك مني سلام الله ابداً ما بقيت و بقي الليل و النهار و لاجعله الله اخر العهد مني لزيارتكم..............سلام بر حسين ,سرور و سالار شهيدان...فرا رسيدن ماه محرم ماه درس رشادت و شهامت از حسين ابن علي عليه السلام و ياران باوفايشان را بشما و تمامي مومنان ره رووان آن امام بزرگوار ...تسليت عرض مي نماييم در ضمن باستحضار شما ميرساند کلبه درويشي حقير با مطلبي آموزنده با عنوان " رسالت حسين پا برجاست " بروز شده است ...خوشحال خواهم شد ديدن کنيد و نظرات خود را مرقوم فرمائيد ،مثل هميشه منتظر قدمهاي سبز و حضور گرمتان هستم ...آرزوي تندرستي و سعادتمندي شما را در تمامي مراحل زندگي دارم..... کاش بودم شعله تا شمع مزارت مي شدم/ چلچراغ زائر شب زنده دارت مي شدم/کاش بودم پرچم حاشيه دار ماتم ات/تا که زينت بخش بزم سوگوارت مي شدم/کاش بودم حلقه حلقه همچو زنجير عزا/بر کف دل بيقراري بي قرارت مي شدم.... التماس دعاي فراوان دارم.. ...در پناه حق و خدا نگهدارتان.

     <      1   2   3   4   5    >>    >