• وبلاگ : لبـــگزه
  • يادداشت : اردوي مشهد
  • نظرات : 4 خصوصي ، 70 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5      >
     

    بنام خدا

    سلام

    خيلي از حضورتون وصحبتهاتون استفاده كرديم...

    مويد باشيد

    درپناه حق

    سلام. ارادتداريم. ان شا لله يه سفر ديگه با هم باشيم ... انتهاش هم شهادت بشه.
    سلام حاجي جان منم امين خديور طراح قالب...يادتون رفت اسممو؟ من واستون پيغام گذاشته بودم اما جوابي نشنيدم دوست دارم قالب وبتونو طراحي كنم يعني طراحي كردم فقط بايد واسه پارسي بلاگ ترجمش كنم خبرم كنين...

    سلام

    سپاهيان ابرهه در راهند.

    جهت اطلاعات بيشتر روي لينك زير كليك فرماييد:

    http://sibesobh.parsiblog.com

    به روز باشيد و بهروز

    يا علي

    + yas 
    didam ahle elmid yadam oomad ye soali beporsam :rasti hokeme ziarati ke ba benzine azad (litri 500 toman!!!) anjam beshe chie ? ghaboole ya na?!!1

    سلام دوست من

    وبلاگ جالبي داري

    ممنون ميشم سري به من بزني

    بهخ روزم و منتظر نظراته خوبت

    يا حق

    نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت

    به غمزه مساله آموز صد مدرس شد

    سلام حضور برادر بزرگوارم

    خوشا به سعادتتان

    .... آري بايد چنين باشد جشن تولد اسلام راستين

    به تازگي نوشته ام خوشحال ميشم تشريف بياوري

    نظرتان را درباره تبادل لينك بفرماييد

    هو الحق

    سلام حاج اقا ...زيارت قبول ..خوش به سعادتتون

    كاش من هم مي تونستم بيام ...ولي قسمت نشد ديگه ...ولي خوش به حال اونايي كه با شما همسفر بودن و استفاده كردن از وجود شما .

    التماس دعا و يا حق

    يا علي مدد

    سلام . امشب اولين بار بود كه به شما سر زدم اما خيلي جالب نوشتيد . يك حس عجيب داشتم تو اين پستتون . نميدونم شايد چون اگه نگم پ100% حدودآ 90%‏از اين شخصيت كه نميدانم مجازي است يا حقيقي به من ميخوره .

    موفق باشيد /// يا علي/// التماس 2a

    + محدثه 
    ميبينم كه پارسي بلاگ اين نوشته رو برگزيده كرده!‏من فكر كردم فقط وبلاگ ماها كه كم بازديد كننده داريم رو منتخب ميكنه كه يه كم آدم جمع كنيم!
    از شوخي گذشته تك تكنوشتههاي اينجا لايق منتخب شدن رو دارند

    {خصوصي}

    سلام سيد جان

    زيارتت قبول

    خيلي دلم مي خواست تو اين سفر باهاتون بودم. يا شايدم دلم نمي خواست چون اصلا براي اومدن هيچ اقدامي نكردم. اولين سفر وبلاگيم «از بلاگ تا پلاک» بود و شايد اصلا به خاطر همين بود که اين سفر را نيومدم!!! خلاصه اينکه اينطور که به نظر ميرسه انگار سفر خوب و پرباري داشتيد. هم از جنبه هاي معنوي و هم از جنبه هاي وبلاگي! اما همين که خودم هنوز در مورد برگزار کنندگان اين اردو و دست اندر کارانش هيچ اطلاعي ندارم شايد به نوعي نشونه کم کاري اونا باشه! يا شايدم من ديگه مثل قديما حوصله اش را ندارم که تو هر سوراخي سرک بکشم و ببينم چه خبره. به هر حال حالا با تعاريفي که از اين سفر مي شنوم حسرت نيومدن بيشتر رو دلم سنگيني مي کنه.

