• وبلاگ : لبـــگزه
  • يادداشت : بگذار تا بگريم
  • نظرات : 27 خصوصي ، 65 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5      
     
    + محمدرضا خانزاده 

    با سلام و تشكر از استاد واحدي از زحمات شما عزيز در مدينه و مكه 

    حاجي هنوزم مست هواي اونجاييم گاهي بغض گاهي گريه 

    متشكر

    پاسخ

    سلام آقاي دكتر.. باعث افتخار ما بود همسفري شما
    حسي که تو نوشته شما بود يه حس لطيفه
    من هنوز توفيق محرم شدن رو پيدا نکردم اما
    اين حس رو درک مي کنم
    وقتي براي وداع حرم اميرالمومنين رو اخرين بار زيارت کردم
    شب بود اخرين نفراتي بوديم که از حرم خارج مي شديم و غريبتر و دلشکن تر از همه اين بود که چراغها رو يک به يک خاموش کردن
    اين حس رو درک مي کنم
    وقتي براي وداع از خونه حضرت علي و فاطمه دور مي شدم
    وقتي قدم به قدم از ضريح خوش بوي شش گوش فاصله مي گرفتم
    صد البته وقتي از حرم خدا بخواي دور بشي حسي وراي اين ها بايد باشه
    نوش جان حاج آقا29!
    پاسخ

    يكي برام اس ام اس زده نوشته حاج آقا 29.. اين اسم جديده ياكريم؟

    اين تصويييييييييير منو كشتتتتتتتتتتتتتت

    بغض وداع اومد سراغم.....اون بغضي كه.........سعيده كجايي...

    پاسخ

    دوباره قسمتتون بشه.. اما سعيده رو نمي دونم كجاست
    + رعنا 

    سلام حاج آقا

    زيارتتون قبول ..

    دلم رفت با خوندن اين پست ..

    اما شما دلتون هميشه اونجاست كه هميشه دعوت ميشين ..

    به حال ما دعا كنين آقا سيد ...

    پاسخ

    سلام.. ممنوننم رعناي گرامي.. دل ما هم با دلهاي ملتمس و بيقراري پيوند دارد كه همه و همه به پنجره هاي بقيع و دامن پرده كعبه گره خورده است
    سلام
    پاسخ

    عليك سلام
     <      1   2   3   4   5