• وبلاگ : لبـــگزه
  • يادداشت : وطن يا غربت
  • نظرات : 16 خصوصي ، 63 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام حاج اقا به توان N

    خوبيد؟؟؟

    زيارتتون قبول...

    بدجور دنبال رد پاتون بودم...اميد که پيدا کرده باشم....

    اين عکسي که گذاشتيد فک کم لحظه هاي اول ديدن کعبه بچه هاس.....

    چه حس خوبيه.....ميري سجده کليييييييييييييييي اشک.....اون وقت سرتو که بلند ميکني کم کم تا به کعبه که ميرسي هر کارييييييييييييييييي ميکني ديگه اشکت نمياد!!! اخه مگه توي آغوش خدا آدم اشک ميريزه!؟!؟!؟!؟

    واي من بالاخره تونستم توي طواف اشک بريزم....از خدام ممنونم....دعاي ابوحمزه به داد دل سنگم رسيد و نرمش کرد.......

    حاجي خيليييييييييييييييييييييييييي خوب بود اين سفر....تنهاي تنها با خدا بودم......به دور از خنده ها و صحبتاي الکي!!! گرچه توي مدنيه يه روزي حالم بد شد و از قافه يه کم جا موندم ولي خدا رو شکر جبرانش کردم....

    دعا کنيد روزيه هر ساله بشه.....يا علي...