آمده ام با عطش سالها .... تا تو بگيري و بميراني ام
...
سلام.
انگار دلم طاقت دوري نداره! انگار نمي تونم باشم و انگار نباشم!
آخه هستم! هستم و هنوز قلمم تو دستامه!
چندين بار نوشتم و اينجا ثبت موقت کردم!
با خودم گفتم روزي که دوباره برگردم؛ لااقل خيالم راحته که حرفام تو زمان خودشون زده شدن! اما براي کي؟؟؟
فقط براي خودم و قاصدک و خدا...
دلم سوخت!
دلم سوخت که حرفام بدون نظر شما باشه!
هميشه نظرهاتون باعث ميشد بيشتر بنويسم و بيشتر براي بهتر نوشتن تلاش کنم.
واسه همين دوباره برگشتم!
از بعد رفتنم تا الان اينجا شاهد 7 تا پست هستين که دو تاي اونها قبلا در قالب يه پست ارائه شده! اما بقيه مطالب جديده!
مثل هميشه منتظر نظرات قشنگتون هستم.
اميدوارم شما هم مثل هميشه قاصدک رو تنها نذاريد.