• وبلاگ : لبـــگزه
  • يادداشت : مأموريت ... تمام
  • نظرات : 9 خصوصي ، 88 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    عاقبت ديدي که خون سجّاده شد
    بعد از اين ديگر معمّا ساده شد

    اين همان رمز است در خاک جنون
    يک موذن يک اذان در دشت خون

    او اذان در هجر ياران سر دهد
    او ابوالفضل و علي اکبر دهد

    او دليل پاکي راز و نياز
    او دليل هر اذان و هر نماز

    در نماز عشق بود و بنده شد
    ضربتي خورد و رکوعش سجده شد

    سجده در خون شد مقام آن شهيد
    سجده را يزدان از آنجا آفريد

    ******************************
    او نماز عشق را تفسير کرد
    نانجيبان را غل و زنجير کرد

    اين نماز مهر و ماه و کيش بود
    يک هزار و چهارصد سال پيش بود

    ما کجا و اين نماز خون کجا؟
    ما کجا و اين تن گلگون کجا؟

    ما حريم لاله را دزديده ايم
    ما اذان عشق را نشنيده ايم
    عاقبت ديدي که خون سجّاده شد...

    سلام آقا سيد .

    رسيدن بخير...