يك نفر آينه در دست به من گفت سلام
چهره ام در دل آن آينه چون ماه تمام
وه چه زيباست كه با خنده جوابي بدهم
خوش به صياد اگر خود بشود طعمه دام
با سلام هميشه همراه ....
سر فصل عشق و دلدادگي در كلام متبرك رمضان
ماه عهد و پيماني دوباره با معشوق زيبا نگار بر شما مبارك
يكي از پادشاهان به نزد حكيمي رفت و گفت :
مرا نصيحتي كن.
پس حكيم گفت :
ياد دار .. نگاه دار.. سخت دار.. گرد كن.. بخور.. ببر .. بپوش.. بردار.. بده.. بستان.
شاه گفت :
اي حكيم الفاظ معلوم شد اما معاني در حجاب تو پنهان است .
حكيم گفت :
ياد دار خدا را ... نگاه دار وفا را ... سخت دار دين را ... گرد كن علم را ... بخور خصم را ...
ببر از همنشين بد ... بپوش عيب براداران را ... بردار جور از ضعيفان ... بده انفاق ....
و بستان بهشت جاودان را .
![]()