• وبلاگ : لبـــگزه
  • يادداشت : سفر عيدانه
  • نظرات : 15 خصوصي ، 101 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    آقا سيد بزرگوار

    با عرض سلام و احترام

    اول بذارين از سفرنامه ي قشنگتون بگم .

    واقعا از عكسها و توصيفاتتون لذت بردم، خيلي خوشحال شدم كه سفر خوبي همراه خانواده ي مهربونتون داشتين. البته چون من از اينترنت فوق پرسرعت !! استفاده مي كنم، هنوز همه ي عكسها كامل باز نشدن و نتونستم سيوشون كنم. بايد زماني كه ميخوام مدت طولاني تر كانكت بمونم بيام سراغ سفرنامه ي مسافر ِ‏خوش سفر وبلاگستان و از مطالب و عكسهاي قشنگشون استفاده كنم .

    دوم هم ممنونم از حضورتون توي قصه ي ما .

    باور كنين بدون تعارف ميگم،‏ خوندن نظرات شما برام يه لطف ديگه داره . نظراتتون براي مطالب معمولي من حكم اظهار نظر يه كارشناس خبره رو داره و هميشه با دقت مي خونمشون .

    راستش آقا سيد وقتي نوشتين مي خواستين منو خواهر خطاب كنين و با ديدن متنم ....

    خيلي شرمنده شدم ... منظور من اصلا عنوانهاي خواهر و برادر معمولي كه از روي محبت يا احترام همديگه رو خطاب ميكنن نبود . حس ميكنم بعضي از آدمها با اين طور عنوان ها ميخوان به حريم خصوصيم نزديك بشن و خودشون رو صميمي حس ميكنن ... بيان اين حس سخته ... دليل اين قسمت از متنم فقط همين بود وگرنه شما كه از بزرگان ما هستين و واقعا برام حرمت و جايگاه خاصي دارين .

    شما درست ميگين ،‏اينجا نميشه فقط براي خودم و قلبم بنويسم، چون مخاطباني داره ... ولي به نظرم اومد كه من زياده از حد دارم خودم رو درگير ميكنم . اتفاقا يكي از اون چيزهايي كه بهش فكر مي كردم وبلاگ شما و خود شما بودين . با خودم ميگفتم اگه آقاي واحدي با اين تعداد مخاطب كه به وبلاگشون ميان يا ايشون ميرن متنهاشون رو ميخونن ، اگه قرار باشه اينطوري مثل من خودشون رو درگير كنن كه ديگه بايد كار و زندگي رو بذارن كنار .

    درسته اين فضا مجاريه ، ولي به قول شما جزئي از واقعيتهاي زندگيمون شده و براي همينه كه قضاوت آدمها برام خيلي مهم بود و بعضي وقتها واقعا آرامش رو ازم مي گرفت و يه زماني نزديكي هاي قشنگي رو ايجاد كرد كه صدها برابر از نزديكيها و ارتباطهاي معمولي عميق تر و زيباتره .اينجا من و شما و دوستان ديگه ،‏فقط با افكار همديگه آشنا ميشيم . با روح همديگه ارتباط برقرار ميكنيم و طبيعيه كه اين نزديكي مثل نزديكي هاي دنياي معمولي نيست ، چطوري بگم ... خيلي از مرزبندي ها رو نداره و به همين دليله كه آدمها با سن و سال مختلف ‏، موقعيتهاي مختلف اجتماعي و شغلي ، وقتي اينجا به هم مي رسن فقط افكارشون مطرح ميشه و همين ها باعث ارتباط و نزديكي ميشه و نزديكي هاي روحي رو به وجود مياره . من فقط ميخوام سعي كنم يه كم از حساسيتهام كم كنم تا احساس آرامشم بيشتر بشه و راحت تر بتونم به ارتباطاتم بپردازم . به قول شما براي خاله بازي كه نميايم :)

    من اصلا تعارف يا تملق بلد نيستم ولي بايد بگم از محضر شما و مطالبتون واقعا استفاده ميكنم و برام حكم استاد دارين ، استادي كه برخلاف استادهاي دانشگاه خيلي راحت مي تونم باهاتون بحث و تبادل نظر داشته باشم و از نظرات و راهنمايي هاتون استفاده كنم .

    براي شما و خانواده ي مهربونتون آرزوي سلامتي و سعادت و شادكامي دارم .

    خدا نگهدارتون باشه .