• وبلاگ : لبـــگزه
  • يادداشت : سفر عيدانه
  • نظرات : 15 خصوصي ، 101 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام به آقا سيد بزرگوار

    نكته اي كه بهم گفته بودين رو خوندم و امرتون رو هم اطاعت كردم

    راستش رو بخواين خيلي در موردش فكر كردم، خيلي فلسفي بود

    نمي دونم چقدر برداشتم درست بوده،‏ ولي به نظرم يه جورايي در مورد تصميم جديد من مي شد،‏اينكه زياد خودم رو درگير نكنم ،‏درسته ؟

    اشاره تون طوري بود كه هيچوقت از ذهنم بيرون نميره. مثل اثر ساعتهاي روان دالي هميشه توي ذهنم مي مونه .

    ازتون ممنونم .

    خدا نگهدارتون باشه.

    پي نوشت-1 : زمان نوشتن اين مطلب با فرستادنش فرق ميكنه، حتي امروزم كه مي خوام براتون بفرستمش هم دارم در موردش فكر ميكنم ...

    پي نوشت-2 : يادم رفت راجع به عكسهاي سفرتون بگم ،‏فوق العاده بودن. چه دسته گلهاي قشنگ و نازي دارين ، خدا اونها رو براي شما و همسر مهربونتون حفظ كنه . ولي آقا سيد نمي دونم چرا عكس امامزاده مظفر اصلا باز نميشه،‏حتي لينكش رو هم سعي كردم جداگانه باز كنم،‏ولي اصلا باز نميشه . احتمالا اشكال از سيستم منه ...