    فقط اينکه توصيه مي کنم از همه اونايي که وبلاگر بودند و تو اين سفر همراهتون بودند بخواهيد هر کس به اندازه وسعش در مورد اين سفرش به توليد محتوا بپردازه. همين اندک ها که در کنار هم قرار مي گيرند آخر سر خرمن بزرگي از مطالب نو و تازه و با معنا در برابر ديدگان نا آشناي کاربران اينترنت قرار خواهد داد. نگذاريد دستاورد هاي اين سفرتون مثل سفر جنوب ما نهفته باقي بمونه! بالاخره بايد يه فرقي بين سفر تعدادي وبلاگ نويس با يک کاروان معمولي وجود داشته باشه!

    سيد ما رو دعا کن

    مشهد خوش بگذره. اگه كمك خواستي روي ما حساب كن. زيارت قبول
    حالا من اين همه انتقاد کردم يه وقت فکر نکنيد من همش ساز مخالف ميزنم...من خودي ام... من جمع رو تحليل نکنم پس کي بياد تحليل کنه؟! :D خلاصه به دل نگيريد يه وقت...(; التماس دعا...
    اکنون چه بهتر که بقيه انتقادها رو هم همين جا خدمت خودتون عرض کنم. (انگار اين نوشته داره تبديل به اعتراف نامه ميشه!). جلسات گپ و گفتگو خيلي خوب بود اما ضعف هايي هم داشت که بهتره براي رفع شدن اونها رو بگم: يکي دور خوردن و چرخيدن بحث بود. مثلا در مورد بحث فيلترينگ يه حرف مساوي بارها از افواه مختلف شنيده شد و به نتيجه نرسيد! علتش هم اين بود که منظور آن خانم درک نشد. انتقاد ايشون به اصل وجود فيلترينگ بود اما چندين جنبه هم داشت. زيرا ايشون اعتقاد به اين داشتن که بچه مسلمون خودش ميتونه بفهمه و درست استدلال کنه و بايد اهل علم باشه. حال آنکه هر کسي در سطحي از رشد عقلي - علمي قرار داره که با ديگري فرق ميکنه و افرادي رو ديديم و يا حتي خودمون بارها توسط شبهه يا شايعه اي دچار ترديد شديم و حفاظي جلوي اون شبيهخون فرهنگي يا مذهبي نبوده که از ما محافظت کنه. (اگر اشتباه ميگم لطفا تصحيح بفرمايين) در جلسه دوم، ما بيشتر از هر چيز حرف شما رو شنيديم و از حرف دل يا تحليل منطقي ديگران (چه درست و چه نادرست) چيز زيادي نشنيديم. شايد بهتر بود اول همه نظرها مطرح ميشد و بعد وارد جمع بندي يا مباحثه براي کنار گذاشتن نظرات ناکامل يا نادرست ميشديم. اينجوري کيف بيشتري داشت. چون افراد نظريه هاي مختلفي راجع به زندگي، عشق، خدا و معنويت دارن و شنيدن شون غير از اينکه لطف زيادي داره نوعي انتقال تجربه و افزايش علم محسوب ميشه. شايد همه نتونن با نظريه منه رضاي کوچک به مفهوم عشق و خدا برسن اما شنيدن نظر ديگران و رسيدن به يک جمع بندي مشترک براي من يک اهميت خاصي داشت. يعني بي تعارف يه خورده بحث رو مطلق و محدود کرديد.
    سلام. اين افشاي صحبتهاي خصوصي به اين شکل خيلي مفيد بود چون باعث شد منم يه چيزايي ياد بگيرم. راستش جلسه اول دشمن شناسي خوب بود اما کمي رقيق ! بود. بي تعارف. تحليل قوي اي توش نبود. اما جلسه دوم ناگهان کولاک کرديد. اون ماجرايي رو که تعريف کرديد جايي خونده بودم اما مدتها دنبالش بودم.
     <      1   2   3   4   5      >