• وبلاگ : لبـــگزه
  • يادداشت : پس گرفته نمي شود
  • نظرات : 33 خصوصي ، 68 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ايليا 

    الله

    بنام سيب و به اذن حبيب

    سلام استاد » سيد بزرگوار

    هميشه از خونده اشعار جناب نظري زنده ميشم .

    چه زيبا بود تفسير زندگي و جاودانه موندن . تابير ديگه از

    هر گز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق / ثبت است بر جريده عالم دوام ما .

    كه به شكلي جالب در بيت آخر جناب نظري نمود پيدا كرد

    چشم انتظار حادثه اي ناگهان مباش

    با مرگ زندگي كن و با زندگي بمير

    كه معنيش با بيت قبل كامل مي شود كه مرگ را به مرداب و عشق را به زندگي و جاودانگي تابير مي كند . كساني كه مدام بيهوده در فكر مرگند بي توجه به زندگي در اين مرداب آرام و آرام فرو مي روند و عشق و شيريني زندگي را فراموش مي كنند .

    شايد يه دليل از بي توجه هي هاي مسئولين امروز ما هم همينه كه جلوه مرگو برا خصوصا نسل جديد پررنگ تر از زنده مونده و عاشق شدن و فناي در عشق و نهايتا جاودانه شدن » نشون دادن . و اين شده حال و روز ما و جامعمون كه بعضا عزامون به عروسيو عروسيمون به عزا تبديل ميشه و هيچي سر جاي خودش نيست .

    عده اي اونقدر بي نمكش ميكنن كه حتي تو عروسي هم هر شادي و شادكامي رو فراموش مي كنن و عده اي اونقدر شور كه فرقي ميون ايام عزا و شادي نمي شناسن .

    و اين ميشه كه روز بي مثالي مثل ميلاد بانويي سراسر نور و رحمت شاديش و شكرش تبديل به پرچمهاي سياهي ميشه كه هيچ نقشي تو اون روز و اون لحظه ندارن . و خوب به طبعش قطعا روزي كه بايد معني رنگ سياه و فقدان مردي كامل و جامع الشرايط رو بفهميم كاركرد واقعي خودشو از دست ميده .

    بگذريم

    خدا خودش كمك كنه .

    ممنونم از اين شعر انتخابي زيبا و آموزنده .

    در پناه حق

    يا علي