حالا اين دفعه نوبت شماست سر نزنيد
ببيني بازم بروز كردم
بروزم
ميو ميو
سايه ي اندوهروي ديوارهاي شب تو هنوز ميگريزي و منباز هم در تاب و تببس که دنبال تو گشتمکفشهايم پاره شدجان من اخر رسيد وباز پيدايت نشداي نسيم در گريز بي وطناي که بردي جان من با خويشتنهر کجا خواهي برو کين بي رمقدر پي ات مي ايد او با جان و تنپيش خود پنداشتي جا مانده ام؟خسته و درگير و رسوا مانده ام؟از چه ميترسانيم اي تند پاهر کجا رفتي ميايم هر کجاجان من از ان تو بستان ز منمر نبردي پيش تر ايمان من؟جاي من در استانه پاي توستهر کجا خواهي برممن مال توستمن ملالم نيستاز جا ماندنماين خيال از سر بدر کنبهر رنجانيدنم