همان شب كه سرت بر نيزهها قرآن تلاوت كردتو را در دامن زهرا(س) و دوش مصطفي(ص) ديدم تنور خولي و تنهايي خورشيد در غربتتو را در چاه حيدر همنواي مرتضي ديدمسرت بر نيزه قرآن خواند و جبرائيل حيران ماند و من از كربلا تا شام را غار حرا ديدم
===========
سلام سيد
دلم لرزيد از يادآوري آن همه عطش در آن صحراي بلا
دوست داشتم تهران بودم و در بحث تحريف فرهنگ عاشورايتان هم شركت مي كردم (البته بيشتر ياد مي گرفتم كه چيزي نمي دانم ) چند نكته كه برايم جالب بود و خوانده ام را برايتان نقل مي كنم:
امام راحل از قول ابن سينا نقل مي كنند كه پذيرفتن چيزي بدون دليل خلاف فطرت است . آري اگر هر شنيده اي را به خصوص درباره بحثتان از مداحان نپذيريم و به مطالب كه منابعش ذكر نمي شود اعتراض كنيم همه چيز در اين باره درست مي شد اگر با مطلب دروغ گريه كرديم و با مطلب حقيقي نگريستيم ميدان تحريف گسترده تر مي شود البته آنچه از تحريف لفظي خطرناك تر است تحريف معنوي است كه در آن معنا و روح چيزي عوض مي شود انشا اللهكه فرهنگ عاشورا دچار اين تحريف خطرناك نگردد . چند مورد تحريف لفظي : جمله معروف (اگر دين جدم جز با كشته شدن من باقي نمي ماند پس اي شمشيرها مرا دريابيد ) شعر زيبايي است از شيخ محسن هويزي حائري در ديوان الحائريات وي كه به امام حسين ع نسبت مي دهند ، و يا سر به محمل كوبيدن حضرت زينب سلام الله عليها كه در كتاب ساختگي نور العين في مشهد الحسين آمده و مي گويند متعلق به قرن 5 است اما نثر آن متعلق به نثر قرن 13 است و قمه زنان با استناد به آن اقدام به قمه زني مي كنند
و موارد ديگري كه هست و مجال اندك .
راستي برادر كوچكتان را دعا كردين ؟ ماشا الله اينقدر سرتان شلوغ است كه سوالهاي من بي جواب ماند سوالهاي مرا پاسخي نخواهي داد؟
سلام سيد عزيز
مدتي قبل مطلبي را مي خواندم درباره مراتب و مراحل عزاداري ،البته شما كه اهل كمال هستيد و مطمئنا به مرحله پنجم اش رسيده ايد خواستم براي دوستاني كه اينجا مي آيند نقلش كنم انشا الله که همگي به مرحله پنجم اش برسيم عزاداري مراحلي دارد :مرتبه اول عزاداريدر اين مرتبه عزادار فقط در قلب خود از مصيبت وارده بر سيّدالشهدا(ع) غمگين و ناراضي است؛ بدون اينكه غم و نارضايتي خود را معمولاً بروز دهد. اين مرتبه كمترين درجه عزاداري است؛ و پايين تر از آن، مرتبهء دشمنان حضرت است يعني مرتبه اي كه شخص به مصيبت هاي حسيني اگاه شود و ناراحت نگردد و به آن راضي باشد. درباره اين گروه در زيارت وارث چنين مي خوانيم:لَعَنَ اللهُ اَمَّةً قَتَلَتْكَ وَ لَعَنَ اللهُ اُمّةً سَمِعَتْ بِذلكَ فَرَضِيَتْ بهِ خداوند لعنت كند امّتي را كه تو را كشتند و به تو ظلم كردند؛ و خداوند لعنت كند امّتي را كه خبر چنين جنايتي را شنيدند و به آن راضي شدند(مفاتيح الجنان)كساني كه در مرتبه اول عزاداري هستند، از هر دين و آييني كه باشند به خاطر اندوه قلبي شان براي مصيبت امام حسين(ع) در نزد خداوند از ثواب و پاداشي به تناسب عقيده شان برخوردار مي شوند.عظمت مقام اهل بيت (عليهم السلام) به قدري است كه كوچكترين كاري كه براي آنها صورت گيرد، با پاداش هاي بزرگي از ناحيه آنها جبران خواهد شد. حال اگر يك كافر هم خدمتي به آنها كند يا ادبي را نسبت به آنها رعايت نمايد، چون شخص كافر در آخرت اهل نجات نيست، پاداش او را در دنيا به او مي دهند و اگر شخص، كوچكترين سنخيت و آمادگي را داشته باشد، چه بسا پاداش اهل بيت(عليهم السلام) موجب هدايت او نيز مي شود.مرتبه دوم عزاداري در اين مرتبه عزادار غم و نارضايتي خود را به شكل هاى گوناگون از قبيل گرفتگي چهره،گرفتن حالت بغض و گريه(تباكي)، گريه كردن، پوشيدن لباس عزا، به سينه و سر زدن و ... بروز مي دهد و در اين كار گاهي تنها و گاهي به همراه ديگران عزاداري مي كند.
