درودي شبانه بر برادري يگانه
فضاي وب نا امن است،آسمان دريا ابري است
از آل طاها بي خبريم ،تاريخ طبري مي خوانيم
مجمرهاي جهنم خالي نه نه،سرمه دانها پر نورند
موبايلتان خاموش است،جاي من خالي نيست
صداي پدر(کمي شاکي،مهربون): (تو حلقي) پسر مگه نگفتي فردا هزارتا کار داري،بخواب ديگه
حالا من(مظلوم،طفلي): (آروم)بله بله ،(آهسته)چشم چشم
خب گمانه قطعي شد برادر ؟