سلام آقا سيد عزيز و بزرگوار
تا دنيا دنياست حسين بن علي (ع) ، سرور راد مردان و شيفتگان حق و عدالت ، و مقتدا و پيشواي خوبي هاست

هم او که در روز عاشورا خود را چنين معرفي کرد :

اناالحسين بن علي
آليت ان لا انثني

احمي عيالات ابي
امضي علي دين النّبي

يا مي فرمود :

انابن علي الطّهر من آل هاشم
کفاني بهذا مفخرا حين افخر

...

ايام سوگواري سيدالشهدا ، آقا حسين بن علي (ع) را به شما و خانواده ي محترم تسليت عرض مي کنم

اميدوارم دل هاي همه ي ما روشن به انوار معرفت الهي و عشق حسين باشد ، و در رديف حسينيون واقعي قرار داشته باشيم

و به قول حضرتعالي حسيني بودن ما ختم به ظواهر ، آن هم فقط در اين چند روز نباشد

اي كاش به شناخت و معرفت حسيني دست پيدا كنيم

...

ممنون از حضور ارزشمندتون

نمي دونيد چقدر دلم مي خواست مي تونستم در جلسه ي نقد وبلاگ شما حاضر شوم

افسوس كه اينجا بسيار سرد و يخبندان و جاده ها بي اعتبار است ... والا خود را به جلسه مي رسوندم

هميشه موفق و مويد و حسيني و سربلند بمونيد

التماس دعا

...

جهان را صاحبي باشد خدا نام ...

عاشوراست ؛ خورشيد طف مي تابد ، بيابان تفتيده ، انسانهاي طف ديده و خيمه هاي عطش خيز در انتظار روزي عارفانه اند.

عاشوراست ؛ عاشقانه ترين روز تاريخ عاشق ترين مرد با معشوق ترين عشق به هم رسيده اند و معاشقه خون ديدني ترين لحظات دنيا است ......

سلام سيد بزرگوار

اي كاش معرفت قيام حسيني را داشته باشيم كه هر سال با شروع محرم خود را اماده عزاداري كرده اما با تمام شدن محرم انگار نه انگار

راستي راهش چيست كه بتونيم اين قيام حسيني را در دلمان زنده نگه داريم برا هميشه

يا ابا عبدالله

سيد بزرگوار مثل اينكه امام حسين يه جورايي هنوز دلش نميخواد دعوت نامه من رو امضاءكنه در اين روزهاي معنوي شما سيد بزرگوار ازش بخواهيد تا من رو سياه وگنهكار رو دعوت كنه ديگه طاقتم تموم شده

التماس دعاي خيرتان

سلام

كاش به معناي واقعي اين ايام را درك كنيم و به واقع حسيني شويم.

فرا رسيدن ايام سوگواري حسين بن علي را خدمتتون تسليت عرض مي كنم باتشكر آسمان

تسليت ..........

من واژه هاي نوشته هايم را در تو پيدا مي کنم

با نگاهت کلمات را عاشق مي کنم

و فاصله هاي بي رحم را

با دست هاي پر مهرت از بين مي برم

سيدبزرگوار سلام

ممنون از لطفتون بابت مطالعه نوشته هام.از حسن توجهتون به وبلاگم سپاسگزارم.

سيدبزرگوار سلام

ممنون از لطفتون بابت مطالعه نوشته هام.از حسن توجهتون به وبلاگم سپاسگزارم.

سلام برادر عزيزم

اميدوارم در اين ايام سرد و يخبندان و بي گازي دل گرمي داشته باشيد

سيد بزرگواري كرده بوديد و تنبلي از ما بوده نتوانستيم خدمت برسيم

ماه محرم با خاطرات بزرگ تاريخي اش براي من و شما فرصتي فراهم مي كند براي باز انديشي و تحمل بيشتر در باره نبرد خوبيها و بديها در درونمان و در جوامع بشري

از اينكه در اين مدت چندان فرصتي براي خواندن مطالب شما و نظر دادن در باره آنها برايم فراهم نبوده پوزش مي طلبم

اميدوارم ايام خوبي داشته باشيد

سلام آقا سيد

عزاداري هاتون قبول

توي اين شبها و روزها از دعا فراموشم نكنين ...