سلام بر تشنه لب كريلا يا حسين
سلام بر آقا سيد بزرگوار :
عزداري هاي شما قبول باشه انشالله ...
ما را هم دعا كرديد آقا سيد فراموش كه نشديم ؟ شديم ؟
چقدر دلنشين و زيبا بيماري آقا محمد مهدي گل رو مثال زديد و ما را بيشتر با تشنگي لبان خشكيده فرزندان امام حسين ( ع ) نزديك تر كرديد ... ما نمي تونيم حتي يك لحظه تشنگي فرزندمون رو تحمل كنيم .... امان از دل حسين ..... امان از سيلايهاي اشك حسين كه در برابر لبان تشنه عزيزانش خونبار شد .... مي خواهم حديث پريشاني دل را بنگارم اما سيلابه هاي اشک امان از کفم ربوده است. ... امان از دل حسين ......
عاشورا روايت غربتي است عظيم .... كربلا عظمتي است وصف نا شدني .... به راستي کدام زبان ، قلم را ياراي توصيف آن است ؟ !
به همسر بانوي گرامي سلام ويژه برسانيد و از طرف من اين ايام پر از عشق و نور و شور و شوق حسيني را خدمت ايشان تسليت بگوييد
هميشه حسيني بمانيد .... حسيني بدرخشيد
به خداي عباس
انا لله وانا اليه راجعون
سلام عليكم
با من امروز از روضه نگو ....
ببين گرفته صدايم از صدا زدنت ....
با عنايت خداوند سبحان و به بركت نام نامي حضرت عباس بن علي (ع) اولين پست رسمي خود را تحت عنوان :
عقل و تعقل در سيره ي معرفتي حضرت عباس بن علي (ع) **پيشگفتار**
در خدمت ارباب...در روز نهم .... روز دلبري يار دلبرايم ... با اشك خون به روز شديم...
وصف تو كي با سخن كامل شود وحي بايد بر قلم نازل شود
به انتظار قدوم و كلام انديشمندانه تان هستيم !
دعا
به هواي تو به لواي تو تا ولاي اباي تو ...
علي علي
آخر شبي يه اشك درست و حسابي ازمون گرفتي...
يا علي اصغر...
يا بابالحوائج...
سيددعام كن.
زندگي بدون آب ممكن تر است تا بدون عبّاس...عبّاس آرام جان حسين است... عبّاس رگي دارد كه نبايد از تشنگي بچه ها با خبر شود. اين تنها رازيست كه بايد از عبّاس مخفي نگه دارند. اما مگر مي شود رازي به اين عظمت و خشكي لبهاي سكينه را از عبّاس مخفي كرد؟!
چون چاره نيست ميروم و مي گذارمت
اي پاره پاره تن ،بخدا مي سپارمت
سلام بر آقا سيدعزيييييييييز!هيچ چيز نميتونم بگم!
....
كاش با خونم به روي نامه ها
مي نوشتم يا حسين؛ كوفه ميا
چه زيبا تفسير كردي حال تشنگان كربلا را .
اجرتان با ابا عبدالله (ع)
التماس دعا
يا حسين
سلام اخوي عزيز
تاسوعا و عاشوراي جد بزرگوار و عزيزتان حضرت ابا عبدالله عليه السلام رو تسليت مي گم .
چه يادآوري و تذكره اي ! لا يوم كيومك يا ابا عبدلله
با نكته اي از آيت الله زابلي به روزم