من اولين باره که وب لاگ شما رو مي بينم و کلا اصلا نمي شناختمون! خودم توي دانشگاه تهران ادبيات فارسي خوندم و خيلي از دوستام يا شاعرن يا داستان نويس و خودمم يه چيزايي مي نويسم ولي هيچ وقت فکر نمي کردم کسي که تو حوزه درس خونده رمان هم بنويسه يا مثلا رمان شوخي ميلان کوندرا رو بخونه!!!!!!!!! چون من در عين حال از يه خانواده خيلي مذهبي مي يام که هرچند روحاني توشون نيست از روحاني ها هم کم نيستن و تو يه مقاطعي از زندگي خود من اصلا خوندن رمان حرام که نه ولي خوب نبود! خيلي خوشحال شدم که ديدم همچنين روحاني هاي اهل صفايي هم داريم. ضمنا خبر کتابتونو توي خبرگزاري مهر خوندم که به چاپ چهارم رسيده و بابت اونم تبريک توي اين اوضاع و احوال خراب کتاب جاي بسي خوشوقتي داره.