• وبلاگ : لبـــگزه
  • يادداشت : امان از اين توضيح واضحات..
  • نظرات : 6 خصوصي ، 25 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام سيد مهربان

    اين شعر قيصر رو حتما شنيديد ولي به هر حال به اين بهانه اومدم تا آدرس وبم رو بذارم:

    سلام

    غنچه با دل گرفته گفت
    زندگي لب ز خنده بستن است
    گوشه اي درون خود نشستن است
    گل به خنده گفت
    زندگي شکفتن است
    با زبان سبز راز گفتن است
    گفت و گوي غنچه و گل از درون باغچه
    باز هم به گوش مي رسد
    تو چه فکر مي‌کني؟
    راستي کدام يک درست گفته اند؟
    من که فکر مي‌کنم
    گل به راز زندگي اشاره کرده است
    هر چه باشد او گل است
    گل يکي دو پيرهن
    بيشتر ز غنچه پاره کرده است
    در پنها حق.ياحق!