سلام استاد بزرگوارگر باد نبودي كه سر زلف ربوديرخساره معشوق به عاشق كه نمودييادش به خير شايد حدود سي و چند سال پبش زماني كه مرحوم پدر در قيد حيات بود گاه‌گاهي در خانه بساط كباب پزي راه مي انداختيم،پدر هميشه سفارش مي كرد: سعي كنيد بوي كباب كمتر از خانه بيرون برود شايد در همسايگي كسي با استشمام اين بو هوس كباب كند و برايش فراهم نباشد.برادر بزرگم مي گفت :ما چه كاري به همسايه ها داريم چهار ديواري اختياري!البته اين جملات را زير لب زمزمه مي كرد چون هيچكدام از ما چهار برادر جسارت نمي كرديم در محضر پدر، آنوقت ها همه چي سر جاي خودش بود...بگذريم، بوي كباب كه بپيچد، كاري ندارد به اينكه طرف داراست يا نادار، بوي كباب بوي كباب است و ناخودآگاه جهاز هاضمه از دهان گرفته تا روده بزرگ، همه را تحريك مي كند!در مورد زيبايي هاي آفرينش خدا هم مي توان همين را گفت. اگر در دين ما اينقدر به حجاب تاكيد شده ، براي اين است كه خداوند هم آدم را خوب مي شناسد و هم حوا را! و با اين شناخت كاملي كه به عنوان خالق دارد، دستورات لازم را صادر مي كند، مي توان با كمتر راه انداختن بوي كباب، كمتر ديگران را تحريك كرد، نمي شود گفت ما كباب مي پزيم بقيه بيني هاي مباركشان را با دست بگيرند تا تحريك نشوند!!از سويي ديگر، چند درصد اين عاشقان كبابي كه بوي كباب ارسالي از جانب كباب پزان را استشمام مي كنند، مي توانند خودداري كنند و راه خودشان را بگيرند و بروند؟! بي شك در اين ميان كساني هستند كه صبر كمتري دارند و ممكن است سرزده بيايند و با حرص و ولع به كباب شما ناخنك بزنند!!! آن وقت ديگر ما نبايد داد و فرياد بر آريم كه مسلماني نيست...
