سلام سيد بزرگوارآمدم براي عرض ادب و بيان اينکه الحمدلله دوباره نوشتم مجددا عيد ولايت و امامت را تبريک عرض مي کنم (مجددنش به اميد رسيدن پيامک در شب عيد)
سيد عزيزم ,نوشته تان را که برگرفته از کتاب بررسي مسائل کلي امامت بود ، خواندم همانگونه که مي دانيد حضرت محمد ص در سومين بار (كه آخريندفعه هم هست) بعد از هجرت در سفر به مكه (حجه الوداع) در سال دهم هجري دو مساله اي را كه هنوز كامل و صريح تبين نشده بود رااعلام كردند يكي احكام حج و ديگري ولايت و جانشيني بعد از خودشان . حضرت خاتم ص براي زمينه سازي خطبه غدير در مني 2 خطابه داشته اند در خطابه اول به امنيت اجنماعي مسلمين از نظر جان و مال و آبرو اشاره کردند اموال بنا حق گرفته شده را در جاهليت رسما عفو کردند تا کينه توزيها از ميان برود در اينجا تصريح کردند اگر من نباشم علي بن ابيطالب در برابر متخلفين خواهد ايستاد و حديث ثقلين را بيان فرمودند و مردم را از اختلاف بعد از خود نهي نمودند ؛ خطابه دوم را در مسجد خيف در مني بيان کردند که در هم معترض مساله خلافت شدند و به تفرقه نيانداختن سفارش کردند در سه روز توقف در غدير خم هم مردم اقرار زباني كردند و هم بيعت يدي حتي زنان از پشت پرده و طشت آبي ...
حضور حضرت جبرييل به صورت مردي زيبا و خوشبو و كلام او و معجزه حارث فهري مهر تاييدي بر فرمان الهي در مساله ولايت حضرت علي و اولاد طاهرينش عليهم السلام مي باشد...خود را بيشتر کردند هرچند قبلا صحيفه ملعونه را عمر و ابوبکر نوشته بودند