SMS: باران نمي شوم که نگويي : با چه منتي خود را به شيشه مي کوبد تا پنجره را باز کنم و نيم نگاهي بيندازم ابر مي شوم که از نگراني يک روز باراني هر لحظه پنجره را بگشايي و مرا در آسمان نگاه کني ... (همچنان فيلتر هستم و نمي دونم چرا ...)

MOWAFFAQ BASHID

BISHTAR BENEWISID

WA

ZOOD TAR

سلام.

نمي دونم چي چي

اما ميدونم : ما همان بار گرانيم که بر دوش خوديم

خيلي خيلي خيلي ممنون از اين که به وبلاگم سر زديد.

با اين که نسل سومي نيستيد ولي انگار بهتر از بقيه از لحاظ فکري به من نزديکيد.

بسار ممنون.

به نام پروردگار شهيدان و درستکاران

با سلام و درود بر سيد خوب ما

حرفهايي که زديد حرف دل ما هم هست.من که مي خوام بعد از کارشناسي نرم افزار تو رشته ي علوم انساني ادامه تحصيل بدم پست سرم اين حرف ها هست.

شيفتگان خدمت با مطلبي با عنوان چه بر سر مستند شهيد بهشتي آمد؟! بروز شد

سلام استاد

راستش من هم بعد خواندن بلاگ شما خيلي ناراحت شدم به خاطر کوتاه فکري اين آقاي نمي دونم چي چي.حکايتش شده مثل حکايت دانشگاه پيام نور که بچه هايش هي جان مي کنند و دنبال استاد و کتاب و تست مي دوند ولي آخر سر بهشان مي گويند پيام نوري و مسخره شان مي کنند.

ما بيشترين جان ها را مي کنيم در رشته هاي علوم انساني.مثلا همين رشته ي ما...ما اصول فقه مي خوانيم.مدني پاس مي کنيم. ديه ي شکستن دست و کتف و دندان را حساب مي کنيم،زير لب مي خوانيم عموم خصوص من وجه،عموم خصوص مطلق...منطق مي خوانيم و منطقي مي شويم اما باز به ما مي گويند بر و بچه هاي انساني....

بگذريم.من واقعا متاسفم براي ديگران که نه ،خودم که اين طور رشته ام را در مملکت گل و بلبل نقد مي کنند.

راستي تا يادم نرفته اين را هم بگويم من عاشق کلاس هاي متون فقه شما هستم.من متون فقه دو و چهار را پاس کرده ام اما هر هفته يک شنبه به خاطر شما در کلاستان شرکت مي کنم.

خوشحال مي شوم به وبلاگ من هم سر بزنيد.

سلام.

زرنگيد جناب سيد!!

ي تبريک عيد گفتيد بعدشم گردو خاک کرديد و شلوغش کرديد که عيدي دادنو بپيچونيد!!!

نه خير! عيدي رو بايد بديد چه دير باشه چه عصباني باشيد!

در ضمن ما خودمان شيمي کاربردي خونديم ولي با کمال افتخار ميگم هرچي کتاب مربوط به علوم انساني خوندم به درد زندگيم خورده و لاغير!

چه استراحت خوبي است در جوار خودم

خودم براي خودم با خودم کنار خودم

همين دقيقه که اين شعر را تمام کنم

از اين شلوغ ِ شما مي روم به غار خودم

اگر مجال دهد روزگار مي خواهم

دوباره حافظه باشد در انحصار خودم

به سمت هيچ تنم را اشاعه خواهم داد

به گوش او برسانيد رهسپار ِ خودم

چه لذتي است در اين صبح سرد پاييزي

کنار پنجره باشم در انتظار خودم

گلي نزد به سرم زندگي اجازه دهيد

خودم گلي بگذارم سر مزار خودم

من بدم نيومد.تا چه قبول افتد و چه در نظر آيد.ياحق!

اگر براي تو سخت است نازنين بپذير

دلم به کار تو باشد سرم به کار خودم

بعد از 16 سال درس خوندن تو فرمول و اعداد و رقم (تا پايان دوره کارشناسي)آخرش چاره رو تو علوم انساني ديدم .کاش اين آقاي نميدونم چي چي الان پيشم بود و از لذت درس خوندن الانم بهش ميگفتم .

مثل هميشه افراط و تفريط بلاي خانمان سوزيه که هميشه دنبالمونه.

خدا خودش به خير کنه اوضاعمون رو.

عرض سلام و ارادت و تبريک اعياد گذشته.