سلام سيد نازنين.اين شعر فاضل نظري رو قبلا شنيديد و خونديد ولي خواندن دوباره اش لطف دوباره دارد:
كبرياي توبه را بشكن پشيماني بس استاز جواهرخانه خالي نگهباني بس استترس جاي عشق جولان داد و شك جاي يقينآبروداري كن اي زاهد مسلماني بس استخلق دلسنگاند و من آيينه با خود ميبرمبشكنيدم دوستان دشنام پنهاني بس استيوسف از تعبير خواب مصريان دلسرد شدهفتصد سال است ميبارد! فراواني بس استنسل پشت نسل تنها امتحان پس ميدهيمديگر انساني نخواهد بود قرباني بس استبر سر خوان تو تنها كفر نعمت ميكنيمسفرهات را جمع كن اي عشق مهماني بس است!