آقا سيد متنتون فقط يه حرف ساده نبود

كه درد بود

اين رسم از صفويه به جا موند و همينطوري هم انگار ميخواد ادامه داشته باشه

فقط انگار ياد گرفتيم چراغ تكيه ها رو از اول محرم روشن نگه داريم و به قول شما بعد از روز يازدهم هم تموم

همه ميرن خونه هاشون

بدون اينكه اصلا نگاه كنيم كه اين حركت از كجا شكل گرفت

كه اگه بخوايم درست ببينيم از همون روز عرفه بايد بهش بپردازيم

كه بدونيم سرچشمه و مبدا كار از كجا بود

اما انگار فقط عادت كرديم براي مظلوميت امام و يارانشون گريه كنيم

و نمي دونيم گريه كردن به خاطر مظلوميت بدون دونستن هدف بزرگ اون حضرت ... شايد حتي كوچيك كردن هم باشه

شمر و يزيد رو آنچنان بزرگ و قوي نشون ميديم ... همون شمر و يزيدي كه در برابر خطبه هاي پرشور حضرت زينب (س) چيزي جز سكوت نداشتن كه بگن

اما اينا رو نميگيم

البته بعضي از مداح هاي محترم حق دارن ، چون نمي تونن با گفتن از اين مسائل اشك مردم رو دربيارن و ...

ديشب رفتم تكيه ... ولي احساس مي كنم هر سال كه ميگذره انگار همه چيز بدتر ميشه

آقاي سخنران با خوشحالي كامل ميان ميگن يه روايت جديد ! ديدم كه تا حالا نشنيدين .

نمي دونستم كه روايات هم به روز ميشن

شعرهاي مداحي روز به روز ...

شما كه بهتر در جريان هستين

تصميم گرفتم توي اين ده روز كتاب حماسه ي حسيني شهيد مطهري رو بخونم و اگه تونستم كتاب حسين وارث آدم دكتر شريعتي

احساس مي كنم اينطوري بهتر مي تونم از اين ايام استفاده كنم

يه زحمتي هم براي شما داشتم

اگه ميشه يه منبع خوب هم شما بهم معرفي كنين

البته يادمه كه خودتون يه كتاب در مورد حضرت سكينه نوشته بودين

ما رو به خير اين مجالس اميدي نيست ...

توي جلسه ي فردا جاي من رو هم خالي كنين

خدا نگهدارتون باشه

سلام

باعث خوشبختي بود که گذري از وبلاگ من عبور کرديد و سعادت نصيب من شد تا وبلاگ به اين قشنگي آشنا بشم

اي کاش اين محرم با هر سال فرق ميکرد ...... يا مهدي کي ميشه غبار ريا و تزوير رو از چهره اسلام واقعي بزدايي و زمزمه يا حسين واقعي را به دل شيعيانت بچشاني.

و او بزرگ تر است...

مي بيني نازنين...؟ مي بيني كه چند روز در سال حسيني هستيم.

و نمي خواهيم بدانيم كه ...

امروز هشتم ذي الحجه است و بانگ كاروان برخاسته ...

امروز دوم محرم است و كاروان مي رسد ...

امروز نهم محرم است و ...

زيبا بود و حرف دل.

سپاس

سلام

ممنون از اينكه تشريف آورديد...

متن شما هم بسيار زيبا بود...واقعيت داستان ما مسلمونا همينه...قبل شهادت امامامون تو سر و كله خودمون مي زنيم و جا رو جنجال و جيغ و داد و گريه و ماتم و عزاداري...اما بعد از شهادت اون عزيزان عين ختورمون هم نيست كه ديروز داشتيم براي كي گريه مي كرديم...

همينه كه هميشه از مسلمون بودن خودمون شرممون مي شه و ....

به هر حال كه بسيار زيبا اين موضوع رو به زبان اورديد...

يا حق...

سلام برادر بزرگوارم

هميشه لطف و محبت به من كرديد واقعا ممنونم ، حق با شماست شما بيشتر به وبلاگ خودتون تشريف آورديد كم پيدا شدن من رو به بزرگواري خودتون ببخشاييد.

اين شعر رو از شاعر ديارمان شيراز حضورتان تقديم ميكنم :

سرش به نيزه به گل هاي چيده مي ماند

به فجر از افق خون دميده مي ماند

يگانه بانوي پرچم به دوش عاشورا

به نخل سبز ز ماتم تکيده مي ماند

ميان خيمه ي آتش گرفته، طفل دلم

به آهويي که ز مردم رميده مي ماند

شب است گوش يتيمان ز ضربت سيلي

به لاله هاي ز حنجر دريده مي ماند

رقيه طفل سه ساله که حوري حرم است

به آن که رنج نود ساله ديده مي ماند

امام صادق حق پشت ناقه ي عريان

به زير يوغ چو ماه خميده مي ماند

شوم فداي شهيدي که در کنار فرات

به آفتاب به خون آرميده مي ماند

هلال يک شبه ي من، ز چيست خونيني؟

نگاه تو به دل داغ ديده مي ماند

حکايت احد و اشک چشم خونينش

به اختران ز گردون چکيده مي ماند