• وبلاگ : لبـــگزه
  • يادداشت : بيماران مشاور
  • نظرات : 5 خصوصي ، 80 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    عجب حسن تصادفي !! حضرتعالي نيز مشاوره اي با مشاوران داشتيد و بنده نيز !

    چه خوب شد که به کلبه ي درويشي ما هم سري زديد و منورش فرموديد.

    نکند حدس زده بوديد که مانند کودکي نازنازي قهر کرده و در عطش نگاهي و حتي نيم نگاهي مي سوزيم و چون دخترکي با حيا و دم بخت بر سر سفره ي عقد منتظر غمزه ايم . اما نه ، مثَل ما بيشتر به آن گربه ي بي حيا مي مانَد که بر در ديزي ايستاده و با سنگ هم بزنندش دوباره باز مي گردد.

    ما هم برگشتيم...

    پس سپاس که با تشريف فرمائيتان کمک فرموديد تا حضور يواشکي مان در وبلاگتان دوباره به حضوري علني تبديل شود