يه سوال : شما فيلم اون شيري که توي سيرک با شنيدن غرش شير ماده تحريک مي شه و به جوون مردم حمله مي کنه و خون خاليش مي کنه رو ديدين؟ ماده شيري در قفس مي غرد , شير نري در قفس صداي ماده شير را مي شنود , تحريک مي شود به جان مربي سيرکي مي افتد که او را از دشت و آزادي به بند کشيده و خيال مي کند که دارد او را تعليم مي دهد . نه اين شير اسرار صحيح زيستن را تعليم نديده , اسرار خوب خدمت کردن به مربي سيرک را تعليم مي ديده . بگذريم .
خلاصه جوون مردم را خون خالي مي کند و پليس هم دير مي رسد و دريغ از اسلحه ي بيهوشي . مثل هميشه زود بازده ترين و سلبي ترين اقدام رخ مي دهد . آري شير در قفس نر را مي کشند و شير در قفس ماده را سنبل شيطنت و فساد و افساد مي پندارند و مربي سيرک مي شود مظلوم ترين جوون روزگار. نمي گويم تشبيهم صحيح است و بلکه اصلا نمي گويم قصد تشبيه دارم . اما مي گويم زبان حال آن دختر , همان زبان حال شير ماده است بلکه قدري تند تر . مي گويد بابا تو که شير نيستي آدمي . گيرم که من انساني را تحريک کرده باشم آيا تو اي انسان تو اي اشرف مخلوقات و تو اي خليفه الله تو نيز بايد مثل يک شير درنده خو , درندگي کني؟ افساري به شتر شهوتت بزن